به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یوسف یادگاری؛ میزگرد «ظلم در سایه»، با محوریت خشونتها و ظلمهای پنهان علیه زنان با حضور ادوار جمعی از اوار جنبش دانشجویی به مناسبت روز جهانی منع خشونت علیه زنان برگزار شد.
ظلمهای پنهان علیه زنان
فاطمهسادات طباطبایی از ادوار اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل در این میزگرد گفت: با دو نگاه مختلف نسبت به زنان ظلم روا داشته میشود، نگاه سنتی و نگاه غربی. در نگاه سنتی و شرقی، زن تنها در چهارچوب خانه تعریف میشود؛ به شدت وابسته به مرد است و بخشی از حیات و نیاز مادی او در نظر گرفته نمیشود. ازدواج اجباری زنان در برخی شهرها که ناشی از فشار زیاد خانواده است، برخاسته از این نگاه میباشد.
وی ادامه داد:، اما در نگاه غربی، زن مانند یک کالای زینتی تعریف میشود و در واقع از زن، عروسکانگاری میشود؛ که این سبب افزایش جراحیهای پلاستیک و... است.
این فعال دانشجویی گفت: اگرچه ایران درگیر هر دو نگاه و هر دو نوع ظلم است؛ هیچیک از این دیدگاهها به طور کامل در جامعه پذیرفته شده نیست. یعنی نه نگاه کاملاً سنتی باقی خواهد ماند و نه نگاه کاملاً غربی. پس ما باید خود کلیشه نو بسازیم و فضای درستی را حاکم کنیم.
وی افزود: در جامعهٔ ما دو آسیب بسیار بزرگ وجود دارد؛ ابعاد پنداری و کلیشههای جنسیتی. ابعادپنداری یعنی اینکه زن را ذوالابعاد بدانیم و انتظار داشتهباشیم که هم مادر خوبی باشد و هم در سطح عالی تحصیل کند و هم کارمند خوبی باشد و حتی شغلهای مدیریتی داشتهباشد. این ظلم است که از همهٔ زنان توقع فعالیت اجتماعی و تحصیل و مادری و.. را همزمان داشتهباشیم.
طباطبایی گفت: کلیشههای جنسیتیای وجود دارد که میتوانند باعث آسیب شوند. متاسفانه خشونت از نظر ما تنها به کتکخوردن ختم میشود؛ اما زمانی که یک کلیشه تعریف میشود و مثلا میگویند همهٔ دختران رنگ صورتی را دوست دارند یا همهٔ دختران باید لوس باشند یا اینکه دخترها خیلی گریه میکنند و ضعیف هستند یا رانندگی آنها خوب نیست، در واقع نوعی خشونت و ظلم علیه زنان اتفاق افتادهاست. این کلیشهها در روحیهٔ خانم تاثیر میگذارند و حتی خانمی که واقعا در حوزهای توانمند باشد، آسیب خواهد دید. میتوان گفت اینها ظلمهای پنهان علیه زنان هستند.
فرهنگ جامعه در حوزه زنان باید تغییر کند
مریم زارع از ادوار اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان هم در این میزگرد تاکید کرد: خشونت علیه زنان از گذشته تاکنون گره کوری به فرهنگ ما خوردهاست. هرچند انقلاباسلامی توانست تا حدی کلیشههای جنسیتی و خشونت بدنی را کمتر کند، اما هنوز خشونت کلامی و روحی وجود دارد. برای از بین بردن این نوع خشونت فرهنگ جامعه باید تغییر کند.
وی تاکید کرد: در دادگاههای ایران و جهان خشونت علیه زنان جزء جرائم اجتماعی حساب میشود و قوانین مشخصی در این باره وجود دارد؛ اما مشاهده میشود که گاهی زنان و به ویژه زنان مسلمان، از ترس آبرویشان، خیلی حقوق خود را پیگیری نمیکنند.
این فعال دانشجویی تصریح کرد: میبینیم که حضور زن در فرهنگ و اجتماع و سیاست کمتر از مردها است. زن را بهخاطر زن بودنش کنار میگذارند. اگرچه آموزشش با مردان یکسان است و مانند آنها تحصیل میکند و یک مسیر را میپیماید.
