به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، در هفتههای اخیر مقامات و رسانههای رژیم اسرائیل با لافزنی درباره حمله به ایران، ادعاهای مضحکی را بیان کردهاند.
در همین رابطه در روزهای گذشته یک مقام ارشد رژیم صهیونیستی بدون ذکر نام در مصاحبه با رسانه سعودی اینترنشنال مدعی شده است که «بهخاطر وجود برجام، حمله به ایران اولویت اول نیروی هوایی اسرائیل نبود. اما اکنون این موضوع به اولویت اول نیروی هوایی اسرائیل مبدل شده است».
وی در ادامه مدعی شد: «برنامه اصلی نیروی هوایی اسرائیل برای سال ۲۰۲۲ آمادگی برای حمله احتمالی به ایران است». همچنین چندی پیش فرمانده واحد هوایی در نیروی هوایی ارتش اسرائیل مدعی شد که «این نیرو برای حمله به تأسیسات اتمی ایران آمادگی دارد، حتی اگر لازم باشد این حمله بهصورت فوری انجام شود.»
روزنامه تایمز اسرائیل نیز در خبری مشابه مدعی شد: «نیروی هوایی این رژیم پس از اختصاص بودجه و بروزرسانی برنامههای آموزشی، تمرینات خود برای حمله به تاسیسات هستهای ایران را از سال آینده آغاز خواهد کرد.»
به نوشته این روزنامه، در حالی که ابهام درباره بازگشت ایران به برجام روز به روز بیشتر میشود، نیروهای دفاعی اسرائیل در ماههای اخیر تلاشهای خود برای آمادهسازی در زمینه اقدام احتمالی نظامی علیه تاسیسات هستهای ایران را افزایش دادهاند.
تایمز اسرائیل نوشت: «پس از امضای برجام در شش سال پیش، اسرائیل موضوع حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران را به تعویق انداخت و به ارتش اسرائیل اجازه داد تا منابع خود را در مناطق دیگر سرمایهگذاری کند. اما پس از خروج آمریکا از این توافق و نقض این توافق از سوی ایران، این موضوع اهمیت تازهای یافته است.»
علاوه بر این در هفتههای گذشته کانال ۱۲ اسرائیل مدعی شد که این رژیم رقمی بالغ بر 1، 5 میلیارد دلار را به تقویت توانمندیهای نظامی خود به منظور حمله به تاسیسات اتمی ایران اختصاص داده است.
بنابر ادعای این رسانه صهیونیستی این بودجه قرار است صرف تهیه و تقویت انواع هواپیما و جنگنده، پهپادهای جمعآوری اطلاعات و تسلیحات خاصی شود که در حمله احتمالی به ایران به کار میرود.
همچنین در روزهای گذشته آویگدور لیبرمن، وزیر دارایی رژیم صهیونیستی با لافزنی مدعی شد که درباره موضوع درگیری مستقیم بین اسرائیل و ایران پرسش «آیا» مطرح نیست، بلکه پرسش «چه زمان» مطرح است و زمان آن هم دور نیست. لیبرمن در مصاحبهای تصویری که در وبسایت صهیونیستی والا نیوز منتشر شد، ادعا کرد کهتردیدی نیست که تقابل مستقیم با ایران در آیندهای نه چندان دور اتفاق خواهد افتاد.
سایت ضدایرانی ایندیپندنت فارسی نیز چندی پیش در مطلبی مدعی شده بود: «راهبرد «مرگ با هزار ضربه چاقو» که ظاهرا طرح پیشنهادی نفتالی بنت، نخستوزیر اسرائیل، علیه ایران است نشان میدهد که اسرائیل طرحی برای ضربهزنیهای متعدد در زمینههای گوناگون از جمله در تواناییهای اتمی به ایران دارد که در نهایت جمهوری اسلامی را از پا بیندازد».
این رسانه ضدایرانی در ادامه نوشت: «اکنون با تاخیر قابل ملاحظهای که در مذاکرات احیای برجام رخ داده و گامهایی که ایران در جهت افزایش توان تولید اورانیوم غنیشده و سانتریفیوژهای جدید برداشته است نگرانی از اینکه زمانگریز اتمی کوتاه و کوتاهتر شده است ذهن اسرائیل و بخشی از جامعه بینالمللی را به خود مشغول کرده است. همین نگرانیها میتواند به اسرائیل انگیزه رویارویی مستقیم بدهد و موجب شود منتظر به نتیجه رسیدن مذاکرات احیای برجام نماند و خود به تنهایی وارد عمل شود».
