به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، حجره شماره دو که از سوی انتشارات سوره مهر روانه بازار شده، به قلم رضا یزدانی، راوی فعالیتهای مهم حجتالاسلام ابوالقاسم اقبالیان است. این روحانی انقلابی در زمان طلبگی خود در حوزه علمیه قم فعالیتهای زیادی داشت و جزء چهرههای جریانسازی است که خواندن قصه زندگی و مرور کارهایش خالی از لطف نیست. در ادامه گفتوگویی با نویسنده «حجره شماره دو» داشتیم که میتوانید سری به آن بزنید تا از کموکیف شکلگیری آن بیشتر مطلع شوید.
واقعیت امر این است که من خیلی اتفاقی با ایشان آشنا شدم، چون آقای اقبالیان بعد از دوران جنگ خیلی شخصیت پنهان و ناشناختهای از خود ساخته بودند و تمایل چندانی به دیدهشدن نداشتند. نسل ما که بهطورکل خیلی ایشان را نمیشناخت. زمانی که برای انجام مصاحبه روبهروی آقای اقبالیان نشستم، متوجه عمق تجارب و خاطرات متفاوت این روحانی بزرگوار شدم. این امر باعث شد که کار خاطرهنویسی با اشتیاق و انگیزه بیشتری انجام شود.
ایشان در طول زندگی خود شخصیت بیقراری داشت. این ویژگی برای تمام طول دوران زندگی ایشان صدق میکند، یعنی از دوران کودکی تا طلبگی. برخلاف بسیاری از شخصیتهای منفعل که منتظر هستند در مقابل تحولات واکنش نشان دهند، ایشان سعی داشت خود مبدع و آغازکننده حرکتها باشد. برای نمونه زمانی که قیام خونین 15 خرداد رخ داد، با اینکه در آن روز حضور نداشت، اما بعد از شنیدن ماجرا سعی میکند هر کار از دستش بربیاید، انجام دهد. یا در زمانی که طلبه بود مدام درحال اعلامیه پخشکردن و انتشار کتابها و نوارهای سخنرانی امام خمینی بود. در فیضیه حجرهای داشت به نام «حجره شماره دو» که اصلا تبدیل شده بود به پاتوق سیاسی و فکری طلبهها. این حجره متعلق به آقای اقبالیان بوده و در کل کار تغذیه اطلاعاتی طلبههای دیگر را برعهده داشته است. همه اینها بهخاطر شخصیت فعال و جستوجوگر ایشان بوده است.
بله. در این حجره اتفاقات مهمیدر بطن تحولات مبارزات انقلابی رخ میداد. برنامهریزی بسیاری از تحولات برای بسیج طلاب، پخش اعلامیه، رسالههای امام، پخش اخبار و بسیاری از حرکتهای مهم انقلابی در قم از همین حجره شماره دو رقم میخورد و نکته مهم این است که بیشتر این حرکتها هم حول محور شخصیت آقای اقبالیان بوده است.
بله. هنوز هم هست و اتفاقا تبدیل شده به قرارگاه طلاب انقلابی، که در آنجا طلاب مشغول فعالیتهای مختلف هستند.
واقعیت امر این است که همه روحانیون در آن زمان بهطور کامل با انقلاب که همراه نشده بودند و همه طلاب از این ویژگی حجت الاسلام اقبالیان برخوردار نبودند، یعنی به هرحال ترسی حاکم بود. اما تعدادی که بودند امثال آقای اقبالیان بسیار تاثیرگذار بودند، اما زمانی که به انقلاب نزدیک میشدیم، فعالیت دیگر روحانیون هم بیشتر میشد. قبلش که خیلی از روحانیون را تبعید کرده بودند و در فیضیه هم اتفاقات مهمیرخ داده بود؛ مجموعه این مسائل باعث میشود که حوزه علمیه از فضای رخوت و انفعال خارج شود و شاهد این هستیم که در ماههای منتهی به پیروزی انقلاب شور فراگیری در حوزههای علمیه قم حاکم بوده است.
ایشان نسبت به امام خمینی خیلی حساسیت داشت، بهگونهایکه میگفت از همان آغاز، مهر امام در دل من بود. مثلا زمانی که آیتالله مدرس افغانی بهعنوان یکی از علمای برجسته قم با مباحث ما درباره امام خمینی مواجه میشد به نسبت ما را نهی میکرد و همین امر باعث شد که جناب آقای اقبالیان دیگر در جلسات ایشان حضور پیدا نکند. عشق به امام خمینی باعث شده بود که هر جا صحبتی، بحثی یا هر فعالیتی درباره امام باشد، ایشان در آنجا حضور داشته باشد.
یکی از مباحث مهم این خاطرات که بسیار مهم است، موضوع ورود امام به قم است. شما دقت کنید که در اینباره نه فیلمی هست و نه مشاهدات خاصی. امام، زمانی که در تاریخ 11 اسفند 57 وارد قم شدند، این موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده است. ایشان پس از ورود به قم به قبرستان بقیع و سر مزار شهدا میروند و آنجا سخنرانی میکنند. اما چون خود آقای اقبالیان جزء ستاد استقبال بود، آنجا حضور داشته و نکات بسیار مهمیاز ورود امام به قم در خاطرات خود عنوان کرده که از مسائل بسیار مهم در تحولات مربوط به انقلاب است.