وقتی که دوستان شهید و اقوام آمدند، پیکر آقا جعفر را از اتاق خواب آوردند به پذیرایی. آنجا صدای گریه خیلی بیشتر شد؛ هم اقوام و هم دوستان شهید، خیلی گریه میکردند، اما خود من یک قطره اشکم هم نیامد!
کد خبر: ۹۷۷۱۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
کتاب «در مکتب مصطفی» نوشته جمال یزدانی به چاپ دوازدهم رسید.
کد خبر: ۹۷۷۰۹۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۳
گفتگو با همسر شهید محمدجعفر حسینی؛
دیدم پایشان سرد است؛ خودشان هم هیچ عکسالعملی در مقابل صدا زدن من نداشتند. یک آن، چیزی از ذهن من گذشت، اما سریع به خودم مسلط شدم. چراغ را که روشن کردم دیدم صورتشان کبود است.
کد خبر: ۹۷۶۹۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۳
فقط همین حرف ما را برسانید تا تکلیف ما معلوم شود. بعضی مواقع خانمم میگوید برویم خارج میگویم من نمیتوانم بروم، کجا بروم، من حتی الان نمیتوانم به کشور خودم بروم.
کد خبر: ۹۷۶۶۸۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
گفتگوی با رزمنده فاطمیون، روحالله حسینی؛
خیلی جاها حق شلیک کردن نداریم، مثلا در منطقه بوکمال مثلا این طرف ما آمریکاییها و کردها هستند، مثلا میگویند به سمت آنها شلیک نکنیم، ولی یک جاهایی منطقه داعش است، کویر است، آنجا میتوانیم شلیک کنیم.
کد خبر: ۹۷۶۲۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۹
یک طرف پایگاه آمریکاییها بود و یک طرف پایگاه ما؛ بعد از چند سال کشور ترکیه یک پایگاه مستقل دیگری برای آمریکا ساخت، که خودِ افغانستانیها آنجا باشند؛ بعد هم آمریکاییها از آنجا رفتند و ...
کد خبر: ۹۷۵۹۲۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۸
از همین ایران که گرفتار میشویم و داخل اردوگاه میرویم، دیگر خرج ماشین و همه چیز را از خودمان میگیرند. اگر خودت نداشته باشی از رفیق هایت میگیرند تا بعدا به آنها بدهی.
کد خبر: ۹۷۵۶۸۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۷
شامگاه نیمه آبان ۱۴۰۰، فرمانده سپاه صاحب الامر (عج) استان قزوین، خبر پیدا شدن پیکر مطهر شهید باب الله داودی پس از ۳۸ سال دوری را به مادر چشم انتظار این شهید داد.
کد خبر: ۹۷۵۴۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۶
گفتم تو حاضری چقدر پول به تو بدهند و یک دست یا یک ناخنت را قطع کنند؟ حاضری این کار را بکنی؟ گفت نه، مگر کله من به سنگ خورده که بروم شهید بشوم؟! برم سوریه بجنگم؟ ناموس خودم را ول کنم بروم آنجا بجنگم!
کد خبر: ۹۷۵۴۴۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۶
با این که میدانست وضعیت مالی آقا محمد خوب است. آن موقع که ماشین جلوی در پارک بود، پسرهایش میگفتند چقدر سوریه میروی به تو پول میدهند که این ماشین را گرفتی؟ چقدر پول میگیری؟
کد خبر: ۹۷۵۱۹۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۵
خانواده شهید «جمال محمد شاهی» که هویتش به تازگی شناسایی شده است بر سر مزارش حضور یافتند. پیکر این شهید ۱۷ اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۰ به عنوان شهید گمنام در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس تشییع و خاکسپاری شده بود.
کد خبر: ۹۷۴۸۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۲
رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر مشهد مقدس اظهار کرد: پس از فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری در خصوص نامگذاری معابر به نام شهداء، قرار شده تا در جلسات علنی دستور کاری با این محوریت داشته باشیم.
کد خبر: ۹۷۴۷۴۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۲
ساعت ۹ آمدند و دفتر فاطمیون را باز کردند. تا ساعت ۱۲ من آنجا نشستم و گریه کردم. گفتم یک خبری بدهید که همسرم چه شده؟ همانجا هم گفت که در خط است، چرا اینقدر نگرانی؟ شهید نشده...
کد خبر: ۹۷۴۶۹۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۲
چاپ سوم کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون»؛ خاطرات رزمندگان افغانستانی دفاع مقدس سه ماه پس از درگذشت محمدسرور رجایی نویسنده و پژوهشگر و شاعر افغانستانی این کتاب، توسط انتشارات «راه یار» منتشر و روانه بازار نشر شد.
کد خبر: ۹۷۴۲۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۰
بعد از ظهر از سر کار آمد، گفت شما میروید کربلا؟ بعد من خندیدم و گفتم نخیر ما ایندفعه با هم میرویم. بعد خندید گفت که من نمیروم، تو دوباره برو. گفتم چرا اینقدر اصرار میکنی؟ من ایندفعه تنها نمیروم!
کد خبر: ۹۷۴۲۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۰
باید یاد شهیدان را زنده نگاه داشت و سبک زندگی مومنانه آنان را در متن جامعه و خصوصا در بین نسل جوان نهادینه ساخت تا آینده سازان فردای انقلاب همچون آنان خار چشم دشمنان شوند.
کد خبر: ۹۷۳۷۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۰۸
صبحها که آقا محمد با موتور میآمد مدرسه، با هم آنجا آشنا شدیم، آن موقعها که تلفن نبود، به هم نامه مینوشتیم. آقا محمد که میآمد زنگ تفریح که میشد من نامهام را میگذاشتم جلوی موتورش.
کد خبر: ۹۷۳۷۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۰۸
رادیو معارف با برنامه «یاد یاران» راوی زندگی شهید مدافع حرم، محمدمهدی لطفی نیاسر میشود.
کد خبر: ۹۷۳۱۹۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۰۵
کتاب «زیر سایه نخل»؛ روایتهایی کوتاه از شهدای روستای ایزی به قلم یک نویسنده نوجوان اهل همین روستاست.
کد خبر: ۹۷۱۸۹۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۲۸
خانواده پدری آقا مرتضی سمت شیراز بودند. مادر آقا مرتضی پسر بزرگشان که در کاشان ازدواج میکند، با بقیه پسرها راهی شیراز میشوند، چند سالی هم شیراز زندگی میکنند ولی...
کد خبر: ۹۷۱۸۶۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۲۸