زارع یادآور شد: زمان استخدام آقا راحتتر استخدام میشود تا خانمی با همان شرایط. اگر هم خانمی استخدام کنند، تلاش میکنند که خانمی مجرد باشد تا بتواند با تمام انرژی و هر چندساعت که میخواهند، برایشان کار کند. علت این موضوع این است که زیرساختها برای ورود خانمها به مشاغل مختلف مناسب نیست درنتیجه خانمها را کنار میگذارند تا روند کاری بهتر پیش برود. اساسا روشی برای حضور خانمها در عرصه کار همزمان با کار در منزل و رسیدگی به خانواده، فراهم نشدهاست و مثلا انتظار جامعه از خانمی که تحصیلات عالیه دارد و زمان برای کسب مهارت گذاشتهاست، این است که پس از ازدواج بین کار در منزل و کار بیرون یکی را انتخاب کند.
وی ادامه داد: اگر خانمها وارد محیط کار شوند، معمولا شغلهای دست چندم برای آنها در نظر گرفته میشود و گویا سقفی نامریی برای خانم وجود دارد. گاهی خانم مجبور میشود خود را شبیه آقا کند و مانند یک آقا کار کند؛ که این مصداقی از خشونت است.
نگاه نباید این باشد که زنان حتما رئیسجمهور یا وزیر و مدیر شوند، تا بتوانند تاثیرگذار باشند
زهراسادات رضویعلوی از ادوار دفتر تحکیم وحدت هم گفت: واژهٔ خشونت در ذهن ما با شدت همراه است؛ برای همین گاهی بعضی ظلمها علیه زن به نظر نمیآیند. باید توجه داشت که در جمهوریاسلامی حتی یک مورد خشونت هم زیاد است و نباید در فضای کلان و سیاستگذاریها از این موضوع گذشت.
وی با ذکر یک مصداق گفت: در برخی موارد مشاهده میشود که خشونتی اتفاق میافتد، اما پلیس اجازهٔ ورود به منزل ندارد و نمیتواند دخالت کند؛ این مسائل باید جدی گرفته شود.
رضوی ادامه داد: خشونت ساختاری به معنی نادیدهگرفتن زن در فضای ساختاری است. در مسائل شغلی و فعالیتهای اجتماعی و.... به سبب فراهم نبودن برخی امکانات برای خانمها، رشدشان کمتر یا سختتر از آقایان اتفاق میافتد. میبینیم که، چون خانم مسئولیت اقتصادی خانواده را بر دوش ندارد، حقوق او نادیده گرفته میشود یا مبلغ کمتری به او پرداخت میشود.
وی با بیان اینکه باید اجازه دهیم که هرکس به اندازه ظرفیتش بتواند کار کند و شایستهسالاری حاکم باشد، افزود: گاهی میگویند که خانمها تلاش کافی نکردند که به جایی برسند، این در حالیست که اصلا فرصتها از آنها گرفتهشدهاند. مثلا میبینیم که آقایان در حوزهٔ زنان پژوهش میکنند و مستند میسازند! نه اینکه این موضوع بد باشد، اما باید گفت پس زنان کجا هستند؟ چرا فضای کار حوزهٔ زنان مردانه است؟ یا مثلا به خانمها میگویند شبیه فلان خانم موفق مسئول، شوید تا آقایان برای ملاقاتتان وقت بگیرند و.... سوال این است که آیا همهٔ آقایان مسئول تا آن اندازه تلاش کردهاند و در آن حد هستند؟
این فعال دانشجویی افزود: نگاه نباید این باشد که زنان حتما رئیسجمهور یا وزیر و مدیر شوند، تا بتوانند تاثیرگذار باشند. اگر خانمی تلاش کرد و استعداد داشت باید در همان حد از استعدادش استفاده شود و گرنه هم به خانم ظلم میشود و هم به جامعه.
اینکه ما هر پاسخی را که فمینیسم ارائه داد، همانطور در جامعهٔ خود بیاوریم، مسالهساز است
مهدیه منافی مسئول پایگاه علمی-تحلیلی مومنات هم گفت: قصد دارم یک قدم پیش از مصادیق، خشونت در جامعه را بررسی کنم. غرب با مشخصکردن روزی برای منع خشونت علیه زنان، واکنشی نسبت به ظلمِ روا داشته به آنها، انجام داد و تلاش کرد نیاز زنان را اینگونه پاسخ دهد. ما هم همین را عیناً در جامعهٔ خود آوردیم.
