به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، «جان انسان ارزشمندترین سرمایهاش هست. هم جان خودش، هم جان عزیزانش. آقای رئیسی؛ این روزها جان ما مردم در خطره و این چیزی نیست که سرش کوتاه بیاییم. میفهمید سُرم نیست؟ میفهمید در تهران هیچ تخت خالی نیست. بابا خجالت بکشید برای مملکتداری باید التماستون کنیم؟»
تردیدی نیست که این خانم به اصطلاح خبرنگار (!) میداند آقای رئیسی فقط ۳ روز است که کارش را بهعنوان رئیسجمهور شروع کرده و هنوز کابینه و دولتش را نیز معرفی نکرده است و حتماً میداند که کمبود سرم به ایشان مربوط نمیشود و اگر قصور و یا تقصیری در میان باشد به دولتی مربوط است که این خانم خبرنگار در حمایت از آن سر از پا نمیشناخت و به قول خودش در آن روزها که جوان بود برای ۳ توئیت هنجارشکنانه سفارش دستمزدهای چند میلیون تومانی دریافت میکرد و...
اکنون سوال این است که آیا او آنقدر عوام است که قادر به درک این مسائل ابتدایی و پیشپا افتاده هم نیست؟! بسیار بعید است نداند انتظارش از رئیسجمهوری که تنها سه روز است روی کار آمده بسیار عوامانه است؛ بنابراین سوال بعدی این است که توئیت مورد اشاره را چرا و با سفارش چه کسی یا کسانی نوشته و منتشر کرده است؟! و به چه قیمتی حاضر شده است حیثیت (احتمالی) حرفهای خود را بر باد بدهد؟! و آیا هزینه توئیت افتضاح کنونی را هم از همان درگاه قبلی دریافت کرده و یا اساساًً این توئیت را برای جلب نظر کسانی نوشته است که دیگر به او محلی نمیگذارند؟!
نکته درخور توجه و خندهدار که ضمناً نشاندهنده میزان سواد اوست، اینکه خطاب به آقای رئیسی نوشته است «میفهمید سُرم نیست»! و نمیداند که تلفظ علمی آن «سِرُم» است و نه سُرم! و جالب آنکه روی حرف س، ضمه گذاشته که به خیال خود تلفظ صحیح را ارائه داده باشد!
و بالاخره با این همه افتضاح باید به ایشان گفت کاش خودت میفهمیدی چه میگویی!