گروه استانهای خبرگزاری دانشجو، اعظم ذوالفقاری منظری؛ * چهره تمدن شهری در زمستان ها، تغییر میکند. بخش تاریک مدرنیته وقتی هوا سرد میشود، به سطح میآید و خود را نمایان میکند؛ زمانی که در گوشه و کنار شهر، سایه انسانی را میبینیم که در کنج دیوار عمارتی خود را مچاله کرده و در انتظار طلوع خورشید است.
کارتن خوابی را یک پدیده اجتماعی منفی قلمداد میکنند که عوامل متعددی باعث بروز آن میشود، اما مسلما کارتن خوابی یا مرگ در سرما در اجتماعات روستایی و عشایری بی معناست. این ساختار شهری است که باعث میشود افراد مسئولیتهای اجتماعی خود را محدود کرده و بیشتر به مسئولیتهای فردی اهمیت دهند.
پس از شیوع کرونا و تعطیلی مراکز بهزیستی، وضعیت بی خانمانها در شهرها هم آشفته شد. زهره رنگ آمیز طوسی، فعال رسانهای مشهدی است که در کنار گروه دیگری از خبرنگاران مشهدی، تجربه ارتباط با گروهی از کارتن خوابها در حاشیه شهر مشهد را داشته و برای سرپناه ساختن برای حتی یک نفر از کارتن خواب ها، تلاش بسیاری کرده است.
او به خبرنگار ما توضیح میدهد: وقتی مساله تعطیلی گرمخانهها و کمپهای نگهداری بیخانمانها به دلیل شیوع کرونا مطرح شد، از یکی از خیریههای حاشیه شهر مشهد با من تماس گرفتن تا افزایش جمعیت کارتن خوابها را رسانهای کنیم بلکه مدیران و مسئولان استانی فکری کنند.
رنگ آمیز میگوید: در آن زمان ۲ بحث مهم داشتیم؛ یکی اینکه افزایش افراد بی خانمان در مناطق حاشیهای و مسکونی باعث بیشتر شدن موارد دزدی شده بود، از طرف دیگر خانوادهها نسبت به تردد افرادی که آشکارا مواد مخدر استعمال میکردند، نگران بودند. وضعیت زندگی این افراد هم رقت انگیز بود و در مجموع زندگی مردم را تحت تأثیر قرار میداد.
این فعال رسانهای میگوید: خیریهها پای کار آمدند و پس از رسانهای کردن موضوع، اولین ارگانی که پای کار رسیدگی به امور بی خانمانان آمد، کمیته امداد استان بود.
به گفته او وقتی مدیرکل این نهاد حمایتی به منطقه اسماعیل آباد آمد که برخی از بی خانمانها گودالهایی را در زمین حفر کرده بودند و داخل آن میخوابیدند. بعضی هایشان هم با با تخته و چوب برای خود خانهای ناامن و موقتی ساخته بودند. نتیجه این بازدید رهن خانه برای یک زوج کارتن خواب بود و همان شب هم از سوی حبیب الله آسوده، مدیرکل کمیته امداد خراسان رضوی جلسهای با بنیاد مستضعفان برگزار شد. حاصل این جلسه وعده بودجهای پنج میلیاردی برای مسکن زوجهای کارتن خواب در حاشیه شهر مشهد بود. هرچند رنگ آمیز میگوید که نمیداند این بودجه به طور کامل اختصاص یافته یا نه و نتیجهای برای بی خانمانهای حاشیه شهر داشته یا نه.
او توضیح میدهد: حضور آقای آسوده در حاشیه شهر مشهد یک سودمندی داشت؛ دیگر مدیران استانی که آنقدرها تمایلی برای حضور در جمع مردم کارتن خواب نداشتند، پای کار آمدند. مدیرکل وقت بهزیستی استان، دومین مدیری بود که به کال اسماعیل آباد آمد، اما گفت بهزیستی بودجه چندانی برای رسیدگی به وضعیت کارتن خوابها ندارد و اگر ایدهای هم باشد با حمایت مالی شهرداری و شورای شهر، میشود کارهایی کرد.
رنگ آمیز گلایهمند از اداره کل بهزیستی خراسان رضوی، توضیح میدهد: این در حالی است که بهزیستی سازوکار اشتباهی را برای جمع آوری و نگهداری از کارتن خوابها دارد؛ پیمانکاری یک گرمخانه را میگیرد و افراد معتاد یا بی خانمان را مدتی در آن نگه میدارند و پس از آن رهایش میکنند؛ بدون آنکه فرد به خانواده بازگردد یا شغل و حرفهای بیاموزد. فرد به همان چرخه کارتن خوابی و اعتیاد بازمی گردد.
