گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- احمدرضا انصاریپور؛ فضای مجازی و شبکههای اجتماعی تازه وارد گود شده بودند و مرجعیت امروزی را در میان مردم نداشتند. صداوسیما در بین افکار عمومی جایگاه خوبی داشت و از این جهت، نهادی حساس و تاثیرگذار تلقی میشد. در همین سالها بود که سید عزت الله ضرغامی سکان رسانه ملی را در دست گرفت تا در دو دوره ۵ ساله، بر مسند ریاست این رسانه فراگیر بنشیند.
ضرغامی امسال برای کاندیداتوری در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، ثبتنام کرد، اما در نهایت رد صلاحیت شد. گفتنی است علاوه بر او، علی لاریجانی که او هم از روسای سابق صداوسیماست، به سرنوشت مشابهی در انتخابات ۱۴۰۰ دچار شد. اما آیا عملکرد ضرغامی در طول ۱۰ سال ریاستش بر سازمان صداوسیما، توانست انتظارات از یک رسانه مردمی و انقلابی را برآورده سازد یا خیر؟
از سال ۸۳ تا ۹۳ که ضرغامی پشت میز ریاست رسانه ملی نشسته بود، روند تحولاتی که از دوره قبل کلید خورده بود، ادامه یافت و تغییراتی در سازمان صورت پذیرفت. تاسیس شبکههای تخصصی از جمله شبکه پویا، ورزش، مستند، نسیم، نمایش و... منجر به افزایش کمی شبکههای تلویزیونی شد. این افزایش کمی حتی در بخش برون مرزی نیز محقق شد که حاصل آن، تاسیس پرس تیوی، سحر، الکوثر، العالم و هیسپان تیوی است.
قاعدتا تعدد شبکهها، محتوای بیشتری را میطلبید و رسانه ملی در این دوران، از حیث محتوا نیز نسبتا موفق عمل کرد و بینندگان را با آثار پربینندهای، چون متهم گریخت، مرد هزار چهره، شبهای برره، چندگانههای ستایش و پایتخت و... پای تلویزیون نشاند. حتی پروژه نیمه تمام دوره قبل نیز تکمیل شد تا مختارنامه تنها سریال الف ویژه ساخته شده در این دوره باشد.
کم لطفی است اگر تبدیل فرمت پخش تلویزیونی از آنالوگ به دیجیتال را جزو بزرگترین دستاوردهای دهه اخیر رسانه ملی معرفی نکنیم. گذار از فرمت قدیمی به تکنولوژی روز حرکت شایان توجهی بود که مدتها نیاز به آن در مهمترین رسانه رسمی کشور حس میشد. پروژهای سنگین و پرهزینه که طبق اظهارات ضرغامی در کتاب خود تحت عنوان «راوی صادق»، حمایت چندانی را از سوی دولتهای وقت مشمول نشده و اجرایش، با مشقتهایی همراه بوده است.
ارتقای کیفیت تعداد محدودی از شبکههای سیما از اسدی به اچدی، به خوبی پیشینه مهندسی عزت الله را نشان میداد. بخش خبری ۲۰:۳۰ نیز رهاوردی از دوران مسئولیت اوست. اینها فقط گوشهای از دستاوردهای ضرغامی در دوران ریاست صداوسیماست. با این حال، این دوران خالی از جنجال و حاشیه نیز نبود.
ضرغامی هم مانند سایر روسای این سازمان، در دوران ریاستش حواشی بسیاری را تجربه کرد. نمونه بارز آن، اولین گفتگوی تلویزیونی رئیس جمهور، دکتر حسن روحانی در سال ۹۲ بود که ضرغامی توانست با اقدامی هوشمندانه، اقتدار این سازمان را بار دیگر اثبات کند.
در این گفتگو که بصورت زنده برگزار میشد، آقای رئیس جمهور درخواست تغییر مجری برنامه را داشت؛ اقدامی که مغایر با ضوابط رسانهای بود. چرا که انتخاب مجری بر عهده رسانه است، نه میهمان برنامه. این چنین شد که برخی رسانههای حامی رئیس جمهور، این اقدام را حرکتی سیاسی خواندند.
چندی پیش، ضرغامی در برنامه اینترنتی «رو در رو»، در رابطه با این اتفاق اینگونه توضیح داد: در سال ۹۲، در اولین برنامه تلویزیونی رئیسجمهور، مجبور شدیم یک ساعت او را معطل کنیم؛ قضیه از این قرار بود که بر خلاف هماهنگیهای قبلی، فرد دیگری را بعنوان مجری انتخاب کردند؛ آقای روحانی بدون اجازه و هماهنگی ما مجری دیگری را انتخاب کرده بود. جلوی پخش را گرفتم و اجازه ندادم برنامه پخش شود و گفتم انتخاب مجری حق صداوسیماست؛ رئیس صداوسیما در چنین موضوعی که متعلق به خودش است، دستور نمیگیرد. البته در آخر کوتاه آمدیم و گفتیم دفعات بعد این موضوع را مدنظر داشته باشند.