وی گفت: وسع فمینیسم برای پاسخ به نیاز زنان در یک حدی بودهاست و اینکه ما هر پاسخی را که فمینیسم ارائه داد، همانطور در جامعهٔ خود بیاوریم، مسالهساز است. در غرب، رویکرد قانونمحور در جریان است. قانون مستقیماً در امور زن و خانواده دخالت میکند و دست مرد را کوتاه میکند. اما قانون آخرین مرحله و مرزبندی نهایی برای محافظت از خانم است. این قانون باعث نمیشود که انسانها فرد بهتری شوند و بهتر عمل کنند.
منافی ادامه داد: ما باید به پیش از ظلم فکر کنیم و مراحل را طی کنیم و سپس اگر ظلم اتفاق افتاد، قانون به کمک خواهدآمد. یکی دیگر از راهکارهای فمینیسم، توانمندسازی خانمها بود که این هم عیناً به جامعهٔ ما وارد شد. این رویکرد توانمندسازی فمینیسم بر اساس یک ساحت قدرت تنظیم شده و آن هم ساحت سخت است.
مسئول پایگاه علمی-تحلیلی مومنات تاکید کرد: قدرت سه ساحت کلی دارد؛ که شامل قدرت سخت، نیمهسخت و نرم است؛ که قدرت سخت همان روحیهٔ جنگجویی و توان جسمیاست و قدرت نیمهسخت، سیاست و اقتصاد را شامل میشود و در نهایت قدرت نرم که همان قدرت تصرف ذهنها و قلبها است و بالاترین سطح قدرت است. ما ساحت قدرت زن را قدرت نرم، و ظلم تمدنی فمینیسم علیه زن را، محدود کردن قدرت او در ساحت سخت و نیمهسخت میدانیم.
وی گفت: زن را از عرصهٔ قدرت نرم خارج کردند و به سمت باطل بردهاند. میبینیم که در فیلمها و سریالها زنی زیبا با جذابیتهای جنسی را به تصویر میکشند که توانمندیهای مردانه دارد. این زن را به عنوان الگو معرفی میکنند. ایراد دیگر فمینیسم این است که زنان را فقط از منظر زنان بررسی میکند و قانون را به عنوان ابزار حمایتی معرفی میکند. در صورتی که میبینیم پس از موج دوم فمینیسم و افزایش قانونها، خشونت علیه زنان در کشورهایی که بسیاری از این قانونها تصویب شدهاند، (مانند فنلاند و سوئد و..) افزایش پیدا کرد. این به دلیل تعریف اشتباهشان و پاسخ غلطشان به مساله است.
منافی ادامه داد: بحث تکرویکردیبودن فمینیسم، در جامعهٔ ما نیز در حال پیادهشدن است و مرحله به مرحله اجرا میشود. تغییر پوشش رخ میدهد و سیاستها تغییر میکند و زنان وارد مشاغل خاص میشوند و.... تکرویکردی بودن عیب دیگری دارد و آن این است که میگویند ما به زنان قدرت دادیم و توانمندشان کردیم؛ اما آیا مردان هم به اندازهٔ زنان رشد کردهاند؟ این موضوع برای خود زنان مشکل ایجاد خواهد کرد.
مشاغلی که برای ما تعریف میشوند مانند آقایان است
فاطمه سادات طباطبایی درباره سوالی پیرامون سلب هویت از زن و سوق دادن زن به مشاغل مردانه گفت: ما در بستر جامعه، هم همسر هستیم، هم مادر و هم قصد ادامه تحصیل و کارکردن داریم. اما مشاغلی که برای ما تعریف میشوند مانند آقایان است. در صورتی که آقایان مثلا برای ادامه تحصیل بعد از ازدواج، دغدغهٔ «بچه را کجا بگذارم» ندارند! این دغدغه مخصوص خانمهاست.
