آخرین اخبار:
کد خبر:۹۷۲۴۰۰
شاخص | پرونده صداوسیما؛

پرونده صداوسیما روی میز نقد و بررسی با فعالان دانشجویی / رسانه ملی یا رسانه حاکمیتی؛ از دوران طلایی لاریجانی تا غلبه روحیه محافظه‌کاری + فیلم

سازمان صداوسیما که قرار بود رسانه ملت باشد، پس از دوره‌های مدیریتی مختلف به پیمان جبلی رسید و این بار اولویت‌های رسانه ملی با نگاهی به گذشته آن، روی میز نقد و بررسی خبرگزاری دانشجو با حضور فعالان دانشجویی قرار گرفت.

پرونده صداوسیما روی میز نقد و بررسی با فعالین دانشجویی / رسانه ملی یا رسانه حاکمیتی؛ از دوران طلایی لاریجانی تا غلبه روحیه محافظه‌کاریبه گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، ابوالفضل لطفی؛ صداوسیما یا رسانه ملی که نام آشنایی برای هر فردی در کشور است، امروزه به دوران بلوغ خود پس از گذشت حدود چهل سال رسیده است و دوران مدیریتی این سازمان بعد از چندین دوره و رویکرد‌های متفاوت امروز به پیمان جبلی رسیده است.


رسانه ملی که از همان ابتدا قرار بود به عنوان سازمانی برای هدایت مردم و برای مطالبات آنان باشد، در دوره‌های مختلف بعضاً دچار استراتژی‌های دیگری شد. از بعد از انقلاب و جنگ و عدم ثبات کشور و نبود برنامه راهبردی برای صداوسیما تا دهه هفتاد و ایجاد ثبات نسبی و مدیریتی در آن و همچنین دهه هشتاد و افزایش تعداد شبکه‌ها و درگیری‌های آن دوران و در نهایت دهه نود و تغییر ریاست آن برای دو بار در طی چندسال و هجمه‌های زیادی که در نهایت به خاطر عملکرد صداوسیما علیه آن شکل گرفت، همه نشان‌دهنده اهمیت این سازمان و تجربه‌های مختلف آن در هر دوره مدیریتی بود.


در این باره تصمیم گرفتیم که به گفتگوی ویژه با فعالین دانشجویی بپردازیم و عملکرد رسانه ملی را در دوره‌های مختلف با محوریت دوره اخیر یعنی مدیریت عبدالعلی علی‌عسگری و رئیس چدید آن یعنی پیمان جبلی بپردازیم. مهدی نریمانی از اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق و حسین غلامی، معاون سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران به گفتگوی تفضیلی با خبرگزاری دانشجوی در این مورد پرداختند که گزارش این گفتگو به شرح زیر است:


مهدی نریمانی، دانشجوی رشته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات و مسئول دفتر هنر و رسانه دیده‌بان بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق

پرونده صداوسیما روی میز نقد و بررسی با فعالین دانشجویی / رسانه ملی یا رسانه حاکمیتی؛ از دوران طلایی لاریجانی تا غلبه روحیه محافظه‌کاری
صداوسیما دوره‌های مختلفی را از ابتدای انقلاب اسلامی داشته و به طبع مدیریت‌های گوناگون، مشی‌های مختلفی را در پیش گرفته بوده است. اما اگر بخواهیم برای آن یک تقسیم‌بندی درنظر گرفت، می‌توان به سه دسته آن را تقسیم کرد. یکی دوران قبل از سال ۷۲ بوده که مربوط به دوران آقای محمد هاشمی بوده است و یکی دوران بعد از سال ۷۲ است که با آقای لاریجانی شروع و بعد از آن آقای ضرغامی بر روی کار آمدند و سپس یا یک وقفه‌ای دوره آقای سرافراز و در نهایت آقای علی‌عسگری بود. در دوران اول و دوم و بعد از انقلاب، روی مباحث تئوریک سیاسی و فرهنگی و فکری بیش‌تر فعالیت شده بود، اما درمورد رسانه و مدیا، وضعیت کشور مشخص نبوده و عموماً روح حاکم این رسانه را تهدید تلقی کرده و سعی می‌کردند که صرفاً صداوسیما را اداره کنند.


