به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران و مجمع دانشجویان حزبالله دانشگاه علموصنعت طی بیانیهای به موضوع اتوبوسخوابی و اظهارات چمران، رئیس شورای شهر تهران در این رابطه واکنش نشان دادند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
پیروی گزارشی که هفته پیش راجع به اتوبوسخوابی در تهران رسانهای شد و همچنین اظهارات عجیب و جنجالی جناب آقای چمران راجع به این مسئله، برآن شدیم تا بیانیهای را منتشر کنیم که مخاطبش تنها ایشان نیستند. باشد که دیگران نیز آن را شنیده و به خود بیایند.
افرادی که هزینه اجرای خانه را ندارند و با هزینه ماهانهای نزدیک به ۷۰۰ هزارتومان، تنها میتوانند برای خود یک صندلی مهیا کنند تا بتوانند شب را سحر کنند. حال اگر خانواده هم همراهشان باشد حتی درآمد ناچیزشان کفاف استفاده از صندلی اتوبوس را نخواهد داد. این درحالی است که انقلاب ما، انقلاب مستضعفین و پابرهنههاست و اصلیترین هدف از تشکیل جمهوری اسلامی، احقاق حقوق مستضعفین بوده است؛ اما اوضاع فعلی با آن آرمانی که ما داشتهایم در تناقض است. در حکومت اسلامی همه مردم باید سکونتگاه و خوراک مناسب داشتهباشند و اگر کسی بیخانمان بود، این وظیفه حکومت است که برای او مکانی مناسب برای زندگی فراهم آورد.
این در شرایطی است که ما در همین شهر تهران، قلههای ثروت پدید آمده که به وضوح در مناطق ۱، ۲ و ۳ شهر قابل مشاهده است. حال آیا اینکه عدهای از فقرا در این شهر هستند که جایی برای خواب ندارند، ناشی از وضعیت اقتصادی بد ماست؟ اینکه جمعیت بیخانمانهای شهر تهران نزدیک به ۱۵ هزارنفر برآورد میشود، اما ظرفیت گرمخانهها تنها جوابگوی ۲ هزارنفر است، برای شما «مسئلهای حاشیهای» است؟
حتی اگر بهانه شما نداشتن بودجه برای تاسیس سرپناهی مناسب برای آنان است، چرا به ظرفیتهایی که هماکنون در اختیار کشور است توجه نمیکنید؟ ظرفیتهای نهادهای اقتصادی غولپیکری مانند ستاداجرایی فرمان امام (ره) و بنیاد مستضعفان نمیتواند پاسخگوی نیاز شما به مکانهایی مناسب جهت اسکان محرومین باشد؟ اگر به شرایط زندگی در صدر اسلام نیز بنگریم، میبینیم برای حل این معضل از ظرفیت مساجد استفاده میشده؛ چیزی که امروزه مطرح کردن آن تبدیل به تابو شدهاست و عدهای تخصیص محیط مسجد به اسکان این افراد را «کسر شأن» مسجد میخوانند و مسجد را اجل از این کار میدانند.
این بهانهها، بهانههای متحجرینی است که اصول اسلام را رها میکنند و دو دستی به فروع آن تمسک میجویند. اینها هستند که همهچیز اسلام را تهی از معنا میخواهند و مسجد مطلوب از نظر آنها، مسجدی خوش آب و رنگ است؛ نه مسجدی که قرار باشد در آن به مشکلات اسلام و مسلمین رسیدگی شود. میبینیم که اسلام آمریکایی سرتاپای ما را فرا گرفته است و مسجد را اشرافیگونه و جولانگاه ثروتمندان میخواهیم، نه محل رجوع مستضعفین.
مصلای تهران را بنگرید. ببینید در این سالها چه خرجهای عظیمی برای ساخت این به اصطلاح مصلا شده است؟ آخر کجای این مصلا ما را به یاد سادگی محل عبادت مسلمین در صدر اسلام میاندازد؟ همین است که وقتی میگوییم دربهای مصلا را به روی بیخانمانهای سطح شهر بگشایید، عدهای آن کار را هتک حرمت به مصلا میدانند. بله، درست است؛ زیرا این مصلا برآمده از ذهن متوالیانی نیست که بخواهند به فکر مستضعفین باشد.
میتوان فهمی غیرانسانی از معضل بیخانمانی را در دستگاه مدیریت شهری تهران دید. جایی که با پدیده بیخانمانی، به شکل یک پدیده دلخراش که کرامت انسانی را زیر سوال میبرد، نگاه نمیشود؛ بلکه آن را یک معضل برای زیبایی شهر میدانند. همین است که برای شخص جنابعالی، پدیده اتوبوسخوابی میشود «مسئلهای حاشیهای». این طرز نگاهی که شما و دیگر دوستانتان در حلقههای قدرت دارید، همان تفکراتی هستند که ملت ما در سال ۵۷ علیه آنها قیام کرده بودند.
البته «حاشیهای» خواندن مسئلهای که ما برای آن انقلاب کردهایم از سوی شما، اصلا تعجب برانگیز نیست؛ بالاخره نمیتوان از شورایی که با آرای تقریبا ۲۰ درصد از مردم به قدرت رسیده است توقع کیفیتی فراتر از این داشت.