به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، همزمان با سی و هشتمین نشست میاندوره دفتر تحکیم وحدت میزگرد «مشارکت سیاسی زنان» با حضور خادمی دبیر ستاد جمعیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و پوررجبیان عضو شورای ائتلاف برگزار شد.
پوررجبیان عضو شورای ائتلاف در ابتدای این نشست به ارتباط میان کنشگری سیاسی زنان و انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: کنشگری سیاسی زنان، یکی از ثمرات انقلاب اسلامی بود. در همان ابتدای انقلاب زنان حضور داشتند و امام (ره) نیز بسیار از حضورشان استقبال میکردند؛ و این در حالی است که در آن زمان حضور زنان کنار مراجع تقلید امری رایج نبود.
وی افزود: امام (ره) در پاریس زنان را، هرچند بدحجاب، به حضور میپذیرفتند و به پرسشهایشان پاسخ میدادند. این رفتار امام (ره) در آن دوره بحثبرانگیز بود و به ایشان ایراداتی وارد میشد؛ اما در نهایت امام (ره) این موضوع را جا انداختند و زنان در انقلاب به عرصهٔ کنشگری سیاسی راه پیدا کردند و همقدم با مردان پیش رفتند و فعالیت کردند.
در ادامه خادمی دبیر ستاد جمعیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز از پرداختن بیش از حد به مشارکت سیاسی زنان انتقاد کرد و گفت: چه میشود که این موضوع در سرفصل قرار گرفته و در نشستهای متفاوت دربارهٔ آن صحبت میشود؟ اصالت این موضوع چقدر است؟ شخصا فکر میکنم پس از گام دوم انقلاب، نباید اینگونه مسائل در حوزهٔ زنان اولویت داشته باشند. گاهی پرسشهایی در این حوزه مطرح میشوند که پاسخشان از همان ابتدا اظهر من الشمس بودهاست؛ اما در سیری پیچیده افتادهاند و اکنون به معضل تبدیل شدهاند.
وی با بیان اینکه کنشگری سیاسی به زیست یک مسلمان گره خورده افزود: بر اساس تعالیم اسلام انسان موحد، باید سیاسی باشد و اصلا حیاتش به این موضوع گره خورده است. در واقع موحد بودن عین کنش سیاسی است؛ زیرا وقتی از توحید صحبت میکنیم، باید طاغوت را هم نفی و با مشرکین مبارزه کنیم و این همان کنش سیاسی است. پس اساسا مشارکت سیاسی در زیست زنان به عنوان انسانهای موحد هست.
خادمی اظهار کرد: در انقلاب ما به دنبال تعریف انسان انقلابی هستیم و قید سیاسی نداریم. حتی ابعاد این کنش سیاسی هم مشخص است. باید تقوای دینی و سیاسی داشته باشیم تا حدود این کنشگری مشخص شود.
وی در خصوص حضور زنان در مناصب سیاسی نیز بیان کرد: اختلاف ما با فمنیسم بر سر چندوچون حضور زنان است، اما در کل ما هیچ محدودیتی برای حضور زنان در مناصب سیاسی نداریم و تنها استثناء آن، رهبرشدن است؛ به دلایل مختلفی که در شرع و قانون ما آمدهاست، میپذیریم که تنها مردان شرایط، ولی فقیه شدن را دارند. پس میتوان بالاترین منصب برای زنان را ریاست جمهوری دانست.
خادمی در خصوص سطح کنشگری سیاسی زنان نیز گفت: سطح کنشگری سیاسی مشخص نیست و وابسته به شرایط تغییر میکند. این یک مسیر و فرآیند است که میتواند با توجه به میزان رشد و امکانات موجود، توسعه پیدا کند. پس زن و مرد هر دو میتوانند در سطح بالای کنشگری سیاسی حضور پیدا کنند؛ ما باید ببینیم چه چیزهایی برای زنان برای طی کردن این مسیر فراهم شدهاست. اینکه آیا بستر و امکانات مناسب برای زنان در این راه قرار دارد یا خیر، جای بحث دارد.»
