به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، ارگان حزب کارگزاران سازندگی در تحلیلی به قلم سید افضل موسوی مدیرمسئول روزنامه مینویسد: «نزدیک شدن به تکنولوژی ساخت بمب اتم برای ایران هیچ فایدهای ندارد جز اینکه اقتصاد کشور هر روز ضعیفتر و نحیفتر میشود. باید به این نکته توجه کرد که وقتی اقتصاد یک کشور ناتوان میشود بازگرداندن آن به نقطه اوج گذشته زمانبر و طاقتفرسا است و باعث نارضایتی مردم میشود. در نتیجه تاخیر در بازگشت به برجام و لغو تحریمها به زیان مردم است، زیرا جامعه تحت فشار اقتصادی است و دهکهای پایین کشور که در دورههای قبل نسبت به زمان حال برخوردارتر بودند بسیار ضعیف شدهاند و حتی دهکهای متوسط جامعه هم نحیفتر شده و تبدیل به قشر فقیر کشور شدهاند.
پس آنچه در این زمان به نفع کشور و مردم است رفع سریع تحریمها و آنطور که کارشناسان هم اظهار کردهاند برای لغو تحریمها حتی نباید یک ساعت صبر کرد در این میان کشورهای اروپایی بهویژه آنها که عضو برجام هستند نسبت به برداشته شدن تحریمها موافقت خود را اعلام کردهاند. اما نباید این نکته را فراموش کرد که قرار است تحریمهایی که بهخصوص دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا آنها را وضع کرده در ابتدا برداشته شوند و نباید منتظر باشیم که همه تحریمهایی که آمریکا از اول انقلاب نسبت به ایران روا داشته، به یک باره لغو شوند. زیرا این موضوع زمانبر است و باید با توافق در برجام زمینه برای رفع آنها هم فراهم شود بنابراین برای به دست آوردن نتایج حداقلی و معمولی در جهت بالا بردن رشد اقتصادی، کمک به معیشت مردم، توسعه و تولید نیاز به توافق اولیه و زمینهسازی برای آینده است».
در ادامه این یادداشت آمده است: «آنچه در حال حاضر در کشور رخ میدهد بیانگر این مسئله است که برای رسیدن به توافق، جای تاخیر نیست، زیرا اگر در آینده نزدیک توافق به دست نیاید باز وارد دوره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا میشویم و قصههای سیاسی تکرار میشوند. اما درباره مصوبه مجلس که طرح الحاقی نام دارد و براساس آن بازگشت به برجام فقط در صورت لغو همه تحریمها امکانپذیر خواهد بود که آنها شامل تحریمهای آمریکا از ابتدای انقلاب تاکنون است. باید توجه کرد که این اتفاق در کوتاهمدت غیرممکن است و در صورت توافق اولیه میتوانیم راه مذاکره را برای رفع آنها هم باز بگذاریم. در نتیجه بهتر است که فعلا به فکر تحریمهای اعمال شده در برجام باشیم. در پایان به حدیثی از امام علی (ع) اشاره میکنم که فرمودند: «اگر نمیتوانید چیزی را بهطور تمام و کمال به دست آورید از به دست آوردن بخشی از آن صرف نظر نکنید.» بنابراین حتی برای لغو جزیی از تحریم صرف نظر کردن از آن جایز نیست».
درباره این تحلیل پر از غلط و مغالطه گفتنی است:
1- برنامه هستهای ایران، برای ساخت بمب اتم نیست. فناوری هستهای 160 کاربرد در حوزههای پزشکی و کشاورزی و اصلاح ژنتیک و تولید انرژی و... دارد. به عنوان مثال در همین تابستان و زمستان گذشته بارها شاهد کمبود برق و گاز در کشور بودیم، در حالی که با توسعه برنامه هستهای میتوان این بحران بزرگ را برطرف کرد.
2- نحیف شدن اقتصاد کشور و آسیب به معیشت مردم، نتیجه روند موکول کردن همه امور به اخم و لبخند آمریکا و 8 سال درجا زدن (رکود) و پسرفت اقتصاد کشور است. در واقع برجامیزاسیون همه امور، سمی بود که به نام دارو به خورد اقتصاد و مدیریت کشور داده شد و مسائل قابل حل در داخل را موکول به خارج (شرقیسازی غلط) کرد.