تجربه ثابت کرده است که مقامات رژیم صهیونیستی به «گندهگویی در عین استیصال» و به عبارتی به «لاف در غربت» اعتیاد دارند. مقامات این رژیم با این قبیل ادعاهای مضحک و خندهدار درباره مواجهه با ایران، در پی آن هستند تا شغال درمانده را شیر غران نمایش دهند.
در سالهای گذشته مقامات رژیم صهیونیستی با لافزنی حتی تاریخ دقیق حمله به ایران را نیز اعلام کرده بودند، اما این گندهگویی صرفا در حد اعلام تاریخ باقی ماند و هیچگاه به اجرا در نیامد.
ارتش پوشالی رژیم اسرائیل در حال حاضر حتی در مقابله با «بادبادکهای آتشزای» جوانان فلسطینی نیز عاجز و ناتوان است. شبکه دو تلویزیون رژیم صهیونیستی چندی پیش به نقل از یک مسئول نظامی اسرائیلی اعلام کرد: «ارتش اسرائیل با پرتابکنندگان بادبادکهای آتشین برخورد خواهد کرد، چرا که این بادبادکها مانند موشک بوده و پدیدهای خطرناک به شمار میروند».
شواهد و قرائن حاکی از آن است که لافزنی مقامهای رژیم صهیونیستی با هدف ایجاد اختلال محاسباتی در نهادهای تصمیمگیر و تصمیمساز ایران طراحی شده است.
همانطور که ملاحظه کردید در اظهارات و تحلیلهای ذکر شده در این گزارش، مقامها و رسانههای صهیونیستی، همزمان با لافزنی درباره حمله به ایران، به مسئله برجام و چگونگی تصمیمگیری ایران اشاره کردهاند. مقامهای آمریکایی نیز اظهارات مشابهی را درباره «گزینههای روی میز» بیان کردهاند. همچنین وزیر خارجه انگلیس در روزهای گذشته در همنوایی با مقامهای آمریکایی، مدعی شد اگر ایران بطور معنادار در مذاکرات برجامی وین شرکت نکند، همه گزینهها روی میز خواهد بود.
در روزهای گذشته رسانه صهیونیستی «اسرائیل هیوم» در گزارشی درباره چگونگی اخذ امتیازات موشکی و منطقهای از ایران در پوشش احیای برجام، نوشته بود: «در حال حاضر، بهنظر میرسد که رهبر معظم ایران، آیتالله خامنهای، معتقد نیست که یک تهدید نظامی قریبالوقوع برای کشورش وجود دارد و او بر اساس این ارزیابی عمل میکند.
اگر رهبر ایران متقاعد شود که تهدید جدی است، بهویژه با کمک ایالات متحده، او احتمالاً مسیر خود را تغییر خواهد داد.»
رژیم اسرائیل در کنار آمریکا و تروئیکای اروپا به خیال خام خود در پی آن هستند تا با ایجاد اختلال محاسباتی در ایران، معادلات و محاسبات طرف ایرانی را به هم بریزد و با این ترفند، بدون هیچ جنگی، طرف مقابل را تسلیم کرده و خلع سلاح کند.
به عبارت دیگر، لافزنی درباره حمله نظامی به ایران برای این است تا حاکمیت ایران به این مسئلهترغیب شود تا با دائمی کردن برجام و تعمیم توافق هستهای به دیگر مولفههای قدرت، از وقوع جنگ پیشگیری کند.
نشریه «فارن افرز» در روزهای گذشته در مطلبی نوشته بود «تلاش اتحادیه اروپا و آمریکا برای کشاندن ایران پای میز مذاکرات هستهای، اتفاقا برعکس صحبتهایی که بورل اعلام کرده است، نشان میدهد زمان کاملاً به نفع تهران بوده و میتواند بر برتری ایران در مذاکرات اضافه کند».