همچنین پوررجبیان در بخش دیگری از اظهارات خود به دوگانه حضور یا ظهور زنان اشاره کرد و افزود: نگاههای گوناگونی در حوزهٔ زنان وجود دارد. یکی از آنها این تبعیض مثبت است که مثلا میگویند ۲۵ تا ۳۰ درصد نمایندگان مجلس باید خانم باشند. این میتواند مزایا و معایبی داشته باشد. در دورههایی ما شاهد این بودیم که جریانی در کشور به سمت بحثهای سیاسی رفته و فشار میآورد تا کمیت بیشتر شود و مدیران زن افزایش پیدا کنند. در این زمان خیلیها به صورت دکوری وارد شدند و عملا نتوانستند در ساز و کارهای سیاسی ورود کنند. یعنی فقط نام مدیر و رییس را یدک میکشیدند و در عمل کارهای نبودند.
وی بیان کرد:: هویت زنانهٔ ما در کنشگری سیاسی دقیق تعریف نشدهاست و مردان نمیپذیرند که ما هم میتوانیم وارد مناصب سیاسی شویم. در فضای عمومی جامعه، دوگانهٔ فعالیت اجتماعی و مدیریت خانه وجود دارد که اصالت ندارد. انقلاب اسلامی میگوید جامعه باید بستری فراهم کند که زن بتواند به هر دو برسد؛ اما تاکنون برخلاف این ادعا عمل کردهاست و هنوز این تقابل وجود دارد و در فضای جامعه، خانمها با این دوگانه سروکار دارند.
خادمی نیز گفت: ما منتقد نگاههای فمنیستی هستیم و کمیت و تبعیض مثبت را تایید نمیکنیم، چون اصل شایستهسالاری را نقض میکند. وجود کمیت و مشخصکردن حداقل تعداد زنان برای حضور در جایی، ابتدا به خود زنان آسیب میزند. مثلا میگویند در مجلس ۳۰ درصد نماینده زن وجود داشته باشد. شاید واقعا آن تعداد نماینده زن واجد شرایط و داوطلب برای نمایندگی نباشد و یا نخواهند که از زنان با استعداد استفاده کنند و صرفا تعدادی زن برای پرکردن صندلیها و رعایت تعداد معرفی کنند. حال این خانمهایی که شایستگی لازم را نداشتهاند، در این منصب قرار میگیرند و با عملکرد ضعیف خود، دید جامعه را نسبت به تواناییهای زنان، خراب میکنند. پس در گفتمان انقلاب اسلامی، تبعیض مثبت اصلا اصالت ندارد.
وی در ادامه به اشکال در ساختارها اشاره کرد و افزود: «به جز شخص رهبر چه کسی اینچنین از گفتمان انقلاب در حوزهٔ زنان حمایت میکند؟ در تشکلها و خود نظام، ساختار کاملا مردانه است. در اولین تجربهها و فعالیتهای دانشجویی بعضا مشاهده میشود که سیاستگذاری و راهبری توسط مردان اتفاق میافتد و زنان صرفا مجری هستند. در تحصیلات تکمیلی و مقطع ارشد و دکتری زنان دوباره به اقلیت میروند. باید نگاه تحولی در دانشجویان اتفاق بیفتد و مطالبهگری کنند.»
خادمی بیان کرد: اگر کمیت نباشد، باید شایستهسالاری داشتهباشیم. راه و درمان این داستان، به حل مساله در خود قدرت در جمهوریاسلامی گرهخورده است. اگر متولیان حکومت و دولتمردان بر اساس نظام شایستهسالاری گزینش شوند، میتوان انتظار داشت که این فضای سالم، بستر را برای حضور مناسب زنان نیز فراهم کند؛ اما فضای غیرشایستهسالاری برای آقایان هم وجود دارد. پس ما نیاز به اصلاح در حوزه قدرت جمهوریاسلامی داریم. ویژگیهای یک مسئول که در قانون آمده، باید برای انتخاب مسئولین رعایت شود. هیچیک از این ویژگیها هم اطلاق جنسیتی ندارند. به همین دلیل معتقدم که نباید از طریق حوزهٔ زنان وارد این مبحث شویم و این موضوع باید به طور کلی از قدرت، مطالبهگری شود. متاسفانه با مطالبهگری این دست موضوعات، برچسب فمنیست بر زنان میخورد.
