گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- زهرا قربانی رضوان؛ سینمای هند با نام ساتیاجیت رای در سراسر دنیا معرفی میشود. سنتها و فرهنگ هند از طریق رای به جهان معرفی شد. او علاوه بر اینکه سینمای کشور خود را به بالاترین درجه رساند بلکه ریشه مستحکم سینمای آسیا را هم به جهان عرضه کرد. او بر همگان ثابت کرد که سینما تنها مخصوص کشورهای صنعتی و پیشرفته نیست و می توان بارقههای تمدن را هم در کشور های کوچک از طریق صنعت سینما به نمایش گذاشت.
او در سال 1921 در یکی از شهرهای هند به نام کلکته به دنیا آمد. او در کنار خانوادهای سرشناس پرورش یافت. پدربزرگ او شاعر بود و هنر نزد خاندان رای جایگاهی مهم داشت و همین امر منجر شد تا ساتیاجیت رای خود نیز در نوجوانی شعر بگوید و قدم به عرصه هنر گذارد. او در کنار خانوادهای فرهنگ دوست تربیت شد و سرانجام برای ادامه تحصیل در رشته نقاشی به کی از دانشگاههای کلکته رفت. در این زمان بود که عقاید و باورهایش رشد و پرورش یافت و جهان بینیاش گسترش پیدا کرد. در دوران کودکی در شهر کلکته تعداد فیلم اندکی به نمایش در میآمد که اکثر آنها آمریکایی و یا اروپایی بودند.
به واسطه حضور پودفکین و آیزنشتاین فیلمهای روسی نیز منتشر میشد که سبب آشنایی ساتیاجیت رای با آنها شد همچنين حضور جدی ساتیاجیت رای در سینما درست زمانی بود که ژان رنوار فیلمساز مشهور فرانسوی برای ضبط و فیلمبرداری فیلم رودخانه که بخشی از وقایع آن در هند میگذشت به این کشور سفر کرد. این اولین آشنایی حرفهای رای با سینما بود که سبب فوران احساسات او شد. او بين سالهاي 1946-1947 بصورت جدي كارگرداني را دنبال كرد و در سال 1947 انجمن فيلم مستقل خود را تاسيس كرد و به نوشتن فيلمنامه و ساخت فيلم مشغول شد. از جمله فيلم هاي او ميتوان به «پاترپانچالي»، «اتاق موسيقي»، «دشمن مردم»، «باغ وحش»، «مرد مقدس»، «مخالف» و «رستگاري» اشاره كرد.
او سخت تلاش کرد تا سرانجام در سال 1955 فیلم «پاترپانچالی» در سینما های کلکته به نمایش درآمد. استقبال بینظیر تماشاگران سبب شد تا در سرتاسر هند سخن از حضور سبکی متفاوت به میان آید. در این فیلم خبری از دروغ و خیالبافی تصویری نبود و طاهر متفاوت از دیگر آثار داشت. فلیمی که نشاندهنده قشر پایین جامعه هند بود روایتی از داستان زندگی یک خانواده فقیر برهمن را بازگو میکرد که دچار مشکلات شدید مالی هستند. این فیلم توانست در سرتاسر جهان همجون کن، نیویورک، برلین پخش شود و همراه با آن وایزی را ردیافت کند. یکی از این جوایز جایزه هیئت داوران جشنواره کن تحت عنوان «بهترین سند انسانی» بود.
ساتيا جيت رای درباره فيلم چنين ميگويد:«زمان زيادي صرف پيدا كردن تهيه كننده براي اين فيلم گذشت. هيچ يك از تهيه كنندكنندگان حاضر به سرمايهگذاري نبودنند سرانجام خود ساتياچيت راي با تمام سختي خود مسئوليت تهيه فيلم را برعهده گرفت. تا جايي كه مجبور شد كتاب ها كتابخانه خود را بفروشد تا هزينه ساخت تامين شود. در هفته هاي اول فيلم فروش چنداني نداشت اما به مرور زمان راي با انبوهي از تماشاگران روبه رو شد».