وی ادامه داد: مثلا نزدیک دانشگاه مهدکودک وجود ندارد و مسئولین نمیپذیرند که باید باشد! برای ما از حضرت زهرا و حضرت زینب (سلامالله علیهما) مثال میزنند که هم فرزند داشتند و هم در عرصه اجتماعی حضور داشتند! انتظار دارند که خانم شاغل همزمان به افزایش جمعیت و فرزندآوری نیز کمک کند! اما شرایط و تسهیلاتی قرار نمیدهند؛ مثلا بازهٔ تحصیل را برای افراد بچهدار (چه خانم و چه آقا) بیشتر نمیکنند و توقع دارند مانند یک فرد مجرد و در همزمان درس خود را تمام کنند و از پایاننامه دفاع کنند.
وی تصریح کرد: میتوان گفت که یکی از علل نبود این بسترسازی مناسب همان مساله ذوالابعاد بودن است. بحث دیگر که گفتهشد مردوارهشدن است. در این خصوص چهارچوبی قرار دادهاند که اگر وارد آن بشوی میگویند شبیه مردها شده و اگر نشوی کنار گذاشتهخواهیشد. مثلا ساعت کاری را تا ۷ شب میگذارند و بعد میگویند مثل مردها میکند و تا ۷ شب بیرون است! خوب ساعت کاری را کم کنید.
طباطبایی ادامه داد: یک ظلم پررنگ دیگر، درنظرنگرفتن مادر بودن است. انگار تنها پشتمیزنشینان، افراد توانمندی هستند. درحالیکه یک خانم میتواند بدون مقام و منصب هم توانمند باشد. راهحل اینها فقط قانونگذاری نیست، چون نمیتواند به تنهایی کافی باشد. باید فرهنگسازی شود و گفتمانهایی شکل گیرد تا بستر مناسب فراهم شود.
مقام و منصب را برای زن ارزش نمیدانیم، اما باید از استعدادی که زنان دارند استفاده شود
مریم زارع هم در پاسخ به سوالی گفت: ما مقام و منصب را برای زن ارزش نمیدانیم، اما باید از استعدادی که زنان دارند استفاده شود. طبق دین ما هر کسی تکلیفی بر گردن دارد که باید آن را انجام دهد. در جامعهٔ ما چیزهایی به انسان تحمیل میشود. وقتی کسی تحصیل میکند و مهارت میآموزد، توقع همه بالا میرود که نیاز به معتدلسازی دارد. در اینجا توانمندسازی در حال شکل گرفتن است (مثلا مهارتآموزی انجام میشود)، اما بستر مناسب ایجاد نشده و افراد نمیدانند پس از توانمندشدن چه باید بکنند. باید بسترهای مناسبی ایجاد شود و مسائل خانواده و فرزند را نیز تسهیل شود. این طور نباشد که وقتی خانمی جایی استخدام میشود مجبور باشد برای دریافت حقوق و مزایا خود را به کارمند آقا برساند.
زارع افزود: دیگر مساله، معرفی الگوهای متعدد است. نباید یک الگو را برای همه گذاشت. مثلا فلان خانم که هم مادر خوبی است و هم در عرصهٔ اجتماعی خیلی فعالیت دارد و هم تحصیلات عالی دارد و.... باید در نظر گرفت که همهٔ افراد اینگونه نیستند و در توان هر کسی نیست که همهٔ این کارها را با هم انجام دهد.
وی گفت: یک موضوع دیگر شایستهسالاری است. ما شاهد شایستهسالاری حتی برای آقایان هم نیستیم، اما مساله این است که اصلا فرصتی برای یک خانم برای کسب تجربه نیست و شناختن شایستهبودن یا نبودن اتفاق نمیافتد. میبینیم که یک نامزد ریاستجمهوری وعده میدهد که وزیر خانم معرفی خواهد کرد. خوب این صرفا برای جلب نظر بخشی از جامعه است وگرنه صرف این که وزیر یک خانم باشد مطرح نیست.
میخواهیم بیشترین اثرگذاری را در خانواده و اجتماع داشتهباشیم
رضویعلوی هم در پاسخ به سوالی درباره بسترهای فعالیت اجتماعی زنان و چگونگی از بین رفتن خشونت ساختاری گفت: ما با استناد به اسلام، به دنبال برابری جنسیتی نیستیم و میخواهیم با توجه به خلقت و تواناییهای خود بیشترین اثرگذاری را در خانواده و اجتماع داشتهباشیم.