در ادامه پوررجبیان عضو شورای ائتلاف نیز گفت: فضای جامعه و نبود بستر مناسب باعث شده که کمتر زنی در سطح بالا برای حضور در مناصب مهم وجود داشتهباشد. از طرفی ساختارهای سیاسی عادت به حضور زنان ندارند و جمعهای سیاسی میان مردان، به صورت مردانه و خودمانی و شبهنگام برگزار میشود. میتوان از این جهت تبعیض مثبت را فرصتی برای حضور زنان در مناصب مختلف در نظر گرفت و آن را نکته خوبی دانست. از طرفی در همین ساختارهای سیاسی زنان حتما باید به جایی متصل باشند تا راه پیدا کنند. به اصطلاح آدم فلان حزب و آشنای فلان شخص باشند. در نتیجه میبینیم که بسیاری از زنان با واسطه وارد این حوزه شدهاند و توانایی لازم را نداشتند که این از معایب تبعیض مثبت است.
همچنی خادمی دبیر ستاد جمعیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نبود امنیت روانی برای حضور زنان در جایگاههای مسئولیتی اشاره کرد و گفت: گاهی مشاهده میشود که در جلسات، مردان رفتار درستی ندارند و مانند یک رجل سیاسی مسلمان رفتار نمیکنند و طرز نشستن و برخاستن و صحبتکردن آنها به گونهای است که امنیت روانی زنان به مخاطره میافتد.
وی در خصوص اهمیت تعلق خاطر زن به خانواده نیز بیان کرد: اگر فضا به سمتی برود که زنان ترجیح دهند در نقش دختری و مادری و همسری خود کم و کسر داشتهباشند و به فعالیت سیاسی خود توجه کنند، گزارهٔ اصلی انسان انقلابی سالم نقض خواهد شد. گاهی میبینیم که برخی از زنان حدیث میخوانند و سخنرانی تند میکنند و از حقوق زنان میگویند، اما دخترانشان با آنها موافق نیستند و اصلا مادرشان را قبول ندارد. این زنان حتی نتوانسته فرزندان خود را قانع کنند و نقش خود را در خانواده به درستی انجام بدهند. زنان باید سه اصل توجه به خانواده و عدم اختلاط و ظرافتهای فکری و روحی و جسمی را در نظر بگیرد.
خادمی اظهار کرد: پس از گذشت بیش از چهل سال از انقلاب، چقدر به زن خانهدار بها داده شده است و چه اصالتی به خانهداری دادهایم؟ تصویر ما از این بحث بسیار تقلیل دادهشده و نه اینکه فرهنگ کنونی ما مردسالار باشد، اصلا اسلامی نیست.
در ادامه پوررجبیان عضو شورای ائتلاف نیز گفت: از الگوی همهجانبه به عنوان مشکل یاد کردند و گفتند: یک الگویی نمایش دادهمیشود از زنی که ۴ یا ۵ فرزند دارد و در منزل همهٔ کارها را خودش انجام میدهد و همزمان در مراتب بالای سیاسی و اجتماعی فعالیت میکند و مدرک دکتری و چندین کارشناسی ارشد و ... دارد. ارائه الگوی زن ابرقهرمان باعث شده که زن و مرد پس از ازدواج و بچهدارشدن دچار تضاد و افسردگی شوند. چون زن مدام با این الگو مقایسه میشود که نشان میدهد نگهداری از بچه کار راحتی است و میتوان با خیال راحت به دیگر کارها هم رسید. بدین صورت فشار روحی زیادی به افراد وارد میشود که باعث افزایش اختلافات خانوادگی میشود. اگر ما الگویی ارائه میکنیم باید دوطرفه باشد و زن و مرد مکمل یکدیگر باشند و با هم همکاری کنند.