او معتقد بود:« هيچ گاه گمان نمي كردم كه هيچ يك از فيلم هاي من بويژه پاترپانچالي در هند و با در سطح بين المللي به نمايش عمومي درآيد اما نشانه اي وجود دارد كه اگر فيلمساز بتواند احساسات كلي و ارتباطات همگاني كاراكترهاي فيلمش را به خوبي به تصوير بكشد ميتواند سد هاي ارتباطي را شكسته و با همه آدمها به هر زباني كه صحبت ميكند به گفتگو بنشيند.»
او به واسطه حضور در انگلستان و تماشای فیلمهای دسیکا با نئورئالیست ايتاليا آشنا شد. تماشاي فيلم «دزد دوچرخه» او تاثيري شگرف داشت و اين اطمينان خاطر را به او داد كه ميتوان از بازيگران غير حرفهاي نيز استفاده كرد و نتايج خوبي به دست آورد.
او با آثار ماندگار خود ثابت کرد که در کشوری همچون هند می توان خارج از قواعد صنعت و تجارت پرزرق و برق سینما حضور پیدا کرد. رای برای خلق آثارش از رمان ها و داستانهای موجود استفاده می کرد علاوه بر اینکه خود نیز آثارش را می نوشت. سینمای ساتیاجیت در خدمت بیان مشکلات و مسائل هند است و معتقد بود خود را در خدمت بیان حوادث روزمردم و مخاطبان اش قرار می داد. فیلمهایش به شدت هندی هستند و باتوجه به معضلات هند ساخته شده اند و این گاهی فهم فیلمهای او را برای مخاطبان غیر هندی دشوار میکند. او بلوغ فعاليت هاي خود را در دوران ابتدايي آثارش نشان داد.
علاقه بسياری داشت تا با ساختمان روايتي ساده فعاليت خود را ادامه دهد و هنگام ساخت فيلم مخاطبان خود را افراد محلي مي دانست و سعي داشت آنها با فيلم هاي راي همذات پنداري كنند. او تمام تلاش خود را مي كرد تا مفهوم را در آثارش حفظ كند. فيلم هاي ساتياجيت راي با مردم سخن ميگوید و مسايل زندگی آنها را بيان ميكرند.
در سینمای هند جایگاه زنان در فیلمها صرفا پرکننده صحنه بود اما رای این جایگاه را تغییر داد. زنان بصورت پررنگتر و در نقش های کلیدیتر به ایفا نقش میپرداختند. او در ارتباط با حضور زنان در آثارش چنين مي گويد:« حضور قوي زنان در فيلم هاي من بيشتر اوقات بازتاب آن چيزي است كه نويسنده اصلي داستان نوشته و اين كار من نوعي تاييد بر نقطه نظرات آن نويسنده است اما در كنار اين مسئله اين حركت نتيجه بازتاب گرايش ها و تجربه شخصي خود من از اين قشر نيز هست. برخي از زنان داراي شخصيت هاي قوي تري نسبت به مردان هستند و از صداقت بيشتري برخوردارند. اين نوع كاراكتر مونثي كه من مايلم در فيلم هايم حضور داشته باشد كاراكتري است كه بيشتر و بهتر از مردان مي تواند با محيط پيرامون خود كنار بيايد.»
اصليترين كتابهايي كه راي مطالعه ميكرد در قالب مطالب سينمايي بود. همزمان با ساتیاجیت رای کارگردانانی چون فلینی، کوروساوا، برگمن در کشورهای دیگر مشغول ساخت فیلم خود بودنند. او توانست سی و شش فیلم متفاوت را در کارنامه کاری خود ثبت کند که هر یک نشان دهنده هنر و خلاقیت بینظیر این کارگردان هنری بود. در نهایت رای به دلیل سکته قلبی و با حالی وخیم هنر فیلمسازی را ادامه داد. و سرانجام آخرین فیلم خود را با نام غریبه ساخت و این فیلم ملقب به وصیتنامه هنری رای نام گرفت. ساتياجيت راي شاعر سينما و كارگردان سرشناس هندوستان در 23 آوريل در سن 70 سالگي درگذشت.
انتهای پیام/