در دوران آقای هاشمی صداوسیما را صرفاً تهدید حساب کرده و در حد همان دو شبکه باقی ماند و خود آقای هاشمی خیلی پیگیر اصل مسئله نبودند و دلسوزان دیگری به صداوسیما پیشنهاد برنامه‌هایی می‌دادند. در دوران بعد یعنی دوران آقای لاریجانی و ضرغامی، بسیار در این مسئله تفریط شده و شبکه‌ها گسترش زیادی یافته و صرفاً خاصیت روابط عمومی حاکمیت و رابطه نظام با مردم را داشته و به وجوه دیگر آن کاری نداشته است. در دوران آقای سرافراز این چرخه کامل می‌شود و هم جنبه‌های ساختاری درنظر گرفته می‌شود و جنبه فکری و رسانه‌ای سازمان و در نهایت دوران آقای علی‌عسگری بود که دوران متفاوت‌تری بود که باید کامل به آن پرداخت.


وظیفه اولی که امام خمینی از همان ابتدا به صداوسیما دادند، این بود که این سازمان به دانشگاه عمومی نظام تبدیل شود و این درصورتی است که به صداوسیما، به نگاه یک رسانه نگاه شود. اما در دوره‌های گذشته به این سازمان به چشم یک اداره نگاه می‌شده است و کسانی انتخاب می‌شدند که صرفاً آن را به نحوی اداره کنند و کاری به جهش و رویکرد و استراتژی آن نداشتند. این وضعیت بدین شکل جلو می‌رود که افراد غیرمتخصصی برسر کار می‌آیند و مدیرشبکه‌ها نیز می‌شوند؛ بنابراین رویکرد صداوسیما با خود ابتدا باید مشخص شود و صداوسیما به عنوان رابط بین مردم و حاکمیت باید بیان‌کننده مطالبات مردم باشد. همچنین ساختار صداوسیما به عنوان یک رسانه باید اصلاح شود و این را رهبری نیز هم از آقای سرافراز و هم آقای علی‌عسگری خواستند و متأسفانه به آن عمل نشد.


صداوسیمای آقای علی‌عسگری؛ روابط عمومی یک طرفه نظام
دوران آقای علی‌عسگری دوران متفاوت و نامناسبی برای صداوسیما بود. ایشان از طرفی می‌خواست که همه نظرات را بشنود و بپذیرد و از طرفی همه انتقادات را سانسور می‌کرد و به نوعی صداوسیما به طبع شخصیت ایشان دچار محافظه‌کاری شدیدی شده بود. از طرف نهاد‌ها و تشکل‌های مختلف دانشجویی بار‌ها به ایشان نامه زده شده و برای حضور در دانشگاه از ایشان دعوت شد، اما ایشان یک بار هم حاضر به این کار نشد. تنها یک جلسه و آن هم دورن سازمان صداوسیما با برخی فعالین دانشجویی برگزار کردند که آن هم بسیار سانسور و محتوای جلسه به شدت یک طرفه نشان داده شد. به نوعی صداوسیما تبدیل به روابط عمومی یک طرفه نظام شده بود و محافظه‌کاری آقای علی‌عسگری باعث شده بود که در فعالیت‌ها استقلالی وجود نداشته باشد و از همه نهاد‌ها به ایشان فشار آورده می‌شد و ایشان به هر طرفی می‌رفت.


