به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، با جستوجویی ساده در اسامی کتابها در کتابخانه ملی به این نتیجه میرسیم که چقدر کتاب با اسامی مشابه وجود دارد. این مشکل سالهاست که در حوزه نشر ایران وجود دارد. نمونه اخیری که در فضای مجازی هم مشهور شد نشاندهنده این است که چقدر خلأهای قانونی در این مورد، زمینههای سوءاستفاده و گاهی سوءتفاهمهایی را فراهم میکند.
نام کتاب روی جلد اثر خودنمایی میکند و بخش مهمی از هویت بصری و محتوایی یک کتاب از طریق نام آن منتقل میشود. مشهور است که وقتی نویسنده نگارش یا ترجمه یک کتاب را به پایان میرساند، در آخرین مرحله سراغ عنوان کتاب میرود، اما درواقع نویسندههای بزرگ به همان اندازه که برای نوشتن کتابشان وقت میگذارند در انتخاب نام کتابهایشان دقت نظر و حساسیت دارند. اما با وجود اهمیت جایگاه نام کتاب، در معرفی یک اثر، جای تاسف است که در نشر ایران فاقد اعتبار قانونی است. با جستوجویی ساده در اسامی کتابها در کتابخانه ملی به این نتیجه میرسیم که چقدر کتاب با اسامی مشابه وجود دارد. این مشکل سالهاست که در حوزه نشر ایران وجود دارد. نمونه اخیری که در فضای مجازی هم مشهور شد نشاندهنده این است که چقدر خلأهای قانونی در این مورد، زمینههای سوءاستفاده و گاهی سوءتفاهمهایی را فراهم میکند.
اواسط شهریورماه نشر نیماژ کتابی تحت عنوان «مریلین مونرو سر جردن» نوشته گلاره عباسی بازیگر سینما و تلویزیون منتشر کرد. این اولین رمان از عباسی بود و در فاصله یک هفته تبریکها و معرفی این کتاب توسط دوستداران و همکاران این بازیگر سینما در فضای مجازی زیاد شد. اما در فاصله یک هفته حاشیه و ادعایی در فضای مجازی برای این کتاب شکل گرفت. محمدامین چیتگران با گذاشتن پست اینستاگرامی نسبت بهعنوان کتاب اعتراضاتی را مطرح کرد. نویسنده کتاب «مرلین مونرو غمگین نیست» در گفتگو با «فرهیختگان» گفت: «هفته پیش متوجه این اتفاق شدم و بعد از دیدن اسم کتاب اعتراض کردم. چون مرلین مونرو یک اسم است و من هیچ انحصاری روی این عنوان ندارم، اما برای من سوال است که کتاب من بهمنماه سال گذشته چاپ شده بود، اما مطمئنا ناشری که کتاب خانم عباسی را چاپ کرده است، میتوانستند با یک جستوجوی ساده در کتابخانه ملی به این نتیجه برسد که مشابه اسم این کتاب وجود دارد. این اتفاق هم به کتاب من و هم به کتاب خانم عباسی آسیب میزند.» او حرفهایش را اینگونه ادامه میدهد: «نکته بعدی این است که نام یکی از فصلهای کتاب من، هم نام کتاب خانم عباسی بود که وزارت ارشاد مجوز این نام را نداد و مجبور شدیم اسم آن بخش را تغییر بدهیم. یک بخش بزرگی از کتاب من هم در همین خیابان جردن میگذرد، همه اینها با هم باعث شده است که به این برسم که این اتفاق تصادفی نیست. ضمن اینکه من و خانم گلاره عباسی در یک مورد در حوزه داستاننویسی چالش داشتیم.»
