به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، هوشنگ توکلی بازیگر گزیده کاری است و در سریال های معدودی همچون زیر تیغ، مرگ تدریجی یک رویا، شکرانه، آرام می گیریم، روزهای ابدی و روزگار قریب جلوی دوربین رفته. توکلی البته کارگردانی تعدادی از سریال های تلویزیونی در دهه ۶۰ را هم برعهده داشت که مجموعه نمایشی «مدرس» با بازی خاطره انگیز و ماندگار مرحوم خسرو شکیبایی سرآمد آنهاست.
این هنرمند مجرب و پیشکسوت در سریال «روزگار قریب» ایفاگر نقش دکتر علی اکبر سیاسی رئیس وقت دانشگاه تهران است. او ضمن اعلام رضایت از حضور و بازی در «روزگار قریب» تاکید می کند ورود به عرصه تاریخ و به خصوص تاریخ معاصر در سریال سازی بسیار دشوار است؛ چرا که دیدگاه های مختلفی در نگارش تاریخ معاصر اثرگذار بوده. توکلی از سریال «روزگار قریب» به عنوان یکی از آثار فاخر تلویزیون یاد می کند و می گوید نوع کارگردانی عیاری و بازی های درخشان بازیگران از جمله دلایل این ماندگاری و برخورداری است. او همچنین تاکید می کند عیاری توانسته در بیان حقایق تاریخی موفق باشد و روسفید بیرون بیاید.
توکلی در واکنش به این پرسش که چرا سال هاست از فضای کارگردانی فاصله گرفته، خاطرنشان می کند که تمام تلاش هایش برای سریال سازی ناکام مانده است. این بازیگر پیشکسوت تاکید می کند شناخت به نسبت کاملی از دکتر سیاسی که نقش او را در سریال «روزگار قریب» بازی می کند داشته و از خدمات این شخصیت آگاه بوده است. توکلی تاکید می کند تصویری که از دکتر سیاسی در سریال روزگار قریب نشان داده می شود بسیار واقعی و به مستندات تاریخی نزدیک است.
شبکه آی فیلم این شب ها سریال «روزگار قریب» را بر روی آنتن دارد. به همین بهانه، گفت و گویی داشته ایم با هوشنگ توکلی بازیگر نقش دکتر سیاسی در این اثر نمایشی جذاب و ماندگار. مهدی هاشمی، ناصر هاشمی، شهاب کسرایی، مهران رجبی، آفرین عبیسی، رضا کیانیان، رضا فیاضی، مریم کاویانی، حسین پناهی، افشین سنگ چاپ، رضا بابک، فرحناز منافی ظاهر و رضا بنفشه خواه از جمله دیگر بازیگران سریال «روزگار قریب» به شمار می روند.
**آقای توکلی این شب ها بازپخش سریال «روزگار قریب» را از شبکه آی فیلم تماشا می کنید؟
-نه، تازه از شما می شنوم؛ اما از امشب خواهم دید و دنبال می کنم. معمولاً اکثر سریال های خوب را از شبکه آی فیلم می بینم، مخصوصاً کارهایی که خودم هم حضور داشته ام. این اواخر درگیر کرونای خانم سپاه منصور بودم و تمرکز سریال دیدن نداشتم.
**خوشبختانه خانم سپاه منصور کرونا را شکست دادند.
-بله، با وجودی که ریه اش درگیر شده بود؛ اما به علت زدن هر دو دوز واکسن کرونا توانست بیماری را پشت سر بگذارد و به سلامت عبور کند. خوشبختانه این روزها هم سر فیلمبرداری است.
**نظرتان درباره نقاط قوت و تمایز سریال «روزگار قریب» چیست؟
-هر چند سال یکبار، کاری متفاوت از کارهای جاری تلویزیون ساخته و پخش می شود که از آن به عنوان اثر فاخر یاد می کنیم. فکر می کنم در چهار دهه گذشته یکی از سریال های ماندگار همین «روزگار قریب» باشد. برای ساخت این سریال تلاش زیادی شد و دوستان هر چه در توان داشتند گذاشتند تا کار قابل قبول باشد. نکته مهم این که، ورود به عرصه تاریخی و به خصوص مقطع معاصر بسیار سخت است و رعایت کردن حقایق و بازتاب وقایع دشوار به نظر می رسد. به هر حال، دیدگاه های مختلفی در نگارش تاریخ معاصر اثرگذار بوده و ساخت اثری درباره این مقطع زمانی، مسیری بسیار سخت است. نوع کارگردانی آقای عیاری و بازی های درخشان بازیگران فرصتی را به دست داد تا یک سریال متفاوت و فاخر درباره تاریخ معاصر ساخته شود.
**به نظرتان نگاهی منصفانه و به واقعیت نزدیکی در این سریال برقرار است؟
رعایت انصاف در سریال های تاریخی کار بسیار دشوار است. نظرات و نگاه های مختلفی نسبت به شخصیت ها و رجال سیاسی و علمی که در آن دوران زندگی می کرده اند، وجود دارد. آقای عیاری در سریال «روزگار قریب» کار خیلی سخت خاصی داشت که گاهی عرصه را بر او تنگ می کرد. با این حال، به نظرم آقای عیاری توانست در میان حقایق تاریخی در سریال روسفید بیرون بیاید و مرعوب فشارها و اعمال نظرهای مختلف نشد.
