گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو؛ شقایق آرزه؛ هر ساله جشنواره جلالآلاحمد به عنوان بزرگترین رویداد ادبی کشور، آثار مکتوب تولید شده در سال را در چند دستهبندی مشخص بررسی، نامزد و در نهایت داوری میکند. این دستهبندیها بر پایه انواع روایت شکل گرفته. در این دستهبندی دو بخش نزدیک به هم حضور دارند که مفهوم، کاربرد و تناسبشان یکی از دغدغههای مهم حوزه ادبیات است. بخش داستان بلند یا رمان و بخش مستندنگاری. اینکه هر کدام از این دو مورد به طور دقیق چه دامنهی موضوعی و چه کاربردی را شامل میشود و حضور کدامیک باید پررنگتر باشد محل بحث است و نظرات متفاوتی پیرامون آن وجود دارد. به دنبال فهم دقیقتر پیرامون تفاوتها و مزیتهای این دو گونهی روایت به سراغ گفتگو با هدایت الله بهبودی رفتیم که یکی از آثارش "رضانام تا رضاخان"، در جشنواره امسال مشترکا با اثر دیگری برنده قسمت مستندنگاری شد.
خبرگزاری دانشجو: به نظر شما در بخش مستندنگاری قضاوت جشنواره جلال چطور بود؟ و آیا جای اثری را خالی دیدید یا خیر؟
بهبودی: البته من همهی آثار حاضر در جشنواره را نخواندهام و درباره این موضوع نظری ندارم اما باید بگویم اینکه در جشنواره جلال بخش تاریخ نگاری از مستند نگاری منفک نیست اشکال اساسی است. این مسئله هم به تاریخنگاری و هم به مستندنگاری ضربه میزند و در قضاوت هم همیشه یک طرف مورد اجحاف واقع میشود. جشنواره باید بخش تاریخ نگاری و مستند نگاری را از یکدیگر جدا کند تا هر کدام در جایگاه مناسب خود با معیارهای مخصوص به خود و در شرایط عادلانه مورد بررسی قرار گیرند.
خبرگزاری دانشجو: پس به نظر شما در اتفاقی که امسال در جشنواره افتاد و جایزه بخش مستندنگاری به طور مشترک به اثر شما و اثر دیگری تعلق گرفت اجحاف بود؟
بهبودی: البته درباره آقای میثم امیری نویسنده کتاب داغ دلربا باید بگویم ایشان نویسنده توانمندی است و من بعد از خواندن بخشی از داغ دلربا احساس کردم این نویسنده جوان بسیار مستعد است و در آینده آثار فاخر دیگری هم خواهد داشت. در مجموع نمیگویم این عدم تفکیک فقط به اثر من ضربه وارد کرده و طبیعتا برای اثر آقای امیری هم همین اتفاق افتاده است.
خبرگزاری دانشجو: بنابراین شما اذعان دارید که رضانام تا رضاخان در بخش تاریخنگاری دسته بندی میشود و مستندنگاری نیست؟
بهبودی: بله. من سالها کار تاریخ نگاری انجام دادهام و آثاری از جنس «رضانام تا رضاخان» قطعا تاریخ نگاری هستند و با مستندنگاری تفاوت دارند.
خبرگزاری دانشجو: به طور کلی در فضای ادبیات پایداری تولیدات مستندنگاری بیشتر است و میل نویسندگان به مستندنگاری از رمان بیشتر است. به نظر شما چرا نویسندگان به این بخش گرایش بیشتری نشان میدهند و آیا تعادل این دو گونه در ادبیات پایداری مهم است یا خیر؟
بهبودی: تولیدات مستندنگاری در ادبیات پایداری بیشتر است چون فضای جنگ فضای روایت مستند است و خود مخاطب هم همین را طلب میکند. یعنی دوست دارد واقعیات جنگ را بخواند و بداند. نویسندگان هم به همین دلیل به این فضا میل میکنند.
خبرگزاری دانشجو: اما این نکته هم از سوی برخی منتقدان مطرح است که بعضی از سوژهها در ادبیات پایداری با وجود پتانسیل بالا برای پرداخت داستانی به خاطر سهولت نگارش به شیوه مستند به این شکل روایت میشوند. در حالی که میتوان این واقعیات را به کمک داستان پردازی قوی به شکل تاثیرگذارتری به مخاطب ارائه کرد. به نظر شما این میل نمیتواند بخاطر سهولت مستندنویسی نسبت به پرداخت داستانی باشد؟
بهبودی: البته این هم میتواند یکی از علل این استقبال باشد اما به طور کلی ادغام این دو گونه به هیچ وجه قابل قبول نیست و حتی میتواند آسیب زا باشد. یعنی اینکه در مستندنگاری از عناصر داستان و رمان استفاده شود خلط فرم و نادرست است.
خبرگزاری دانشجو: به نظر شما فضای مستندنگاری امروز تا چه حد کیفیت دارد و به مطلوب خود نزدیک است؟ به عنوان یک نویسنده از فضا و سطح تولیدات فعلی رضایت دارید؟
بهبودی: بله. در این سالها آثار قابل قبول زیادی تولید شده که مخاطبان زیادی داشته و بارها تجدید چاپ شدهاند.
خبرگزاری دانشجو: البته این نکته هم قابل توجه است که مخاطبان ادبیات پایداری به فضای جنگ و وقایع آن علاقهمندند و بیشتر از کیفیت و پرداخت قوی به دنبال محتوای اینچنینی هستند. بنابراین نمیتوان لزوما تیراژ بالای این کتابها را به کیفیت آنها نسبت داد. موافق هستید؟
بهبودی: بله البته این دلیل به تنهایی برای اثبات کیفیت آثار کافی نیست اما به طور کلی آثار تولید شده در بخش مستند امروز از سطح کیفی قابل قبولی برخوردار هستند و تلاشهای مثبت و روند رو به رشدی در این زمینه وجود دارد.
خبرگزاری دانشجو: با توجه به اینکه کتاب «رضانام تا رضاخان» یک اثر تاریخی تحقیقاتی است در پژوهش و نگارش آن چه دشواریهایی را پشت سر گذاشتید؟
بهبودی: طبیعتا کار تحقیقاتی آن هم مربوط به سالیان گذشته هم زمانبر است و هم با کمبود منابع مواجه است. منابعی نظیر روزنامههای قدیمی با فونت و چینش بسیار نامناسب و ناخوانا. بعضا برای نوشتن یک جمله نیاز است روزها تحقیق و مطالعه انجام شود. طبیعتا این کار با سختیهای زیادی همراه است اما هنر نویسنده هم همین است که بتواند با وجود همین سختیها اثر را به ثمر برساند.