او ادامه میدهد: در این سالها گویا در بهزیستی بودجهای گرفته شده و هزینه شده و معتادان هم بهانه دائمی این بودجه بودند. در آن زمان ما از بهزیستی و دیگر نهادهای حمایتی خواستیم که یک کار ریشهای انجام دهند.
این فعال رسانهای در ادامه تشریح میدهد که با همکاری دیگر فعالان رسانهای چگونه شورای شهر، شهرداری و ... را در مشهد حساس کردند و چطور شهرداری را توجیه کردند که خیلی فوری به بانوان کارتن خواب رسیدگی کند و جاومکانی برای آنان درنظر بگیرد. ایده ایجاد اردوگاه حسن آباد در همین اثنا شکل گرفت و مصوبه آن را شورای شهر مشهد صادر کرد. مصوبهای که حتی استانداری خراسان رضوی نسبت به آن تأکید داشت که حتما تا پایان شهریور سال ۹۹ به بهره برداری برسد!
اما اکنون و پس از گذشت حدود یک سال و نیم از این مصوبه، هنوز کارتن خوابی در مشهد معضل است. هنوز افرادی وجود دارند که ساختار جامعه آنان را وادار کرده که شب را در سرما سپری کنند و از تکههای کارتن یا گودال برای گرم شدن کمک بگیرند!
رنگ آمیز توضیح میدهد که فعالان رسانهای و تشکلهای مردمی پس از این وعدههای مسئولان کمی دست نگه داشتند تا نتیجه قول مسئولان را ببینند. پس از مدتی هم موضوع انتخابات مطرح شد و رسانهها ملزم شدند که معضلات اجتماعی را کمتر پوشش دهند و اصطلاحا سیاه نمایی نکنند.
این فعال رسانهای میگوید: حالا که دولت عوض شده، به نظر میرسد ما باید بار دیگر از ابتدا شروع کنیم و مدیران جدید را توجیه کنیم. از طرفی برخی افراد به ما خرده میگیرند که نباید در این دولت مسائل این چنینی را مطرح و از مسئولان انتقاد کنیم! درحالیکه از پاییز امسال کارتن خوابی و حضور معتادان متجاهر دیگر به حاشیه شهر محدود نمیشود، آنان را میتوان در متن شهر و لابه لای شمشادهای خیابانهای پرتردد شهر هم دید.
به گفته او و براساس آماری که اداره کل بهزیستی خراسان رضوی در سال گذشته ارائه داده، در مشهد بین ۶ هزار تا ۹ هزار نفر معتاد متجاهر دارد. رنگ آمیز ادامه میدهد: با توجه به اینکه همه کارتن خوابها معتاد نیستند، شاید بتوان گفت که در مشهد در بدبینانهترین حالت حدود ۱۰ هزار نفر کارتن خواب باشند و به نظرم جمع آوری و نگهداری این تعداد افراد برای نهادهای دولتی و حمایتی در مشهد کار سختی نیست.
این فعال رسانهای توضیح میدهد: برخی از این افراد حرفه و پیشه هم میدانند، اما جایی برای کار کردن ندارند. از طرف دیگر در بسیاری از کمپهای نگه داری از کارتن خوابها یا حتی گرمخانهها با آنان بدرفتاری میشود که همین دلیل رانده شدن آنان از این خانهها است. از طرف دیگر نحوه ترک دادن معتادان در کمپها بیشتر موقتی است و فرد پس از خروج از این اماکن، به سادگی به مواد مخدر پناه میبرد. به همین دلیل است که ما بر احداث اردوگاهی دائمی برای بی خانمانها و معتادان متجاهر داریم که هم روی ترک آنان کار کنند و هم برای بازگشت افراد به جامعه و مهارت آموزی آنان فکری بشود.
او میگوید: ما به دنبال آن هستیم که از زنان و دختران کارتن خواب حمایت شود، به جوانان هم مهارت و حرفه آموزش داده شود و سازوکاری برای نگهداری از سالمندان صورت گیرد. از طرفی به مسئولان پیشنهاد کرده ایم که اردوگاه زنان را به گونهای احداث کنند که مادران بتوانند از فرزندان خود نگهداری کنند، چون بسیاری از مادران به خاطر فرزندانشان حاضر به ترک نیستند.
هشتگهای شهر بدون کارتن خواب و پایان کارتن خوابی، ۲ هشتگی بود که فعالان رسانهای و اجتماعی مشهدی برای رسیدگی به این وضعیت نشر دادند. اما باید دید مسئولان جدید و قدیم در شهرداری مشهد، استانداری، بهزیستی و آستان قدس با بودجههای کلان خود چطور میتوانند برای کمک به بی خانمانها پای کار بیایند.