صداوسیما رسانه ملی است نه رسانه حاکمیتی
اسم صداوسیما، رسانه ملی است نه رسانه حاکمیتی و مشکل از همین جا شروع می‌شود. رسانه ملی باید راه ارتباطی نهاد‌های مختلف و مردم با آنان باشد و صدای ملت را برساند، اما امروزه بدین نحو نیست. آن افرادی که روزی می‌خواستند صداوسیما را متحول کنند، الان با اقدامات نادرست خود باعث بسیاری از مشکلات صداوسیما شده‌اند. صداوسیما نباید با تهدید نهاد‌های دیگر مانند دولت پاپس بکشد و صرفاً با تهدید قطع بودجه، هرکاری دولت به آن گفت، انجام ندهد و خود قائل به درآمدزایی از طریق فعالیت‌های خود باشد.


صداوسیما باید مشکلات واقعی مردم را ببیند
رساله دکتری آقای جبلی مربوط به صداوسیما است و در حوزه برون‌مرزی نیز به صورت تخصصی کار کرده‌اند و این اولین بار است که مدیریت رسانه ملی دست اهل آن می‌افتد، اما کار سختی در پیش دارند و جریان‌های زیادی در پی زدن ایشان هستند. صداوسیما در حال حاضر آماج مشکلات است و حچم کار سنگینی برای آقای جبلی وجود دارد. ابتدا باید جهت‌گیری تئوریک سازمان مشخص و واضح شود و سپس عدالت به معنای واقعی کلمه پیاده و مشکلات واقعی مردم دیده و به سمت حل آن رفته شود. به نوعی باید صداوسیما به سمت آن وظیفه اصلی خود یعنی هدایت افکار عمومی و دانشگاه ملت پیش رود و خیلی دیر شده است. باید از همه افراد فرهنگی و منتقدین کشور کمک گرفته شود تا به سمت مدل مطلوب برویم. البته انتظارات زیادی را از رئیس جدید سازمان داریم و امیدواریم که همگی آنان محقق شود.

کلیپ کامل صحبت‌های مهدی نریمانی را در زیر مشاهده کنید:

کد ویدیو



حسین غلامی، دانشجوی رشته علوم سیاسی و معاون سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران

پرونده صداوسیما روی میز نقد و بررسی با فعالین دانشجویی / رسانه ملی یا رسانه حاکمیتی؛ از دوران طلایی لاریجانی تا غلبه روحیه محافظه‌کاری
حرکت کلی صداوسیما را می‌توان به شش دوره تقسیم کرد. دوره اول، دوره بعد از انقلاب است که دوره بی‌ثباتی و تشویش است. در سال ۵۹، مجلس قانونی را برای صداوسیما تصویب می‌کند و از هر قوه، افرادی برای شورای صداوسیما انتخاب می‌شوند و آن زمان صداوسیما به معنای امروزی نداشتیم و سازمان رادیو و تلوزیون ایران بوده است و یک مدیرعاملی داشته که توسط آن شورا انتخاب می‌شدند. شرایط هم در دهه شصت بدین شکل بود که درگیر جنگ تحمیلی و جنگ با منافقین بودیم و به نوعی ثبات نداشتیم و صداوسیما نیز درگیر این عدم ثبات بوده است و طی سه سال چندین مدیرعامل در این سازمان تغییر یافته است. دوره دوم، دوره مدیریت آقای محمد هاشمی بود که دوره ثبات و استقرار بود و ایشان توانایی مدیریتی بالایی داشت و اولین کار ایشان پالایش صداوسیما از نظر نیرویی را انجام داد و همچنین برای اولین بار برای صداوسیما یک برنامه‌ای نوشته می‌شود. در دهه هفتاد مسئله تهاجم فرهنگی پیش می‌آید و، چون آقای هاشمی، آدم فکری و فرهنگی‌ای نبود و بیشتر آدم اجرایی بود، به نظر توانایی ادامه مدیریت صداوسیما را نداشت و تصمیم بر تغییر ریاست این سازمان شد.


