گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، عباس گل: وحید رهبانی، بازیگر و کارگردان باسابقه تئاتر که سالها پیش با سریال تلویزیونی «خانه ما» در نقش یک جوان عشق فوتبال به یک چهره شناخته شده در تلویزیون مطرح شد بطوری که برخی ها برای رهبانی جوان در ادامه راه انتظار ایفای نقش در سریال ها و مجموعه های مختلف تلویزیونی را میکشیدند اما انگار رهبانی جوان مسیر حرفه ای خود را در هنر، انتخاب کرده بود و در سالهای متمادی خود را به عنوان یک کارگردان تئاتر مطرح میکرد و برای تحصیل در رشته کارگردانی تئاتر راهی کانادا شود و البته قبل از عزیمت به کانادا در فیلم سینمایی «دوئل» احمدرضا درویش به ایفای نقش پرداخت، حال چند سالی که رهبانی با اتمام تحصیل خود و برخی فعالیت های تئاتری در کانادا به ایران بازگشته طی این سالها بیشتر درگیر کارگردانی تئاتر بوده و در کنارش حضور نه چندان پررنگ در یکی دو فیلم سینمایی بوده است تا اینکه وحید رهبانی با ایفای نقش در سریال «گاندو» به عنوان نقش نخست خود را دوباره بر سر زبان ها انداخت با این تفاوت که «نیمای» خانه ما این روزها تبدیل به «آقا محمد» گاندو شده است ، در ادامه بخشی از گفتگوی وحید رهبانی با خبرنگاران گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو از نظرتان میگذرد:
بخش نخست:
در ابتدا در خصوص رفتنم از ایران و تحصیل در کانادا باید بگویم، اینکه برخی مدام می گویند به لحاظ شغلی اشتباه کردم که در اوج فعالیت هایم از کشور رفتم، باید بگویم اگر وسوسه شهرت داشتم قطعا پس از بازی در سریال «خانه ما» و فیلم سینمایی «دوئل» در ایران می ماندم اما خوشبختانه خیلی زود مواجه شدم با چیزی به اسم شهرت در سن پایین و تجربه اش کردم و خوبی ها و بدی های شهرت را به خوبی لمس کردم اما به خوبی می دانستم که شخص هیجانی تری برای کارگردانی تئاتر و خلق اثر هستم و در نتیجه نیاز به تحصیل بیشتر و حرفه ای تر در این خصوص داشتم و می خواستم علاوه بر تکمیل تحصیلات عالی در حوزه تئاتر با یک فرهنگ دیگری در کشوری دیگر آشنا بشوم و اکنون بسیار خوشحال هستنم که آن مقطع برای یادگیری بیشتر عزیمت کردم.
پس از پایان تحصیل مسلما به کشور بازگشتم اما بیشتر وقتم را به کارگردانی تئاتر گذراندم و احتمالا تا آخر عمر هنری ام هم همین رویه را پیش میگیرم زیرا خانه اول من تئاتر است و خودم به خوبی می دانم حالم با تئاتر خیلی خوب میشود زیرا ئتاتر برای من فقط نمایش نیست برایم یک تمرین روحی و روانی است که در تمرین های تئاتر برایم بوجود می آید و پروسه رشد و یادگیری بیشتر برایم رقم میزند و از سویی دیگر ارتباط زنده با تماشاچی هم برایم موضوع را جالب تر میکند البته منظورم این نیست که اصلا به سینما وتلویزیون فکر نمیکنم مسلما در هر حوزه ای که پیشنهادی شد که دلم برایش بلرزد آن پیشنهاد را قبول میکنم درست مانند پیشنهاد «آقا محمد» گاندو .
از همان روزهای ابتدایی که فیلمنامه «گاندو» را خواندم ، متوجه شدم که این اثر حرف مردم را خواهد زد و در مورد موفقیت گاندو نگران آینده نبودم و پس از خواندن فیلمنامه می دانستم حرف این سریال جناحی نیست و صرفا درد و حرف مردم است و در نتیجه میدانستم با ایفای نقش در این سریال ضرر نخواهم کرد هر چند هر اثر هنری حتما نقد دارد، هیچ اثر هنری نیست که همه از آن تعریف کنند ، مطلب دیگری که من را برای پذیرفتن نقش «آقا محمد» مطمئن می کرد کارنامه ام در سینما و تلویزیون بود و به خوبی می دانستم که کسی نیستم که غریبه با دنیای هنر باشم و کارنامه هنری ام خیلی روشن است همه می دانند من چه بازیگری در سینما و تلویزیون هستم و در نتیجه با خیال راحت و با فراغ بال میرفتم سر صحنه حتی با هیجان بسیار زیاد می رفتم .
درباره سختی های کار در «گاندو» باید گفت ، صد البته کارمان بسیار سخت بود به دلیل فشردگی کار به لحاظ زمانی و به دلیل بودجه کمی که بود این فشردگی را می طلبید که شاید از بیشتر از ساعت های معمول کار می کردیم اما بارها این نکته را گفته ام که همه جماعتی که در گاندو کار می کردند واقعا قلبا کار می کردند به همین دلیل هیچ وقت به مشکلی نخوردیم و همانطور که به خوبی می دانید این روزها در اغلب سریال های تلویزیونی و فیلم های سینمایی بازیگران وعوامل ممکن است به مشکلاتی به لحاظ مادی و هنری مواجه شوند به عنون مثال فلان هنرپیشه با فلان کارگردان دعوایش می شود یا مدیر تولید مشکلاتی را داشته باشد اما سر سریال «گاندو» این مشکلات را نداشتیم البته موانع و سختی کار زیاد بود اما کار خیلی خوب پیش رفت بطوری که روز آخر فیلمبرداری و سر ضبط وقتی خداحافظی می کردیم همگی ناراحت و غمگین بودیم و با بغض خداحافظی میکردیم.
شاید جالب باشد برایتان که بگویم در ابتدا قرار بود، نقش مایکل را به جای پیام دهکردی بازی کنم اما چون باید به لحاظ شباهت به کاراکتور جیسون رضائیان حسابی چاق میشدم این نش را قبول نکردم زیرا چاق شدن به هیچ وجه برایم جذاب نبود و شخصا نخواستم این اتفاق رخ بدهد از سویی دیگر هم علاقه نداشتم پس از سالها نقش کاراکتر منفی را بازی کنم بلکه دوست داشتم مردم با تمام وجود نقشم را دوست داشته باشند و این شرایط حس و حال بهتری برایم فراهم میکند بطوری که تصور میکنم که هیچگاه نخواهم نقش منفی در سینما و تلویزیون بازی کنم زیرا مثل خیلی از بازیگران دلم میخواهد با نقش هایم محبوب مردم کوچه و خیابان باشم.
ادامه دارد...
آفرین
خیلی خیلی سریال عالی بود
چرا اقای رهبانی از کار هاشون که صحبت می کنند از سریال بچه های گروهان بلال اسمی نمیاره وحتی دیگران من خیلی خیلی اون سریال رو دوست داشتم حتی اوایل پخش گاندو میگفتم چرا گریم صورتش مثل این سریال هست واقعا چرا حرفی نیست ازش ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ممنون از همتون
ولی یه کار بدی کردین مارو معتاد کردین هرشب از 20:45 منتظر بودیم و میخکوب پای تلویزیون تا 22
حالا چه کار کنیم؟
بدنم درد می کنه
گاندوی خونم کم شده
آی ی ی ی خدا برسون یه فیلم مشت از این دست
درپایان هم بگم یه عده ای که جیغ بنفش می کشن می دونیم کجاشون می سوزه