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «تهدیدات مسئولان اسرائیل و آمریکا و سخن گفتن از آنچه «پلن بی» یا برنامه دوم مقابله با ایران مینامند، این روزها شدت بیشتری گرفته است. با آنکه وزرای خارجه و دفاع هر ۲ طرف اعلام میکنند برنامههای مختلفی برای مقابله با ایران هستهای در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات دارند، هنوز اعلام نشده است منظور آنها از «پلن بی» یا برنامههای دیگر در این زمینه چیست. تلاش آمریکا برای خروج هرچه سریعتر از منطقه و توجه ویژهای که به منطقه شرق آسیا و چین نشان میدهد، مشخص کرده است این کشور بهدنبال راهاندازی جنگی دیگر در منطقه نیست». دولت بایدن نمیخواهد به گزینههای دیگری غیراز مذاکره بیندیشد و هم در عین حال تلاش دارد هیچ امتیازی به ایران ندهد و تلاش کند تهران هیچ توقعی برای برداشته شدن تحریمها یا هر نوع امتیازدهی ایالات متحده به ایران نداشته باشد.
همانطور که این رسانه غربی اذعان کرده است، طرف غربی محتاج و نیازمند به مذاکره با ایران است و هیچ گزینهای غیراز این روی میز ندارد، اما در پی آن است تا با لاف زنی، بر این نیاز و استیصال سرپوش گذاشته و با اختلال محاسباتی، ایران را به امتیازدهی یکطرفه ترغیب کند.
لافزنیها و تقلاها برای ایجاد اختلال محاسباتی در ایران در حالی است که در اواسط مهرماه سالجاری یک مورخ و پژوهشگر صهیونیست در یادداشتی در روزنامه «معاریو» نوشت جنگ نابودکننده فراگیر علیه رژیم صهیونیستی در قلب این رژیم حتمی و مقاومت با 250 هزار موشک، اسرائیل را نابود خواهد کرد.
چندی پیش سرهنگ بازنشسته آمریکایی و رئیسدفتر وزیر خارجه این کشور در دوران «کالین پاول» اعلام کرد که رژیم صهیونیستی مشکل موجودیتی دارد و تا 20 سال آینده فرومیپاشد. به دنبال آن یک عضو پیشین سازمان جاسوسی شاباک رژیم اسرائیل نیز به این امر اعتراف کرد و گفت: «آینده اسرائیل تیره و تار است» «یعقوب شارِت» پسر «موشه شارت» در گفتگو با روزنامه «هاآرتص» این را هم گفته که «ضدِ صهیونیست شده و «یهودیها» را بهترک فلسطین اشغالی تشویق میکند».
در جدیدترین مورد نیز «یوسی هلیوی» پژوهشگر و مورخ صهیونیست در یادداشتی در روزنامه «معاریو» نوشت «معادله پیشین که میگفت جنگهای اسرائیل در «میدانهای دشمنان» رخ میدهد، تغییر کرده و بر اساس گزارشهای امنیتی، جنگ بعدی در قلب اسرائیل رخ خواهد داد». بر اساس این گزارش، هلیوی افزود «بیشتر برآوردهای امنیت داخلی اسرائیل نشان میدهد که جنگ نابودکننده فراگیر از «گوش دان» تا ایلات درخواهد گرفت و تمام مناطق اسرائیل روزانه تحت شلیک هزاران موشک قرار میگیرد و علاوه بر آن حملات زمینی نیز به شهرکهای مرزی صورت خواهد گرفت».
در دو دهه اخیر با ظهور و بروز گروههای مقاومت، رژیم اسرائیل با ناکامیهایی روبه رو بوده که صهیونیستها را به سراشیبی سقوط نزدیک کرده است.
جنبشهای مقاومت اسلامی همچون حزبالله لبنان با بهرهگیری از تجهیزات مختلف نظامی و مقاومت دلیرانه شکستهای سنگینی به ارتش متجاوز صهیونیستی وارد کرده و در دو جنگ 2000 و 2006 دو شکست فراموش نشدنی وارد کارنامه صهیونیستها کرده است.