وی افزود: پس از فارغالتحصیلی ما بستر خاصی به جز کار نمیبینیم. دیگر مساجد فعال نیستند. در حالی که ما پس از انقلاب از وجود این بسترها بسیار استفاده کردیم. اکنون اینها کمرنگ شدهاند و چیزی هم به عنوان جایگزین نداریم.
رضویعلوی ادامه داد: ما گاهی فکر میکنیم که اثرگذاری خیلی به ساختار گره خورده و مدام میخواهیم صرفاً ساختارها به کمک ما بیایند. ما باید به ظرفیتهای خود نیز توجه کنیم. باید خودمان به صورت خلاقانه و با استفاده از ظرفیت خود و خانه و خانواده و همسایه استفاده کنیم و عرصههایی برای اثرگذاری به وجود بیاوریم. همچنین به نیروی جوان و فکر تاثیرگذار نیاز داریم.
وی ادامه داد:، اما دربارهٔ خشونت ساختاری ما در موقعیتهای برابر با آقایان قرار میگیریم و ویژگیهای زنانه ما دیده نمیشود که باعث میشود گاهی دچار تعارض شویم. باید متناسبسازی ساختارها با ویژگیهای جنسیتی در نظر گرفته شود. مثلا آیا ما باید دقیقاً مانند مردان به مدرسه و دانشگاه برویم یا طور دیگری و در ساعت دیگری باید مدرسه برویم؟ این ساختارها در جامعه برابر در نظر گرفته شده اند؛ اما در نهایت انتظار میرود که دو انسان متفاوت و بر اساس ویژگیهایشان ساخته شوند.
رضویعلوی تاکید کرد: خیلی نباید به ساختارها امید داشت. زیاد این طور نیست که در سطوح بالا این دغدغهها را مطرح کنند و مشغول چارهاندیشی باشند. ما باید روی تواناییهای خود حساب کنیم.
چگونه زنان باید قدرتشان را در حوزهٔ نرم حفظ کنند؟
منافی هم در بخش دیگری از سخنانش در پاسخ به این سوال که چگونه زنان باید قدرتشان را در حوزهٔ نرم حفظ کنند؟ گفت: الگوهای بسیار موفق در عرصههای مختلف نباید حذف شوند؛ بلکه باید همهٔ زنان در شرایط مختلف الگوهای خود را داشته باشند. چه آن زن خانهدار چه مدیر و .... همانگونه که الگوی ما از انبیا و اولیا متکثر است.
وی افزود: گاهی به خاطر برخوردهای سرد و رسمی خانمی، گفته میشود که زن مردواره شده و قدرت سخت دارد، این در همهٔ موارد صدق نمیکند. چون اصلا طبق نظر اسلام، باید حریم نگه داشته شود و زن به طور رسمی و با تکبر وارد اجتماع شود. همچنین از نظر اسلام شایسته این است که آقا و خانم در جایگاه خود تعریف شوند. یعنی طبیعی است وقتی آقایان مسئولیت اقتصادی خانواده را بر دوش دارند، خانمها ظرفیت شغلی کمتری داشته باشند.
منافی گفت: در خانوادهٔ سنتی بر اساس قدرت سخت، جایگاه و نقش مشخص میشود و پدر در راس هرم قدرت خانواده قرار دارد. اگر بر اساس حوزههای مختلف بگوییم، ساحت سخت و نیمهسخت، حوزهٔ قدرت آقایان است. طبق آیهٔ ۳۴ سورهٔ نسا «الرّجال قوّامون علی النساء بما فضّل الله بعضهم علی بعض و بما انفقوا..» که بخش سرپرستی و نفقهدادن را وظیفه مرد شمرده و حوزهٔ قدرت را مشخص میکند، این دو ساحت، برای آقایان است و خانمها تنها در صورت ضرورت وارد این حوزهها میشوند.
وی ادامه داد: بیشترین حوزهٔ قدرت زنان همان ساحت نرم است. همان است که قرآن میفرماید: «لتسکنوا الیها». هر چند حوزه نرم برای آقایان هم در نظر گرفته شده و ما روایات فراوانی دربارهٔ لزوم مرد به محبت به خانواده داریم. مثلا اینکه حق فرزند، خشنود نگهداشتن مادر توسط پدر است. پس این ساحت فقط مخصوص زنان نیست.
