گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو؛ همواره و در طول سالیان یکی از وظایف و رسالتهای سینما پرداختن به مسائل و مشکلات جامعه بوده است. یکی از مسائل مهم جامعه که لازم است از زبان سینما مورد توجه و تحلیل قرار گیرد، مسائل اقتصادی است و در این حوزه، فساد مالی یکی از مهمترین مواردی است که سینما میتواند مورد توجه قرار دهد و در این زمینه تاثیرگذار باشد.
در سالهای گذشته فیلمهای انگشتشماری با رویکرد پرداخت به معضلات اقتصادی و مشکلات مالی جامعه ساخته شده است. «مردی که زیاد میدانست» ساخته یدالله صمدی در سال ۶۳ که همزمان با شروع دوران جدیدی به ویژه از لحاظ اقتصادی در کشور بود به داستان کارمندی میپردازد که در پی آشنایی با پیرمردی عجیب سه ماه زودتر در جریان اتفاقات اقتصادی قرار میگیرد و به موجب آن ثروت هنگفتی به جیب میزند، اما در پایان ترس از مرگ او را بر آن میدارد که اموالش را به بنیادهای خیریه ببخشد.
پس از آن بهروز افخمی در نخستین تجربه سینمایی خود به سراغ یک سوژه اجتماعی متاثر از شرایط اقتصادی بعد از دوران جنگ رفت و با پرداختن به موضوع قاچاق دارو و رسیدن ناگهانی به ثروت هنگفت از راههای غیرقانونی مورد توجه قرار گرفت و توانست دو چهره جدید را نیز به سینما معرفی کند.
داریوش مهرجویی در ابتدای دهه ۷۰ با فیلم «سارا» از نگاهی دیگر مشکلات اقتصادی را مد نظر قرار داد؛ زنانی که با هدف رفع مشکلات اقتصادی دچار مشکلات و چالشهایی میشود. پس از آن مهدی فخیمزاده در «همسر» یکی از مهمترین آثار اجتماعی سینمای ایران گسترش فساد اقتصادی در شرکتهای بزرگ و اختلاس را همراه با یک داستان خانوادگی دستمایه ساخت فیلم خود و تاثیر مسائل اقتصادی بر روابط خانوادگی را مورد بررسی قرار داد.
در میانه دهه ۷۰ داود میرباقری با «آدم برفی» و همایون اسعدیان با «مرد آفتابی» به معضل سودای مهاجرت و سراب رسیدن به زندگی بهتر و رفاه اجتماعی بیشتر در کشورهای دیگر را که ریشه در مسائل اقتصادی دارد، با نگاهی طنز، اما تلخ مد نظر قرار دادند.
پس از آن رخشان بنیاعتماد «زیر پوست شهر» را با نگاهی انتقادی درباره مشکلات حاد اقتصادی و چالشهای پیچیده قشر ضعیف جامعه ساخت که به شدت مورد توجه قرار گرفت و بهروز افخمی نیز با مهمترین فیلمش «شوکران» به عرصه آمد تا نشان دهد که شهوت رسیدن به ثروت و قدرت چگونه زندگی انسانها را به تباهی میکشاند.
مسعود کیمیایی در سال ۷۶ با «مرسدس» و سیروس الوند در سال ۷۸ با «دستهای آلوده» از نگاهی دیگر به مسائل اقتصادی پرداختند و هر یک با قصهای تاثیرگذار و جذاب داستان زندگی جوانانی را روایت کردند که در پی مشکلات ناشی از کمبودهای مالی خود را در موقعیتهای خطرناکی قرار میدهند و زندگی خود را به تباهی میکشانند.
پس از آن به نظر میآید که تا سالها کسی به سراغ موضوعات اقتصادی نرفت و مسائل دیگری دغدغه فیلمسازان شد تا سال ۹۲ که مصطفی کیایی با «خط ویژه» برای نخستین بار استفاده از رانت و فساد مالی آقازادهها و ردههای بالای جامعه که با سوء استفاده از روابط خود از امکانات ویژه اقتصاید و مالی و وامهای کلان بانکی بهرهمند میشوند را با داستانی جذاب و پرکشش به تصویر کشید. کیایی در «خط ویژه» به فسادهای گسترده در سیستم بانکی را به تصویر کشید که پیش از آن شاید کسی جرات رفتن به سراغ آن را نداشت.
پس از آن در سال ۹۵ مازیار میری با «سارا و آیدا» جامعه درگیر در زد و بندهای اقتصادی را به تصویر کشید و در سال گذشته تورج اصلانی با «حمال طلا» به کثیفترین شکل کسب درآمد یعنی پیدا کردن طلا از میان فاضلاب پرداخت که قطعا شکل گیری چنین مشاغلی قطعا ناشی از اقتصاد بیمار جامعه است. همچنین آزیتا موگویی با «ایده اصلی» به سراغ موضوع اختلاس و فعالیتهای اقتصادی غیرقانونی رفت و لایههای پنهان فعالیتهای غیرقانونی اقتصادی و استفاده از ابزار رانت در دریافت تسهیلات بانکی و حضور غیرقانونی در مناقصههایی با سودهای کلان را به نمایش گذاشت.
این روزها بهروز شعیبی با مینیسریال «روز بلوا» به نمایش خانگی آمده و یکی از مهمترین مسائل مالی سالهای اخیر یعنی فساد در موسسات مالی و اعتباری و سودجویی برخی از افراد از نوسان نرخ دلار و طلا را مد نظر قرار داده است.
اثری که پیش از این در جشنواره سیوهشتم فیلم فجر نیز حضور داشت و سازندگانش ترجیح دادند به جای اکران سینمایی با توجه به درون مایه اعتراضی اثر آنرا در مدیوم پرمخاطبتر نمایش خانگی عرضه کنندف و نکته قابل تامل واکنشهای مثبت مخاطبان به نقد تند و تیز شعیبی نسبت به فساد مالی و پشت پرده فعالیت برخی از موسسات مالی و اعتباری است که در سالیان اخیر با اعتراضات گسترده مخاطبان همراه بوده است.
یکی از نکاتی که شعیبی در فیلم تازهاش مطرح کرده حضور پررنگ افرادی با ظاهر موجه در پس پرده تخلفات مالی و اقتصادی است. افرادی که به واسطه سبقه و جایگاه اجتماعی خود روابطی با ارکان قدرت دارند و با زیر پا قرار دادن و سوء استفاده از کسانی به اهداف کثیف خود دست پیدا میکنند که دارای اعتبار و جایگاهی در جامعه هستند و اتفاقا به مقوله پول کثیف و حلال و حرام در زندگیشان معتقدند. این افراد کسانی هستند که وجهه و اعتباری در سطح جامعه دارند و مردم به آنها اعتماد میکنند، رخدادی که نمونههای بیرونی و واقعی بسیاری دارد و شعیبی پیش از این در سریال «پردهنشین» نیز از زاویهای دیگر به آن پرداخته بود.
یک بررسی اجمالی نشان میدهد جامعهای که همواره در مقاطع زمانی مختلف به شکلهای متفاوتی درگیر مسائل اقتصادی بوده، از مسائل اقتصادی ناشی از تغییر در حاکمیت و جنگ و تقابل فقیر و غنی تا سوءاستفاده از روابط و رانت اطلاعاتی که منجر به شکلگیری پروندههای بیشمار فسادهای گسترده اقتصادی در قوه قضاییه شده، میتواند دستمایه خوبی برای فیلمسازانی باشد که خود نیز به نوعی دغدغه این موضوع را دارند.