وی در این گفتگو، این عمل را وظیفه سازمانی خویش دانست و گفت: وظیفه من این بود که از سازمان دفاع کنم. وظیفه سازمانی من حکم میکرد که از کارکنان صداوسیما و هویت رسانه ملی دفاع کنم.
اتهام دیگری که به ضرغامی وارد شد، خارج شدن آرشیو صداوسیما از کشور در زمان ریاست او بود که حسام الدین آشنا برای نخستین بار طی توییتی آن را مطرح کرد: " در این روزها یادی کنیم از عزتمندانی که آرشیو تلویزیون ملی ایران را با بودجهای درخور، ولی حفاظتی اندک دیجیتال کردند، اجنه هم آرشیو آماده را، چون ورق زر ربودند و فروختند، نه به من و نه به تو، بلکه به از ما برترانی که در تونل زمان اسطوره ساختند از عوامل دردهای بی درمان ملت ایران. "
این اتفاق، توسط احسان قاضیزاده هاشمی، از اعضای وقت شورای نظارت بر صداسیما تایید و گفته شد که غفلت مدیران پیشین، علت آن بوده است. البته عکس العمل شخص ضرغامی به این اتهام، تکذیب بوده و در این باره به ایسنا گفته است: روشن کنند اصلاً درباره چه چیزی حرف میزنند. هر نظری که دستگاه اطلاعاتی درباره بنده و حتی مدیر قبل آرشیو بدهد همه را میپذیریم. به این طور شایعات بیاساس نباید توجه کرد، چون بیاساس است و ارزش خبری ندارد. این تکذیب در حالی صورت گرفته که برخی شبکههای معاند، از این تصاویر آرشیوی در مستندهایشان استفاده کردهاند!
عزت الله ضرغامی که در کارنامه خود، معاونت امور سینمایی وزارت ارشاد را نیز دارد و اکنون از اعضای شورای عالی فضای مجازی است، امروزه یکی از اقدامات ارزشمند خود را باز کردن درب آرشیو صداوسیما به روی مردم میداند. او معتقد است که این سرمایه عظیم نباید مهجور بماند و گوشهای خاک بخورد. وی در خصوص این اقدام هدفمند در مصاحبهای با خراسان اظهار کرد: من درب آرشیو را به روی مردم باز کردم و آن را نجات دادم. هرجا میخواستیم فیلمی نشان دهیم، میگفتند محرمانه است؛ اما من همه اینها را نشان دادم و چقدر هم واکنشها مثبت بود!
عملکرد ضرغامی در این ۱۰ سال، موافقان و مخالفانی دارد. برخی او را دلسوز این رسانه میدانند. من جمله دکتر حسن خجسته، از معاونان سابق رسانه ملی، که پس از پایان دوران ریاست وی، در مراسم معارفه رئیس جدید میگوید: ضرغامی خود را وقف این سازمان کرده بود. گسترش شبکههای ماهوارهای از حوزه سیاسی به حوزههای اجتماعی، فرهنگی و ورزشی و حتی ورود این شبکههای معاند به حوزههای تقابل شیعه و سنی و بحث قومیتها و گسترش چشمگیر فضای مجازی و باز شدن این فضا به دنیاهای جدید از جمله ویژگیهای دوران ریاست او بود.
او همچنین با اشاره به شدت گرفتن تهاجم رسانههای بیگانه در دوران ریاست ضرغامی، افزود: دیگر ویژگی مهم دوران آقای ضرغامی گسترش چشمگیر فیلمهای ضد ایرانی و ضد اسلامی بود در این دوره جنگ ایده و روایتها به اوج رسید و تلاش شد این جنگ در قالب اسلام هراسی و ایران هراسی مطرح شود. اما به هر حال، کارکرد او از تیغ منتقدان نیز بینصیب نماند. در ادامه به مواردی از این انتقادات اشاره میکنیم.
دکتر محمد سرافراز که برای مدت کوتاهی به ریاست سازمان درآمد و سپس بدلایلی استعفا داد، در کتاب «روایت یک استعفاء» اوضاع و احوال صداوسیمایی که از ضرغامی تحویل گرفته را اینگونه توصیف میکند: یک هفته قبل از اعلام حکم ریاستم گفتم با شناختی که من از صداوسیما دارم، این سازمان دارای اشکالات اساسی است و نیاز به جراحی دارد و جراحی خونریزی دارد و یک عدهای دادشان درمیآید.
او که خود در دوره ریاست لاریجانی و ضرغامی نیز در صداوسیما فعالیت داشته است، مینویسد: از نظر من ضرغامی همان مسیری را که لاریجانی ریلگذاری کرده بود، ادامه داد. توسعه کمی شبکهها، بزرگ کردن تشکیلات، افزایش بیرویه کارکنان از مهمترین ریلگذاریها بود.