چیتگران ادامه میدهد: «نکته دیگر اینکه من شنیدم اسم ابتدایی کتاب ایشان، «آشپزخانه نیلوفر» بوده است و بعد به نام مرلین مونرو سر جردن! تغییر کرده، همه این سوالها را از خانم عباسی و نشر نیماژ داشتم، اما به جوابی نرسیدم و بیشتر با هجمهای در فضای مجازی مواجه شدم. حرفم این است که چرا باید این اتفاق بیفتد و اینقدر نام یک اثر بیاعتبار باشد.» البته این تنها یک سوی این ماجراست و برای شنیدن صحبتهای گلاره عباسی با او هم تماس گرفتیم و پیغام هم دادیم، اما جوابی از سمت او نگرفتیم.
از این مدل جدلها و بگومگوها در حوزه نشر و کتاب کم نیست، اما نکته مهم این ماجرا، فرآیند معیوبی است که در حوزه نامگذاری و ثبت اسامی آثار وجود دارد. انتخاب اسم در اداره کتاب باید یک روند و سازوکاری، داشته باشد تا نمونههایی از این دست اتفاقات شکل نگیرد. نکتهای که سعید مکرمی، مدیر نشر اسم هم به آن اشاره کرد و در این رابطه به «فرهیختگان» گفت: «این اتفاق نشان داد که ما گرفتار خلأ قانونی در این مورد هستیم، این اتفاق بار اول هم نیست که میافتد. ما موارد زیادی داریم که اسمهای مشابه یا تکراری انتخاب شده است. بهخصوص وقتی که یک کتاب دیده میشود و نویسنده معروف است بهعنوان یک ایده بازاریابی و تبلیغاتی از این حربه استفاده میکنند، تا بخشی از فروش کتاب را از اعتباری که برای اسم آن کتاب اصلی به وجود آمده به دست بیاورند. ما در حوزه ترجمه هم این مشکل را داریم و این موضوع جزء خلأهای قانونی ماست که نمیشود جلوی اسمهای تکراری را گرفت. یا حتی اسمهای نزدیک به هم را.»
مکرمی به این موضوع اشاره میکند که اگر همین الان بخواهید مجوز زدن یک نشر را بگیرید بارها اسم این نشر کنترل میشود که شبیه به اسم ناشران دیگر نباشد و اگر شبیه باشد باید تغییر کند. حالا غیر از همین اتفاقاتی که اخیرا برای کتاب «مرلین مونرو غمگین نیست» پیشآمده است باید بگویم که چند نشر دیگر هم با این عنوان کتابی را منتشر کردهاند. به نظرم میآید فارغ از اینکه خانم عباسی از اسم و محتوای کتاب گرتهبرداری کرده است یا هر چیز دیگری، باید این موضوع را درنظر گرفت که وقتی کتابی برای گرفتن مجوز به ارشاد سپرده میشود، سازوکاری برای چک و بررسی عناوین تکراری یا حقوق مولف و ناشر درنظر گرفته شود. مولف حق دارد که از حقوق خودش دفاع و مراقبت کند از این موضوع که اسم مشابه با کتابش منتشر نشود و از آن طرف ناشر هم بلاطبع که سرمایهگذار است، این حق برایش محفوظ است. این نکته را درنظر بگیریم که اینگونه مسائل باید از سمت ارشاد پیگیری شود در دعوای بین آدمها، یا ناشران نمیتوان به نتیجهای رسید باید یک قانون مشخص برایش وجود داشته باشد. باید زمانی که نام کتاب درحال ثبت شدن است این موضوع بررسی شود که نام مشابه وجود دارد یا نه؟ در همان فرآیند طراحی کپیرایت داخلی میتوان این موضوع را در نظر گرفت.»
او موضوع ثبت شرکتها یا برندها را از همین نمونه میداند و میگوید: «زمانی که یک اسم برای موسسهای انتخاب میکنید اگر مشابه داشته باشد، اسم را رد میکنند و در عنوان کتاب هم باید این موضوع لحاظ شود، چون این عنوانی که انتخاب میشود، ماندگار است و میماند، باید حق آن هم برای نویسنده و ناشر محفوظ بماند و در زمان ثبت عنوان، از مشابهتها جلوگیری شود.»