به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ ابوالفضل لطفی؛ در سالروز تأسیس شورای نگهبان و با توجه به حواشی چند وقت اخیر در انتخابات ریاست جمهوری در مورد این شورا، میزگرد نقد و بررسی شورای نگهبان و عملکرد آن به همت بسیج دانشجویی شهید عباسپور دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد.
در این نشست که به نقد و بررسی مفصل این شورا به صورت عینی و با توجه به سوابق آن پرداخته شد، مجتبی عرب، مسئول کل بنیاد نهضت و مسئول اسبق بسیج دانشجویی دانشگاه شریف به عنوان مدعو این میزگرد به بحث و گفتگو با دانشجویان پرداخت که گزارش این میزگرد به شرح زیر است:
سوال: نظر و تحلیل شما در مورد تفسیر شورای نگهبان از قانون و مسئله رجلیت سیاسی چیست؟
ما باید اول مبنایی که جمهوری اسلامی در آن قرار گرفته است را بررسی کنیم. خیلی کم هستند دانشجویانی که قانون اساسی را یک دور خوانده باشند. قانون اساسی مثل یک شریعت است و نقش آن بسیار مهم است. در مورد مسائل مختلف و نه صرفا با دیدگاه حقوقی باید قانون اساسی را بدانیم. باید دید چه قدر نگاه فقهی و چه قدر نگاه حقوقی به مسائل کلان سیاسی داریم و باید در این مطالب بازنگری کنیم حتی سخنگوی سابق شورای نگهبان نیز به این مطلب که چرا یک مسئله سیاسی به شورای نگهبان که ساختار فقهی و حقوقی دارد، سپرده میشود، اعتراض داشت. روح حاکم بر متن قانون اساسی اصولی را دنبال میکند. ما محل نقدی در قانون اساسی وارد میکنیم و این مسئله پیش نیازهایی را لازم دارد. صحبتهای ۱۴ خرداد مقام معظم رهبری دقیقا در این مورد است که بخش عظیمی از نگاه سیاسی و اجتماعی در شورای نگهبان وجود ندارد به نوعی مسئله حذف مردم از مسائل اساسی کشور در جریان است.
در اصول ابتدایی قانون اساسی رکن اساسی یعنی مردم سالاری بازتاب بسیار زیادی دارد. مردم سالاری فرم و شکل نیست و یک اصل اساسی در اسلام است و این مسئله از نظریات امام و آقا است. باید گفت که مردم سالاری دینی به معنای انتخابات برگزار کردن نیست و مردم سالاری هیچ ربطی به دموکراسی ندارد. مردم باید خودشان قائل به عدالت و قسط شوند و فلسفه آمدن همه انبیا نیز این بوده است. حکومت تجلی یافته قیام مردم است و باید براساس رای خود مردم باشد و نه رای منتخبین مردم و این نحوه رایهای الکترال در آمریکا اشتباه است.
اصلاح طلبان مبنا و حرف جدید خاصی ندارند و از سمت دیگر اصولگرایان نیز بدتر هستند. ما نباید از نگاه سنتی فقهی و اصولگرایانه و امنیتی به مسائل کلان نگاه کنیم و به شدت از مبانی امامین انقلاب و اسلام این مسائل فاصله دارد. یکی از مخاطبین صحبتهای ۱۴ خرداد امسال قطعا اصولگرایان و امنیتیها هستند. براساس فهم از مردم سالاری دینی باید نقش آنها در حکومت و پیشرفت را بررسی کرد. جمهوری اسلامی زمانی حرکت خواهد کرد که اراده مردم وسط باشد و این اراده باید در اداره کشور مانند زمان جنگ باشد. حاکمیت جمهوری اسلامی باید اداره کشور را طوری رقم بزند که اداره کشور توسط مردم صورت گیرد.
سوال: نظر و تحلیل شما در مورد صحبتهای رهبری و قضایای جفاهای صورت گرفته چیست و چرا رهبری آن زمان را برای بیان این صحبت انتخاب کردند؟
ما میبینیم که به راحتی حرفهای رهبری توسط نهادهای امنیتی نادیده گرفته میشود و در مقابل نیز جنبش دانشجویی کاری نمیکند. این هزینه را رهبری دادند تا اتفاقی در جامعه صورت بگیرد حتی منتقدان شورای نگهبان نیز رهبری در صحبتهای خود چند دسته کردند و توضیح دادند که دستهای دلسوزانه نقد دارند و نیز بهای زیادی به آنان دادند. تفسیر قانون اساسی به عهده شورای نگهبان است و از طرفی دعوای ما نیز با عملکرد شورای نگهبان است و این را متن قانون اساسی میگوید که خب از اشکالات آن است. ما چهل سال هزینه دادیم تا مردم خودشان متوجه اشتباهات شان بشوند. جبران این جفایی که رهبری گفتند اگر شورای نگهبان باشد باید پاسخگوی آن باشد که خب نبودند و اگر نهادهای امنیتی باشند که اصلا توجهی نکردند. ذرهای از نگاه اصولگرایان و بعضا شورای نگهبان به مردم نیست در صورتی که رهبری بارها به جمهوریت در کنار اسلامیت توجه ویژه داشتند.