منافی اظهار داشت: در خصوص ظلم به زنان در محکمههای قضایی دو دیدگاه وجود دارد: یکی اینکه میگویند خیلی به زن ظلم میشود و هیچیک از حقوق او تامین نمیشود؛ و دیگری اینکه میگوید هیچ ظلمی نیست و به اصطلاح همهچیز گل و بلبل است. قطعا هر دو دیدگاه اشتباه است و باید روی این موضوع کار شود.
وی گفت: یک دلیلی که باعث میشود زنان پیگیر حقشان در دادگاه نباشند، شرایط رفت و آمد به دادگاه است. خود حضرت آقا (مدظلهالعالی) فرمودند که این وضع نیاز به اصلاح دارد و باید شرایط فراهم شود تا حضور در دادگاهها برای زنان چه شاکیان و چه وکلا و... آسانتر شود.
منافی تصریح کرد: کار دیگری که باید در دستگاه قضا اتفاق بیفتد، یکسانسازی رویه است. نباید بگذاریم قضات در مسائلی سلیقهای برخورد کنند. یعنی یک قاضی در یک شهر برای یک پروندهٔ خاص رایی بدهد و قاضی دیگر رای دیگری بدهد.
هنوز در برخی حوزهها قانون وجود ندارد
طباطبایی در بخش دیگری گفت: قوانینی برای زنان وضع شدهاست؛ اما هنوز در برخی حوزهها قانون وجود ندارد؛ یعنی فقط کار پژوهشی انجام شده و مطالبهای صورت نمیگیرد.
باید به فکر ساختارها بود
رضویعلوی ادامه داد: باید به فکر ساختارها بود. جریانسازی از کف و بدنهٔ جامعه اتفاق میافتد. حرفها به اندازهٔ کافی زده شده و تا حدی برای سیاسیون جا افتاده که باید فکری به حال حوزهٔ زنان بکنند. اکنون نوبت جریانسازی و بسترسازی است.
در حوزه زنان قانون تنها کافی نیست و باید فرهنگسازی صورت گیرد
زارع تصریح کرد: الگوسازی متکثر باید انجام شود تا هرکس در هر نقشی الگوی درست خود را داشته باشد تا افراد خود را در جایگاهی که هستند، ارزشمند ببینند. حرکت جمعی باید از کف جامعه یعنی دانشجویان و تشکلهای مختلف و... آغاز شود.
وی افزود: در غرب کوچکترین و ظریفترین قوانین مربوط به حریم شخصی وجود دارد؛ اما آسیب زیادی هم در این حوزه دارد. این نشان میدهد که قانون تنها کافی نیست و باید فرهنگسازی صورت گیرد.
باید به سیستم ارزشگذاری توجه شود
منافی هم تاکید کرد: باید به سیستم ارزشگذاری توجه شود. یک تعریف ارائه شده که زن موفق زنی است که تحصیلکرده و شاغل و همزمان مادر چند فرزند است و به همهٔ آنها میرسد. این تعریف نباید باعث شود که فردی که اینطور نیست، احساس کمارزشی بکند. اثرگذاری خوب است، اما بالاترین ارزش نیست. پس نباید کسی که اثرگذار نیست و مقام و منصب ندارد را فاقد ارزش بدانیم. نباید به کسی که خانهداری را انتخاب کرده گفت که حیف است که این همه درس خواندی و کار نمیکنی!
وی افزود: نباید مانند برخی رویکردهای فمینیستی (بعضا رادیکالها) انقدر به حقوق زن بپردازیم که از آنور بام بیفتیم و در نهایت به زن ظلم کنیم. فمینیسم به دنبال آزادی زنان است، اما با برخی رویکردها این آزادی کم کم از بین خواهد رفت و جایش را به ظلم خواهد داد.
منافی تاکید کرد: سیمون دوبووار در کتابش «جنس دوم» میگوید: «هیچ زنی نباید در خانه بماند و همه باید بیرون کار کنند. نباید به زنان حق انتخاب داد؛ چون بعضی زنان دوباره همان روند سابق را پیش میگیرند.» این همان ظلم به زن است که البته اسلام آن را نمیپذیرد و به حکمت و عدل جایگاه زن و مرد را مشخص میکند.