**از آنجا که خودتان کارگردان سریال «مدرس» بوده اید به نظرتان چرا در سریال ها پرداخت به مفاخر علمی، فرهنگی و سیاسی تاریخ معاصر آنچنان که باید و شاید صورت نگرفته است؟
-کار کردن در این عرصه برای هر کارگردانی آسان نیست. خود من پس از یکی دو سریال ساختن دردهه ۶۰ تمام تلاش هایم برای ساخت اثر جدیدی با شکست مواجه شده است. همه هم درباره حوادث مهم تاریخی بوده اند. نوشته های زیادی درباره تاریخ معاصر دارم که هیچ کدام به نتیجه نرسیده و بایگانی شده اند. ما باید بتوانیم آثاری را برای یادآوری مفاخر تاریخ معاصر و ثبت خدماتشان روی آنتن ببریم. افراد زیادی برای فرهنگ، سیاست، معارف، فلسفه و... این کشور تلاش کرده اند.
**شما در سریال «روزگار قریب» ایفاگر نقش علی اکبر سیاسی به عنوان رئیس دانشگاه تهران هستید. خودتان سیاسی را می شناختید و با او آشنایی قبلی داشتید؟
-بله حوزه تخصصی کاری من تاریخ است. از دکتر سیاسی هم شناخت داشتم. ایشان در زمان دوران نوجوانی و جوانی ما زنده بودند و از معلم ها و اساتید می شنیدیم که از امثال دکتر سیاسی به عنوان خادمان فرهنگی مملکت یاد می کنند. اینها در حافظه من مانده بود و چون کار تاریخی می کنم درباره شخصیت دکتر سیاسی تحقیقاتی داشتم. دکتر سیاسی را شخصیتی بزرگ، مقام و ملی می دانستم و می دانم.
البته در سریال «روزگار قریب» پرداخت کاملی به ایشان نشده است و می شود یک سریال مجزا درباره خود دکتر سیاسی ساخت. ایشان به عنوان رئیس دانشگاه تهران در برابر زورگویی های دستگاه حاکم مقاومت می کردند و اهداف و وظایف ملی و فرهنگی خود را با وجود همه سختی ها و موانع به پیش می برده اند. دکتر سیاسی به خاطر همین رویکرد، منزوی و به حاشیه رانده می شود. برای چنین شخصیتی احترام زیادی قائل هستم.
**دکتر سیاسیای که در «روزگار قریب» می بینیم چقدر به خود واقعی اش نزدیک است؟
-خیلی، حتی در گریم، لباس و رفتار خیلی شبیه بود. در رفتارهای او لطافت خاصی وجود داشته است که سعی کردم در ایفای نقشش اعمال کنم. البته این شخصیت در مجموع در دو قسمت سریال حضور دارد و یکی از کاراکترهای فرعی است. به نظرم آقای عیاری به خوبی توانست در همان زمان اندک شناخت خوبی از دکتر سیاسی به مخاطب بدهد.
**به نظر می رسد از کار کردن با کیانوش عیاری رضایت کامل دارید.
-مگر ما چند کارگردان در حد و اندازه های عیاری داریم؟ عیاری به کاری که انجام می دهد خیلی مومن و معتقد است و در برابر فشارها هم مقاومت می کند. من ایشان را از جوانی می شناسم و کارهای درخشانی را در این ۴۰ سال ساخته اند. کارش را واقعا می پسندم و دوست دارم. امیدوارم شرایط دوباره کار کردن برای ایشان فراهم شود.
**این روزها مشغول چه کاری هستید؟
-برای یک تئاتر بزرگ و مهم آماده می شوم که قرار است آذرماه روی صحنه ببرم به نام «گاردن پارتی». شاید بعد از ۳۰ سال دوباره به عرصه نمایش بازگشته باشم. کار فاخر و پر بازیگری است و تعدادی از بازیگران قدیمی در آن حضور خواهند داشت. تمرینات نمایش را از یکی دو هفته آینده آغاز خواهیم کرد. موضوع نمایش هم به دوران پس از کودتای ۲۸ مرداد و روز فرهنگی ایران و آمریکا باز میگردد. آمریکایی ها به بهانه این روز فعالیت هنری می کردند و سعی داشتند با مردم ایران ارتباط برقرار کنند.
بسیاری از هنرمندان آمریکایی به ایران می آمدند و برنامه اجرا می کردند و البته بسیاری از هنرمندان و بازیگران ایران آن زمان هم در این برنامه ها مشارکت داشتند. در همین دوران بود که رویای آمریکایی در ذهن جوانان ما شکل گرفت و بسیاری از جوانان و نخبگان خود را به دلیل مهاجرت از دست دادیم. به گمانم درد عمومی تاریخی ما از دهه ۴۰ و پس از شکلگیری رویای آمریکایی شروع شد و همچنان هم ادامه دارد.