به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، اولینبار با «ارمغان تاریکی» سال ۱۳۸۹ به تلویزیون آمد و بعد از آن «پروانه» را سال ۱۳۹۲ به نمایش گذاشت. پروژه سوم جلیل سامان نامش «نفس» بود که در ماه مبارک رمضان روی آنتن رفت و بسیار مورد هجمه برخی از معاندین داخلی و خارجی قرار گرفت. این سریال و حرکت حرفهای کارگردان را به «چهارشنبههای سفید» ربط دادند، جایی که در سریال نفس با حفظ حریمهای شرعی و خلاقیت این مسئله را با فیلمبرداری برخی صحنههای خارجی و زنان بیحجاب غیرمسلمان، صحنههای طبیعی را بهنمایش گذاشتند تا برای بیننده روایتها باورپذیرتر باشد، و حاشیهها و هجمههای دیگری که همیشه پشتسر ساخت آثار انقلابی خصوصاً افشای پشتپردههای جنایات سازمان منافقین بوده و هست.
جالب است وقتی از جلیل سامان پرسیدیم که "تا به حال تهدید شدهاید؟ "، میگوید "بله از طریق یک ایمیل؛ اما نترسیدم و در میدان هستم". سپس سامان با سریالی طنز و کمدی به تلویزیون آمد و بسیاری را تحت تأثیر خود قرار داد. سریال تلویزیونی "زیرخاکی" که بعد از نیمهکاره ماندن به فصل دوم رسید و حالا از فصل سوم آن صحبت میشود؛ البته انتظار بسیاری از مخاطبان است که این سریال هم به مجموعهای دنبالهدار همچون برخی از کارهای دیگر تبدیل شود.
تلویزیون، سریال، شبکه نمایش خانگی، صدا و سیما.
با او گپوگفت کوتاهی داشتیم که مشروح آن در ادامه آمده است:
* بهعنوان سؤال اول بفرمایید؛ چرا سازمان صداوسیما برای سریالهای دنبالهدارش، آن مدیریت و آیندهنگری را ندارد؟
اگر در مورد سریال "زیرخاکی" بگویم، سازمان صداوسیما از اول تمایل داشت که سریال ادامهدار باشد، اما تمهیدات تهیه هنوز فراهم نشده مثلاً لوکیشن خریداری نشده و با بازیگران طوری قرارداد بسته نشده است که متعهد باشند، بهگونهای میتوان گفت فعلاً تمایلی مدیریتنشده است و آنچنان برنامهریزی چندسالهای در سازمان وجود ندارد؛ لااقل در مورد «زیرخاکی» که وجود ندارد. این سؤال را باید از مسئولین سازمان صداوسیما بپرسید؛ واقعیت سؤال ما هم هست که؛ چرا این طور مدیریت میشود؟ هماهنگکردنِ پروژههای دنبالهدار و آیندهنگری که باید داشته باشند، اتفاق نمیافتد.
* این روزها دغدغه جلیل سامان فقط ساخت "زیرخاکی ۳" است یا به کار دیگری هم فکر میکنید؟
واقعیت این است دغدغهام مدافعان حرم است و فتح خرمشهر. مدافعان حرم مظلوم واقع شدند و درباره فتح خرمشهر هم کار خاصی نشده است، دوست دارم فضایش فراهم شود در این دو حوزه فیلم سینمایی کاملاً جدّی بسازم.
* یکی از سؤالاتی که بسیار مخاطبین میپرسند و حتی بعضاً در رسانهها هم مطرح میشود اینکه برخی دوستان کمتحمل برای شما فشار ایجاد کردند و هجمه بردند به کنار، همیشه کار کردن علیه منافقین، تبعات داشته است. اگر اشتباه نکنم سعید حاجیمیری در نامهای در دهه ۱۳۷۰ گفته بود که سر ساختن فیلم «توهم» حتی تهدید به مرگ شد، آیا شما هم تهدید شدهاید و از ساختن فیلم درباره منافقین نمیترسید؟
من یک بار زمانی که پیشتولید سریال متوقفمانده "چمران" اتفاق میافتاد، تنهایی به فرانسه رفته بودم که یکدفعه به خودم آمدم و گفتم "اینجا همان جایی است که مسعود رجوی هست! "، اما تا به حال به این موضوع فکر نکردهام. البته یک بار یک ایمیل تهدیدآمیز داشتم و دیگر نداشتم. خوشبختانه نترسیدیم و ادامه دادیم.
* موضوع نمایشخانگی بحثِ این روزهای بسیاری از محافل است. شما به نکتهای اشاره کردید که دوست ندارید مردم برای دیدنِ فیلمهایتان پول بدهند، آیا دلیل کوچ کردنِ یکسری از کارگردانان تلویزیونی به این مدیوم، معیشتی است؟
دوست ندارم مردم برای دیدن کارم پول بدهند. دوست دارم مردم راحت کارهایم را از تلویزیون ببینند مگر اینکه شرایطی پیش بیاید که نتوانیم کار کنیم، مثلاً حرفهایی داشته باشیم که نشود در تلویزیون آنها را زد، اما فعلاً همچنان برای کسانی که در شهرها و روستاها هستند و برای تربیت فرزندانشان نمیخواهند تسلیم شوند و سراغ ماهواره بروند، باید در تلویزیون سریال بسازم.
بهنظر من دلیل کوچ کردنها، معیشتی نیست، چرا که کارگردانان، نویسندگان و تهیهکنندگان با پولی که از هرکدام (صداوسیما، سینما و نمایش خانگی) میگیرند میتوانند زندگیشان را اداره کنند، شاید باعثِ این معضلات هم استانداردها و ممیزیهای چندگانه باشد که میانِ سریالهای خانگی، تلویزیون و سینما وجود دارد. ارشاد یک ممیزی، تلویزیون و نمایش خانگی هم ممیزیها و استانداردهای خاصِ خودشان را دارند؛ یکدست نیستند؛ این معضل بزرگی است. دستمزد و مسائل مالی هم که اشاره میکنید که دستمزدها نجومی شدند هم از این مقوله مستثنی نیست.
* اگر شرایطی فراهم شود تمایل دارید سریال "شهید چمران" را بسازید؛ چون بسیاری اعتقاد دارند کاری که درخور شأن این شهید بزرگوار باشد، اتفاق نیفتاده است؟
کار من در قالب یک «الف ویژه» مصوب شد، اما تغییر در جایگاه ریاست سازمان صداوسیما باعث شد که این پروژه راکد بماند. هنوز جمله ابراهیم حاتمیکیا یادم هست که "چمران گنجی است که همه میتوانند از آن بهره ببرند. چیزهای زیادی وجود دارد که درباره چمران میتواند بازگو شود و من تنها مقطع ۴۸ ساعتهای از چمران را روایت کردم". بهنظر من بهترین کسی که میتواند شرایط ساخت این سریال را بهخوبی فراهم کند و بهنوعی بانی ساخت این اثر شود، خود مهندس چمران برادرشان است. اینکه من بتوانم باید بررسی کنم که شرایط ساخت وجود دارد یا خیر، یک بار هم گفتم شاید خارج از تلویزیون بشود کاری برای شهید چمران ساخت، اما چالشهایی هم دارد که مهمترین آن انتخاب بازیگر نقش شهید چمران است.