دهه هفتاد؛ دوره طلایی مدیریت سازمان صداوسیما
در دهه هفتاد خود رهبر معظم انقلاب از آقای لاریجانی خواستند که از وزارت فرهنگ و ارشاد به صداوسیما بیایند و با اینکه خود ایشان مایل نبودند، اما در نهایت این مسئولیت را می‌پذیرند. آقای لاریجانی، کسی بود که علوم انسانی خوانده و اهل فلسفه و علم بود و ارتباط زیاد با نخبگان داشته و در کل آدم فکری و فرهنگی مناسبی بودند. با وجود اختلاف‌نظر‌هایی که در حال حاضر با آقای لاریجانی داریم، اما دوره سوم مدیریت صداوسیما در دهه هفتاد، دوره طلایی این سازمان است. در این دوران ارتباط با نخبگان به بالاترین حد خود می‌رسد و برای هر قشری یک شبکه و برنامه ساخته می‌شود و تعداد شبکه‌ها افزایش می‌یابد. ما بیشتر سریال‌های رده الف و خوبی که داشتیم و داریم، مربوط به دوران آقای لاریجانی است. از طرف دیگر در ماجرا‌های سیاسی دهه هفتاد و دوم خرداد، آقای لاریجانی مقابل همه هجمه‌های دولت و روزنامه‌ها می‌ایستد و صدای رسای نیرو‌های انقلابی می‌شوند. تنها دوره‌ای که رهبری شخصاً به صداوسیما رفته و از اقدامات رئیس آن تشکر می‌کند، دوره آقای لاریجانی بوده است. همچنین محبوب‌ترین رئیس سازمان صداوسیما نیز آقای لاریجانی بین کارمندان آن بوده و است.


دوره چهارم صداوسیما با آمدن آقای ضرغامی، دوره قبض فضای فرهنگی و سیاسی است و خیلی از برنامه‌ها بسته می‌شود و ایشان می‌خواهند صداوسیما را حزب‌الهی‌تر کنند. ایشان در این دوران با آقای احمدی‌نژاد اختلافاتی داشته و همچنین نیم‌نگاهی به ریاست جمهوری دارند و این مسائل بر عملکرد ایشان تأثیر به سزایی داشت. در این دوران شبک‌های استانی و برون‌مرزی افزایش پیدا می‌کند و صداوسیما از حالت آنالوگ به دیجیتال تبدیل می‌شود و برای ایشان آنتن بسیار مهم بود. در کل مدیریت ایشان مدیریت راهبردی بود، اما متأسفانه ایشان به نیرو‌های انسانی زیاد اهمیت نمی‌دادند و حواشی زیادی با کارکنان صداوسیما داشتند.


دوره تحول ناکام
دوره بعدی دوره آقای سرافراز است که دوره تحول ناکام است. آقای سرافراز متوجه شده بود که نقاط ضعف و مشکلات سازمان صداوسیما کجا است، اما شیوه مدیریتی درستی برای آن درنظر نگرفتند. به عنوان مثال یکسری اقدامات را یک شبه می‌خواستند انجام دهند، اما باید گفت که تحول و تغییرات، یک روند تدریجی است و در بازه کوتاه مدت نمی‌توان این کار را انجام داد. ایشان با همه نهاد‌های حاکمیتی درگیر بود و از طرف دیگر سازمان صداوسیما دچار تشویش بود و کارکنان صداوسیما دائم تجمع برگزار می‌کردند. روند ساخت سریال در این دوره متوقف می‌شود و سازمان از نظر مالی نیز دچار مشکلات زیادی می‌شود و در نهایت آقای سرافراز تصمیم بر استعفا می‌گیرد.