3- دولت روحانی در سال 94 وعده کرد همه تحریمهای اقتصادی و مالی و بانکی و نفتی در روز اجرای برجام (دی ماه 94) «لغو» شود. اما 6 سال بعدی را علیالدوام در پی مذاکرات احتمالی بود و در تمام این 6 سال، 3 دولت اوباما، ترامپ، بایدن، علیالدوام سرگرم افزایش تحریمها بودند و با این همه آقای روحانی تا روز آخر مدعی بود «حتی یک ساعت هم نباید برای لغو تحریمها صبر و تأخیر کرد»! روزنامه سازندگی هم همین ادعا را تکرار میکند، بیآنکه به خسارتهای هنگفت آن 8 سال وقتکشی به نام تعجیل در لغو تحریمها بپردازد. در واقع به نام تعجیل در حل مسئله، یک باتلاق بزرگ در برابر اقتصاد کشور ساخته شده و حالا هم دولت جدید اهتمام به کاهش وابستگی به برجام و پسلرزههای آن کرده، متهمان اصرار دارند کشور را دوباره به وسط باتلاق برگردانند.
4- تحریمها در روند 6 سال گذشته بیش از دو برابر شده و برخلاف ادعای نویسنده ارگان کارگزاران، آمریکا حاضر نیست همه این تحریمهای پسابرجامی را لغو کند بلکه آنها را سه دسته کرده و عملاً مشغول موش و گربهبازی با تحریمها در مذاکرات اوایل امسال بوده است. آمریکا ضمن اینکه حاضر نیست تحریمهای اصلی و موثر را به شکل قابل راستیآزمایی لغو کند، حاضر هم نیست که برای عدم تکرار عهدشکنی، تضمین معتبر ارائه کند؛ بنابراین دعوت به توافق هرچه سریعتر، مفهومی جز توافق برای بازگشت بدون هزینه آمریکا به برجام و دسترسی به مکانیسمهای خسارتبار آن مثل مکانیسم ماشه ندارد.
5- استناد نویسنده به فرمایش امیر مومنان (ع) «ما لایدرک کله، لایترک کله»، استناد نابجا و غلطی است.
بر اساس این فرمایش حکیمانه در مواردی اگر انجام تکلیفی به صورت کامل، دشوار یا ناممکن بوده، اما بجا آوردن بخشی از آن امکانپذیر باشد، باید تا همان اندازه که ممکن است به تکلیف عمل شود. این اصل در فقه و اصول به عنوان «قاعده میسور»، «قاعده استطاعت» و قاعده «ما لایدرک کله لایترک کله» شناخته میشود. اما این تکلیف شرعی و منطقی، غیر از تکلیف شرعی و عقلی در برابر طرف کلاهبردار یک توافق (معامله) است که هم در نحوه نوشتن قرارداد خدعه کرده و هم در اجرای آن دبه درآورده و نقضعهد مطلق کرده است. در اینجا قاعده دینی، مقابله به مثل در نقض پیمان است. همچنان که در کلام اهلبیت (ع) تصریح شده «مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود».
امیر مومنان (ع) پس از توقف جنگ صفین در اثر خدعه معاویه و عمرو عاص، و زمانی که ابوموسی اشعری در حین مذاکرات، نامهای به محضر امام فرستاد، حضرت در پاسخ نوشت «ان الشقی من حرم نفع ما اوتی من العقل و التجربه. همانا بدبخت کسی است که از سود عقل و تجربه داده شده به او محروم بماند». (نامه 78 نهجالبلاغه). با این وجود، ابوموسی فریفته خدعه نماینده معاویه شد و زیر بار توافق نادرستی رفت که جنگ پیروز جبهه خودی را به نفع دشمن مغلوبه کرد.
البته به نظر میرسد برخی سیاسیون امروز با عبرت نگرفتن از خدعهها و خیانتهای آمریکا و بزک کردن مذاکره برای توافقی دوباره، بنا دارند روی ابوموسی اشعری را هم سفید کنند! وگرنه هر عاقل بیطرفی میفهمد که دولت آمریکا اگر قرار بود صداقت داشته باشد، باید عهدشکنی خود بهویژه در 3 سال اخیر را بدون، اما و اگر جبران میکرد.