به غیراز حزبالله دو جنبش حماس و جهاد اسلامی فلسطین نیز چندین شکست پی درپی به بدنه ارتش رژیم صهیونیستی وارد کردهاند که آخرین آن در جنگ 12 روزه سال جاری (اردیبهشت 1400) بود؛ جنگی که بسیاری از ناتوانیها و خلأهای ارتش پوشالی رژیم صهیونیستی را افشا کرد. وحشت و نگرانی صهیونیستها در جنگ اخیر 12 روز غزه که 31 اردیبهشتماه پایان یافت، بیشتر نمود پیدا کرد، به حدی که شلیک چهار هزار موشک زمین به زمین مقاومت فلسطین و ناکامیصهیونیست در رهگیری حدود 90 درصد آنها، اوج استیصال رژیم تلآویو را نشان داد. بر اساس ارزیابی متخصصان صهیونیست 28 درصد از برق اراضی اشغالی که به حدود 18 هزار مگاوات میرسد تنها در دو کارخانه تولید میشود که اگر هر یک از موشکهای دقیق حزبالله به این کارخانهها برخورد کند و یا تأسیسات آبی و گازی اسرائیل را مورد هدف قرار دهد به معنای یک فاجعه وحشتناک اقتصادی و خدماتی برای اسرائیل خواهد بود؛ بهویژه اگر تأسیسات پتروشیمی و مواضع حیاتی در مناطقی مانند «بندر حیفا» و «اسدود» و «عسقلان» و «فرودگاه بنگوریون» نیز مورد هدف قرار بگیرند.
به گزارش ایرنا، شرایط اقتصادی وخیم رژیم صهیونیستی در دو سال گذشته بهویژه در دوران شیوع «ویروس کرونا» در کنار پروندههای عدیده مقامات این رژیم بهویژه «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر سابق اسرائیل، چشمانداز فروپاشی رژیم غاصب و اشغالگر صهیونیستی را بیش از گذشته روشنتر کرده است.
یک سایت صهیونیستی تصریح کرد: حمله پهپادی به پایگاه آمریکا در منطقه التنف (مرز عراق، سوریه و اردن)، زنگ هشدار به اسرائیل بود.
وبسایت «اسرائیل هیوم» نوشت: حمله اخیر به محل استقرار نیروهای آمریکایی در مرز عراق و سوریه و اردن، ضرب شست و پیام هشداری از جانب ایران به آمریکا و اسرائیل بود. حمله اخیر به پایگاه اشغالگران در منطقه «التنف» (مرز عراق، سوریه و اردن)، دومین شکستن خط قرمزهای آمریکا، پس از موشکباران پایگاه عینالاسد است.
این خطشکنی بیسابقه در حالی رخ داد که نیروهای اشغالگر مستقر در پایگاه التنف، در زمان حمله در آمادهباش کامل بودند. لازم به ذکر است که با تشدید پیشرویهای نیروهای مقاومت و نزدیک شدن داعش به آخر خط، نیروهای آمریکایی سال ۲۰۱۶ در این منطقه پایگاه تاسیس نموده و شعاع ۵۰ کیلومتری را منطقه ممنوعه اعلام کردند. به عقیده کارشناسان، حمله پهپادی به پایگاه آمریکا در منطقه التنف اولین پاسخ عملی به یاوهگوییهای سران رژیم صهیونیستی در تهدید اعضای جبهه مقاومت است. در حالی که اسرائیل دنبال ارعاب، از طریق فضاسازی حمله به ایران و دیگر کشورها و گروههای مقاومت بود، اولین ضرب شست نیروهای میدانی مقاومت به نمایش گذاشته شد؛ حاکی از اینکه این جبهه کاملاً ورزیده و آماده گرفتن انتقام جنایتهای قبلی است.
همزمان با لافزنیهای مضحک مقامهای صهیونیستی و آمریکایی با هدف ایجاد اختلال محاسباتی، ایران مشغول پیشرفت در صنعت هستهای است.
در همین رابطه خبرگزاری رویترز به نقل از آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد ایران گازدهی به یک سانتریفیوژ پیشرفته (از نوع IR6) با استفاده از اورانیوم ۲۰ درصدی در مجتمع غنیسازی سوخت هستهای شهید احمدی روشن را به انجام رسانده و آژانس را در جریان این اقدام هستهای جدید قرار داده است.