وی به آثار مثبت دورکاری و مجازی اشاره کرد و افزود: ساختارهای انعطافپذیری مثل شغلهای مجازی و کار در منزل و دورکاری، سبب شده که زنان و بهویژه مادران راحتتر بتوانند کار کنند. اگر یک فضای کاری مخصوص مادران ایجاد شود، با استقبال خوبی روبهرو خواهد شد. آقایان جوان ما با نسل پیش از خود متفاوت اند و بیشتر متوجه حضور مادران هستند.
پوررجبیان در خصوص موانع پیش روی زنان نیز اظهار کرد: یک دسته موانع فردی وجود دارد که باید از راه درست رفع شوند و دستهای نیز موانع اجتماعی شامل نبود رشد دانشی و ساختارهای نامناسب هستند. انتظار ما از فضای تشکل دانشجویی مطالبهگری در این حوزهها است. یک ساختار نامناسب که باید برای رفع آن مطالبهگری کنیم، به گوشه راندن زنان است. زنان نباید تنها در حوزهٔ زنان فعالیت کنند و همیشه نمایندهٔ زنان دیگر باشند؛ بلکه باید به عنوان نماینده کل جامعه نیز پذیرفته شوند.
وی بر لزوم ایجاد یک شبکهٔ زنانه تاکید کرد و گفت: در مسیر تحول باید طراحی کنیم و گامبهگام پیش برویم و برای دیگران نیز تبیین کنیم. برای طراحی این الگوها باید نهاد جامع زنان وجود داشتهباشد و یک شبکه و رسانهٔ تخصصی باشد تا همافزایی اتفاق بیفتند.
همچنی خادمی دبیر ستاد جمعیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: من خیلی فضای قدرت را برای حضور در مناصب ایدهآل نمیبینم. شخص اگر بیرون قدرت باشد، بهتر میتواند ساختار قدرت را تحت تأثیر قرار دهد مثل تشکلهای دانشجویی. اگر دانشجویان به این نتیجه برسند که میتوانند از ظرفیت مطالبهگری خود برای حل مسائل استفاده کنند، بسیاری از مشکلات و موانع رفع خواهند شد. مثلا اگر کارمندان یک کارخانه یخچالسازی نسبت به شرایط کار خود اعتراض کنند، نسبت به وقتی دانشجویان نسبت به شرایط کاری این کارمندان اعتراض یا بستنشینی کنند، کمتر دیده خواهد شد و بالطبع کمتر پیگیری میشود.
وی بیان کرد: دوران دانشجویی بهترین ظرفیت برای فریاد زدن بر سر قدرت و اصلاح ساختارهاست. رهبر معظم انقلاب هم اصرار به مطالبهگری دارند. نه اینکه به خاطر اقتضائات جایگاهشان همچین مواضعی به حوزهٔ زنان داشتهباشند. اگر روزنامههای دهه ۶۰ را ببینیم، ایشان همان موقع هم در خصوص زنان همین حرفها را میدند. ایشان بخشی از مشکلات موجود در ساختارها را اینطور برشمردند: «مبلمان شهری ما پذیرای حضور مادر و کالاسکهٔ فرزندش نیست. طراحی خیابانها و جویهای آب به او این اجازه را نمیدهد که به راحتی حرکت کند. در محل کار مادران، مهدکودک وجود ندارد. وقتی حتی وزارتخانهها که نماد دولت جمهوریاسلامی هستند و باید آیینهٔ گفتمانهای انقلاب اسلامی باشند، زیر بار این موضوع نمیروند و شرایط را برای مادران فراهم نمیکنند چه انتظاری باید از شرکتهای خصوصی داشته باشیم.