سوال: چرا در بزنگاهها شفافیت در دستور کار شورای نگهبان نیست و همچنین وظیفه یک دانشجو در قبال این شفافیت چه میتواند باشد؟
شفافیت وظیفه سخنگوی شورای نگهبان است که متاسفانه توضیحات قانونی و حقوقی را در انتخابات اخیر به هیچ عنوان نداشتیم و حتی توضیح ندادند که کجای قانون ابهام داشت. برخی جاهای قانون اساسی اشکال دارد، ولی متاسفانه نهادهای ما از جمله شورای نگهبان مجبور است به آن عمل کند. این مطالبه گری و فشار برای تغییر و پاسخگویی و اصلاح روندها و قوانین وظیفه من و شما و خصوصا جنبش دانشجویی است که متاسفانه درگیر انفعال هستیم. فرآیندهای جدی حکمرانی ما باید به نفع مردم تغییر کند و اصلاح شود و در طی سالهای آینده فرصت خوبی برای این کار وجود دارد که متاسفانه میتواند خلاف آن عمل شود. باید دست ید نهادهای امنیتی بسته شود و کشور در حال حاضر ظرفیت بیشتر شدن این دست ید را ندارد و باید جلوی آن گرفته شود. باید دید اصلاحات قانون اساسی به نفع چه کسانی رقم میخورد و باید مطالبه شود و برای آن جنگید. حدس بنده این است که در چند سال آینده اصلاحات اساسی در قانون اساسی رقم میخورد.
سوال: مسئله تحول در حکمرانی و ساختارها چگونه رقم میخورد و چه کارهایی باید انجام شود؟
مهمترین تجلی مردم سالاری دینی در نگاه مردم و آقا بسیج است. بیانیه گام دوم ناظر به حرکت کلی مردم است که پیشران آن جوانان هستند. وقتی جنبش دانشجویی منفعلانه عمل میکند طبیعتا حرف نو نیز وجود ندارد و افراد و اندیشمندان جدید نیز وجود نخواهند داشت که به این مسائل فکر کنند. مسئله رهبری در تشکیل دولت جوان حزب اللهی یک چیز کلانتر از انتخابات امسال است. دانشجویان زمانی نسبت به شهیدمطهری به نحوی بودند که حرف از ایشان میکشیدند و آنان ایشان را وادار به تحریک فکری میکرد. باید گفت که یک زنجیره میبایست شکل بگیرد تا منجر به یک حرکت اجتماعی عظیم شود. بحرانها زمان فرصت زایشهای فکری است و باید مبانی اولیه انقلاب بازبینی شود. دانشجویان نیز باید پیشرو باشند، ولی در حال حاضر انفعال زیادی دارند که دلایل متنوعی دارد.
به نظر میرسد اشکالات عمده در نحوه اداره جمهوری اسلامی وجود دارد. یکی از اشکالات ما این است که باید به سمت مردم برویم. بسیج باید به سمت احیا شدن برود نه اینکه هر روز به سمت سازمانی و نهادی شدن پیش برود. حکمرانی به تنهایی از بالا اصلاح نمیشود و باید در رویهها و سیاستهای کلی و مکانیزمهای کلان و قوانین اصلاح صورت گیرد. تز اقتصاد مقاومتی تز اقتصاد مردمی است و به سیاستهای این حزب و آن حزب مربوط نیست. باید زور مردم پشت چیزی باشد تا رویهای اصلاح شود.
چه قدر به نهادهای امنیتی مداخله کننده در فضای سیاسی کشور باید فشار آوریم و مطالبه داشته باشیم. این نحوه اسلامی سازی جامعه به درد دوره شاه میخورد که باید بازبینی شود باید مکانیزم انتخابات به سمت حضور حداکثری مردم برود و اجازه انتخاب به مردم داده شود. به عنوان مثال رهبری در قضیه برجام اجازه دادند تا مردم خودشان تجربه کنند و درس بگیرند. در حال حاضر باید همین بسیج را اصلاح کرد و همه مکانیزمها بدین نحو باید تغییر کند من جمله مکانیزم انتخابات و سازوکارهای آن که باید به صورت جدی اصلاح شود. باید حداکثر فضا در عمل برای حضور مردم باز شود. همچنین در مکانیزمهای سیاسی نیز باید فضای انتخاب برای مردم وجود داشته باشد. به عنوان مثال مسئله رفراندوم یا استیضاح طبق قانون اساسی است که اصلا از آن تا به حال استفاده نکرده ایم و به نوعی از آن میترسیم جامعهای که با کنسرت، صنعت پورن و امثالهم سرگرم شود میتوانند با آن هر کاری کنند. ما مشاهده کردیم که رهبری در ۱۴ خرداد به عینه به چیزی اعتراض میکنند و انگار نه انگار که حرف مهمی زده شده و کسی دنباله آن را نمیگیرد.