به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، شرق در تحلیلی با عنوان «قانون اینارا چه بر سر برجام میآورد»، نوشت: «با حساسترشدن شرایط در مذاکرات وین فارغ از اینکه به توافقی موقت یا توافقی قابلاتکا و پایدار برسیم، باید بهطور واقعبینانه درک روشنی از موانع مهمی که میتواند موقعیت هر نوع توافقی را با شکست مواجه کند، داشته باشیم.
قانون بازبینی توافق هستهای «اینارا» مهمترین و اصلیترین مانع دولت بایدن برای هر نوع توافق مرتبط با برنامه هستهای ایران صرفنظر از قالب آن است.
این قانون در سال 2015 قبل از انعقاد برجام بعد از کشمکشهای فراوان میان نمایندگان کنگره و باراک اوباما با 400 رأی موافق در برابر 25 رأی مخالف در کنگره و با 98 رأی موافق و دو رأی مخالف در سنای آمریکا تصویب شد، باراک اوباما عملا تهدید کرده بود این طرح را وتو میکند، اما با توجه به اینکه آرای موافق بسیار بیشتر از دوسوم لازم بود، عملا راه وتو بر اوباما بسته شد و او نتوانست تهدید خود را عملی کند و مجبور شد آن را امضا کند.
در قانون اینارا آمده است که هر توافقی که به برنامه هستهای ایران مرتبط باشد و آمریکا در آن شرکت داشته و متعهد به انجام اقدامی شود، صرفنظر از هر شکلی که این توافق داشته باشد، باید برای بررسی و بازبینی به کنگره ارسال شود، فرصت کنگره برای بررسی هرگونه توافق 30 روز است که در این مدت دولت اجازه کاهش تحریمها را ندارد و در صورت تأیید کنگره، رئیسجمهور موظف میشود هر 90 روز یک بار گزارشی درباره پایبندی ایران به توافق ارائه و تأیید کند که ایران بهگونهای شفاف و قابل راستیآزمایی و بهطورکامل، مشغول اجرای توافق است.
با ریاستجمهوری دونالد ترامپ او یکجانبه از برجام خارج شد و دیگر نیازی نبود هر 90 روز پایبندی ایران را تأیید کند، او با راهاندازی فشار حداکثری، تحریمهای زیادی علیه ایران اعمال کرد و ایران هم در واکنش به آنها طبق برجام تعهدات خود را کاهش داد. اما بایدن که با شعار انتخاباتی احیای برجام وارد کاخ سفید شده بود، با دو مانع بزرگ برای بازگشت به برجام روبهرو بود. اولین مانع این بود که ایران تعهدات هستهای خود را گام به گام کاهش داده و در نهایت هیچکدام از تعهدات کاهشدهنده برنامه هستهای مطابق برجام، پابرجا نیست. ازهمینرو باید ایران را وادار به پایبندی به برجام میکرد و مانع مهمتر قانون بازبینی توافق هستهای بود.
این نکته حائز اهمیت است که شاید بتوانیم برای تنبیه آمریکا امتیازاتی را از واشنگتن بگیریم، ولی یادمان باشد اگر به دنبال توافق پایدار هستیم، باید درمورد قدرت رئیسجمهور آمریکا شناخت کافی داشته باشیم و بدانیم که کنگره میتواند با اجماع، دستورات رئیسجمهور را بیاثر کند؛ این یعنی مرگ هر توافقی قبل از اجرای آن».
مفهوم دیگر «قانون اینارا»، ممانعت از امکان تجارت پایدار کشورها و شرکتها با ایران و سرمایهگذاری در ایران است و عجیب این است که دولت روحانی با علم به این که قانون مذکور عملاً تعهدات آمریکا برای برداشتن تحریمها را تبدیل به حباب توخالی میکند، دیکتههای برجامی آمریکا را پذیرفت و بدتر این که قبول کرد همه امتیازات را یکجا و نقد، ظرف 2 ماه واگذار کند.
مدیر مسئول روزنامه شرق که تیتر درشت زده بود «امضای کری تضمین است» و «صبح بدون تحریم» و...، بعدها اعتراف کرد که برای جا انداختن برجام مجبور به اغراق و دروغ گفتن درباره برجام شدهاند (!)
مفهوم دیگر تحلیل اخیر شرق این است که رئیسجمهور آمریکا فاقد قدرت مؤثر در برداشتن تحریمها بوده و غربگرایان با علم به این واقعیت، برجام را نزد مردم و برخی تصمیمگیران و تصمیمسازان بزک کردهاند.
نکته دیگر اذعان دیرهنگام شرق به این واقعیت است که دموکراتها و جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا (برخلاف تحریفگری غربگرایان) درباره خصومت با ایران متفقالقول هستند و تصمیمهای اجماعی میگیرند چنان که درباره قانون اینارا با افزایش تحریمها در پسا برجام (کاتسا، سیسادا و آیسا و...) انجام دادند.