سرافراز ادعا میکند، جاده صاف کنی برای ضرغامی بوده تا تعداد کارکنان صداوسیما را افزایش دهد و روز به روز این سازمان را فربهتر کند. البته سرافراز دلیل دیگری برای مخالفت با تعدد شبکهها دارد و آن دلیل، کاهش کیفیت محتواهای تولیدی است؛ از همین رو در دوران ریاستش، برخی شبکهها را با یکدیگر ادغام میکند.
پس از ادغام این شبکهها، ضرغامی در حاشیه مراسم رونمایی از کتاب «آینده پژوهی انقلاب اسلامی؛ بیمها و امیدها»، در گفتگو با جمعی از خبرنگاران، از ادغام این شبکهها ابراز ناراحتی و آنها را به فرزندان خود تشبیه کرد و نشان داد که همچنان بر موضع خود باقیست. حتی در یکی از جلسات با حضور رهبری، پس از قرائت گزارشات جذب نیروی انسانی، رهبری از حجم بالای نیروهای بکارگیری شده تعجب میکنند و میگویند که باید جلوی این رویه گرفته شود. رویهای که سرافراز مدعی شده طی آن، بسیاری از نورچشمیها و سفارش شدهها جذب سازمان شدهاند!
ضعفهای مدیریتی دوران ضرغامی البته به این موارد ختم نمیشود و مهمتر از همه، بدهیهای سنگینی است که او پس از ۱۰ سال، به یادگار گذاشت و رفت! ضرغامی بعدها این مشکلات مالی را منکر شد و ادعا کرد که سازمان در برهههای گوناگون، مشکلات بودجهای خاص خود را داشته است؛ این سخن وی البته واکنش امیر تاجیک مدیر وقت شبکه مستند را در پی داشت که طی یادداشتی در صفحه شخصیاش تصریح کرد: مدیریت جدید سازمان در شروع فعالیت با حجم عظیمی از بدهیها و معوقات روبرو شد. این مساله به زعم شما امری طبیعی است، اما با کمی دقت میتوان دریافت که میزان این بدهی، با دورههای قبل قابل قیاس نیست. این بدهیها صرفا بخاطر بودجه و کمک دولتی ناکافی نبود؛ بلکه بیشتر بخاطر ضعف در تصمیمگیریها برای توسعه غیرمنطقی شبکههای سازمان بود.
از دیگر اقدامات قابل تحسین ضرغامی که پس از پایان ده سال حکمرانیاش بر بزرگترین رسانه رسمی کشور انجام شد، نگارش یک کتاب بود. کتابی که پیشتر نیز بدان اشاره کردیم: «راوی صادق». این کتاب را ضرغامی با محوریت گزارش عملکرد ده ساله خود نوشته و البته معتقد است که این کتاب صرفاً ارائه گزارشی از عملکرد ۱۰ ساله نیست؛ بلکه ارائه یک مجموعه آموزشی برای مدیران و کارشناسان حال و آینده صداوسیما در حوزههای مختلف است و در مراسم تکریم و معارفه رئیس صداوسیما (معارفه دکتر سرافراز) درباره آن میگوید: تقاضا میکنم کتاب «راوی صادق» را مطالعه کنید. این کتاب آموزشی و سازمانی است و باید همه مدیران سازمان صداوسیما این کتاب را بخوانند تا به ابعاد رسانه بپردازند؛ چرا که دستاوردهای این کتاب بهترین آموزش است.
به هر حال، رسانه ملی در هر دورهای، با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند. کما اینکه در دوره فعلی نیز از انبوه تبلیغات بازرگانی و ممیزیهای دست و پاگیر و رویکرد حذفی در مواجهه با افراد و برنامهها گرفته تا آثار نمایشی ضعیف و کپیکاری و فقدان ایده مناسب، سبب ریزش مخاطبان تلویزیون شده است.
کم کم به پایان دوره اول ریاست دکتر عبدالعلی علیعسکری نزدیک میشویم. او برای ابقاء در این سمت، نیاز به حکم جدید دارد و حکم دوره اول ریاستش، اردیبهشتماه سال جاری به پایان رسیده است. این بار هم همانند دو دوره گذشته، زمان صدور حکم به تعویق افتاده است.
مواردی که ذکر شد، همگی حکایت دارد از اهمیت بالای انتصاب یک رئیس مدیر و مدبر برای اداره این سازمان. قطعا مقام معظم رهبری تمامی ملاک و معیارهای حائز اهمیت را در این انتصاب در نظر میگیرند. باید منتظر بمانیم و ببینیم که طی ماههای آتی، سرنوشت پنج سال آینده این جایگاه حساس، چگونه رقم میخورد.