صداوسیما تبدیل به سازمان اداری شده است
سازمان صداوسیما، خبرگزاری، روزنامه و شبکه نیست، اما در عین حال همه این‌ها را دارد و باید بتواند افکاری عمومی را مدیریت کند و به آن جهت دهد و روایت برتر را داشته باشد. اما ما مشاهده می‌کنیم که در بیشتر اتفاقات دست برتر را در روایت ماجراها، رسانه‌های خارجی دارند و صداوسیما تازه بعد از آنان وارد گود می‌شود. رسانه یک بخشی به نام کنش و یک بخشی یه نام واکنش دارد. صداوسیما تبدیل به رسانه واکنشی شده و آخرین مرجعی است که اخبار را روایت می‌کند. به نوعی صداوسیما تبدیل به یک سازمان اداری شده است و برای روایت یک مسئله، درگیر هزاران ملاحظه و اجازه نهاد‌های دیگر شده است. چیزی که امروزه به آن نیاز داریم، روایت درست و مطلوب برای مردم است، اما متأسفانه فردی که امروز رئیس سازمان می‌شود، در درجه اول به جای فکر به مسائل اصلی، باید به فکر پنجاه هزار کارمند خود باشد. ما کشوری با سلایق و افکار گوناگون هستیم و نیاز است که صداوسیما برنامه‌هایی برای همه اقشار تولید کند. اما ما می‌بینیم که صداوسیما اخته شده و در هر برنامه‌ای هر حرف انتقادی زده می‌شود، آن برنامه تعطیل می‌شود.


اعتماد به صداوسیما در حوزه خبر، به پایین‌ترین میزان خود رسیده است
آقای علی‌عسگری در شرایطی صداوسیما را تحویل می‌گیرد که شرایط اضطرار بوده است. ایشان فردی فنی مهندسی بودند که ایده‌ای برای مدیریت سازمان نداشتند و این بزرگ‌ترین ضعف ایشان بود و این نداشتن ایده باعث شد که افراد دیگری کار را دست بگیرند. ایشان بیشتر بیزینس‌من بودند تا مدیر یک رسانه که بحث‌های زیادی دارد. ایشان در ابتدا سازمان را از یک تشویش خارج و کارمندان آن را مدیریت و مشکلات مالی سازمان را حل کرد. در زمینه سریال‌سازی و برنامه‌سازی کار خاصی انجام نشد و در حوزه خبر نیز آبروی سازمان صداوسیما رفته است و این نهاد بزرگ با این میزان دفتر و امکاتات و نیروی انسانی، باید افکار عمومی را قبضه کرده باشد که متأسفانه بدین‌گونه نیست. مشکلات سازمان به لحاظ ساختاری باقی مانده است و همین تمدید نشدن حکم ایشان نشان‌دهنده عملکرد افتضاح ایشان است. البته ایشان اقدامات مثبتی نیز داشتند و آن روی‌کار آمدن افراد جوان و حزب‌الهی بود، اما خب کافی نبود.


ریاست جدید سازمان و امید‌هایی که زنده شد
در مراسم معارفه آقای جبلی، کلیپی از عملکرد آقای علی‌عسگری پخش می‌شود که واقعاً جای تأسف دارد. اما صحبت‌ها و نوع انتصابات و افراد حاضر در مراسم معارفه آقای جبلی، همگی بذر‌های امیدی را دل ما می‌کارد. صداوسیما باید واسطه بین حاکمیت و مردم باشد و سیاست‌ها و مسائل حاکمیتی نقد شود. من نگران این هستم که باند‌های قدرت و ثروت، کاری که با آقای سرافراز کردند، با آقای جبلی هم بکنند و این نیازمند حمایت بچه‌های انقلابی در عین داشتن روحیه نقادانه از ایشان است. در حوزه‌های مختلف سریال‌سازی و برنامه‌سازی و همچنین حوزه خبر نیازمند تحولات اساسی هستیم و قطعاً تحولات نیازمند زمان دراز مدت است و یک شبه رقم نخواهد خورد.

 

کلیپ کامل صحبت‌های حسین غلامی را در زیر مشاهده کنید:

کد ویدیو
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار