از نظر قرآن، انسانها همان طوری که دارای رابطه نسبی و خونی، چون رابطه برادری هستند، از رابطههای دیگری، چون رابطه دینی در قالب اخوت دینی برخوردار میشوند که این رابطه اخیر خیلی مهمتر و اساسیتر از دیگر رابطهها است.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، از نظر قرآن، انسانها همان طوری که دارای رابطه نسبی و خونی، چون رابطه برادری هستند، از رابطههای دیگری، چون رابطه دینی در قالب اخوت دینی برخوردار میشوند که این رابطه اخیر خیلی مهمتر و اساسیتر از دیگر رابطهها است؛ زیرا در اخوت دینی، هر کسی فلسفه و سبک زندگی خویش را با برادر دیگر دینی چنان مستحکم و استوار میسازد که هیچگونه جدایی را نمیتوان در میان آنان یافت.
خدا در قرآن به دو نوع اخوت دینی اشاره میکند که اخوت ایمانی و اخوت شیطانی از مهمترین آنهاست. برادران شیطان کسانی هستند که بر دین شیطان هستند و از دین اسلام خارج شدهاند. البته ممکن است که به ظاهر با اسلام رابطهای داشته باشند، ولی فکر و عمل آنان شیطانی است؛ بنابراین در همان چارچوب فلسفه و سبک زندگی شیطانی حرکت و زندگی میکنند. برادران شیطان در میان مسلمانان، در خدمت دولتهای استکباری و ظالمان جهانی هستند که خدمتگزاران و اولیای شیطان هستند.
از آنجا که شناخت خصوصیات فکری و رفتاری برادران شیطانی برای جداسازی خودی از غیر خودی ضروری و اساسی است، قرآن بخشی از آیات را به بیان ویژگیهای برادران شیطانی اختصاص داده است. نویسنده در این مطلب به برخی از این ویژگیها پرداخته است.
***
اخوت دینی، قویترین پیوند انسانی
انسانها با هم پیوندهای گوناگونی دارند؛ از جمله میتوان به پیوند نسبی و خویشاوندیاشاره کرد که به سبب ارتباط رحم به وجود میآید. رابطه برادری، خواهری، فرزندی و مانند آنها از جمله پیوندهای نسبی و رحمی است. پیوندهای نسبی در صورت گسترش به شکل پیوندهای قومی، قبیلهای و نژادی خودنمایی میکند که در گذشته ملتها و دولتها بیشتر در سایه آن شکل میگرفت.
رابطه و پیوند مهم دیگر در میان انسانها پیوند سببی است که با ازدواج و پیوند زناشویی ایجاد میشود. این پیوند میتواند دایره ارتباط انسان را از محدوده پیوندهای رحمی فراتر برد؛ زیرا پیوند زناشویی ممکن است میان غیر خویشاوندان و غیر اقوام انجام شود که دراین صورت دولتها و ملتهای بزرگ و قویتری را شکل میدهد که از پیوند زناشویی پدید آمده است.
اما به نظر میرسد که هیچ پیوندی محکمتر و استوارتر از پیوند دینی نباشد؛ زیرا پیوند دینی به حوزه فکر و عمل ارتباط مییابد و کسانی را که از نظر فلسفه و سبک زندگی یکسان و همانند هستند در یک اجتماع جمع میکند. از نظر آموزههای قرآن، پیوند دینی که از آن به اخوت دینی یاد میشود، یکی از مهمترین و اساسیترین پیوندها در جوامع بشری است که موجب ایجاد امتها در میان انسانها میشود که فراتر از جغرافیای زمان و مکان، قوم و قبیله، فرهنگ و نژاد و زبان و مانند آنها موجب تالیف قلوب افراد میشود و آنان را با انسجام شگفت به هم پیوند میزند.
در قرآن، انواعی از اخوت دینی مطرح شده است که در یک دستهبندی کلان میتوان آن را به دو دسته اخوت ایمانی و اخوت شیطانی دستهبندی کرد.
در آیات قرآن از اخوت دینی اهل کتاب (یهودیان) و منافقان (حشر، آیات ۱۱ و ۱۸؛ مجمع البیان، ذیل آیات)، اخوت دینی منافقان (آل عمران، آیات ۱۵۶ و ۱۶۸)، اخوت دینی مومنان (حجرات، آیه ۱۰؛ آل عمران، آیه ۱۰۳) اخوت دینی شیاطین جنی و انسی در دوزخ (اعراف، آیه ۳۸)، اخوت دینی بهشتیان در بهشت (حجر، آیه ۴۷) و مانند آنها سخن به میان آمده است که مولفه اصلی این پیوند همان ارتباط مستحکم در فلسفه و سبک زندگی است که این افراد در پیش گرفتهاند.
این پیوندهای دینی موجب میشود که وقتی به افراد دینهای ایمانی و شیطانی نگاه شود، به خوبی از فلسفه و سبک زندگی آنان به دست آید که تا چه اندازه در اهداف و روشها یکسان فکر و عمل میکنند و سبک زندگی مشترکی دارند.
همین پیوندهای دینی است که حتی افراد خونی از پدر و فرزند و برادران خونی و رحمی را در برابر هم قرار میدهد و حتی به سادگی به کشتن یکدیگر اقدام میکنند تا این گونه دین ایمانی یا شیطانی خویش را حفظ کنند.
از نظر قرآن، دین موجب میشود که افرادی از نژادها، فرهنگها، زبانها و جنسیتهای گوناگون در زمانها و مکانهای مختلف با هم از چنان پیوند مستحکم و استواری برخوردار شوند؛ که اصولا پیوندهای دیگر دیده نشود. بر همین اساس است که در اخوت ایمانی – اسلامی افراد با آنکه دارای تفاوتهای بسیاری از نظر جغرافیا، فرهنگ، قومیت، جنسیت و مانند آنها هستند، به دفاع و حمایت از یکدیگر میپردازند و در برابر خویشاوندان سببی و نسبی قرار میگیرند (آل عمران، آیه ۱۰۳) یا از حقوق اساسی خویش، چون قتل خویشاوندان به دست برادر دینی میگذرند و با اخوت ایمانی با او تعامل میکنند و قاتل را میبخشند. (بقره، آیه ۱۷۸)
کسانی که از اخوت ایمانی – اسلامی برخوردار هستند، نه تنها اهل عفو و گذشت از خطای یکدیگر هستند (همان)، بلکه تلاش میکنند که آنان را در ردیف خویش از حقوق مساوی برخوردار سازند (توبه، آیه ۱۱) و کارهای مفسدانه برادران دینی خویش را اصلاح نمایند (بقره، آیه ۲۲۰) و به دور از هر کینهای برای آنان طلب مغفرت کنند (حشر، آیه ۱۰) و با ایثارگری از حقوق حقه خویش برای رفاه برادران ایمانی بگذرند و به آنچه نیاز دارند به برادر ایمانی خود ببخشند.(حشر، آیات ۸ تا ۱۰)
بنابراین باید گفت که اخوت ایمانی و دینی از مهمترین و مستحکمترین پیوندهای بشری است که هیچ پیوند دیگری در این سطح وجود ندارد؛ زیرا وقتی شخص میان تقدیم پیوند خویشاوندی و پیوند و اخوت ایمانی قرار میگیرد، پیوند ایمانی را ترجیح میدهد و آن را مقدم میدارد؛ زیرا از نظر انسانهای مومن، هیچ چیز دیگری در سطح برادری ایمانی قرار نمیگیرد.
صفات برادران شیاطین از نظر قرآن
در برابر اخوت ایمانی میان مومنان اخوت دینی شیاطین جنی و انسی وجود دارد؛ زیرا همان طوری که مومنان تحت ولایت الله با یکدیگر الفت و پیوند بسیار محکم روانی – عاطفی برخوردارند و خدا میان مومنان الفت ایجاد کرده است (آل عمران، آیه ۱۰۳)، همچنین میان کسانی که تحت ولایت شیطان قرار دارند، نوعی پیوند محکم و استواری است که باید به آن عنایت و توجه خاص داشت. البته از نظر قرآن، هرگز سطح پیوند دینی برادران شیطانی در سطح پیوند دینی مومنان نیست؛ زیرا آنان به دلایل و عوامل گوناگون گرفتار نوعی تفرقه هستند؛ چون خدا در قرآن درباره منافقان از حزب شیطان میفرماید: آنان به صورت دسته جمعى جز در قریه هایى که داراى استحکامات است یا از پشت دیوارها با شما نخواهند جنگید. جنگشان میان خودشان سخت است. آنان را متحد مىپندارى، ولى دلهایشان پراکنده است؛ زیرا آنان مردمانىاند که نمى اندیشند و تعقل نمیورزند. (حشر، آیه ۱۴)
در آیات قرآن صفاتی برای اخوت شیطانی و برادران شیطان بیان شده که از مهمترین آنها میتوان به این موارداشاره کرد:
۱. اتحاد ظاهری و اختلاف باطنی: چنانکه در همین آیه ۱۴ سوره حشر بیان شد، پیوند دینی برادران شیطان به ظاهر محکم و استوار است؛ ولی در باطن گرفتار اختلاف شدید هستند؛ چرا که اگر صراط مستقیم یکی است و پیروان اسلام در یک فلسفه و سبک زندگی با هم متحد هستند؛ زیرا نور ولایت الله یکی است؛ اما ظلمت ولایت شیطان متعدد و متنوع است. بنابراین، آنان نمیتوانند در ظلمات، یک فلسفه و سبک واحد داشته باشند، بلکه دارای فلسفهها و سبکهای متعدد و متنوع و مختلفی هستند. ریشه همه اینها به همان ظلمت کفر و شرک باز میگردد. بنابراین، در ظاهر یکی و در باطن متعدد و متنوع و مختلف هستند؛ زیرا اگر بخواهند به اتحاد برسند میبایست از نور عقلانیت و ایمان بهرهمند شوند که آنان محروم هستند. (نگاه کنید: بقره، آیه ۲۵۷؛ مائده، آیه ۱۶؛ حدید، آیه ۱۳)
۲. جهالت عقلی: از دیگر صفاتی که برادران شیطان بدان گرفتار هستند، جهالت عقلی است؛ به این معنا که از نورانیت عقل بهرهای ندارند تا حقایق هستی را چنانکه هست بشناسند و به کار گیرند. البته ممکن است که از عقلانیت ابزاری برخوردار باشند که در سطح و هم، به آنان کمک میکند تا بتوانند خواستههای قوای غضبانی و شهوانی خویش را ارضا کنند. (حشر، آیه ۱۴)
۳. خوف و ترس: از دیگر صفات برادران شیطان این است که همواره در حال ترس نسبت به آینده هستند. این ترس در شیطان ریشه در همان شناختی دارد که از خدای رب العالمین دارد (حشر، آیه ۱۶) که او را در همین دنیا به شکلی مجازات کند و آسیبی به بدن او برساند؛ اما ترسی که در دیگر برادران شیطان است، به سبب هراسی است که شیطان برای مهار و کنترل اولیای خویش به کار میگیرد. (آل عمران، آیه ۱۷۵)
۴. فرار از خطر: برادران شیطان تا جایی در کنار هم متحد هستند که خطری اساسی زندگی و مال و ثروت آنان را تهدید نکند؛ اما همین که احساس خطر را جدی بیابند از میدان خطر میگریزند. (حشر، آیه ۱۲)
۵. پیمان شکنی: برادران شیطان نسبت به پیمانی که میبندند وفا نمیکنند، بلکه با پیمانشکنی خیانت میورزند و حتی دوستان خویش را نیز گرفتار میکنند و آنان را در معرض خطر قرار میدهند. پس این رویه شیطانی تنها نسبت به مومنان نیست، بلکه نسبت به خودیهای خودشان نیز همین رویه را دارند. (حشر، آیه ۱۲)
۶. برائت از یکدیگر: اصولا انسانها به مرزبندی میان امور گرایش دارند؛ زیرا با مرزبندی است که امکان بیان فراهم میشود و حق و باطل شناخته و معلوم میگردد. بر اساس همین اصل است که اسلام به تولی و تبری تاکید دارد؛ تا خودی از غیر خودی شناخته و مرزها مشخص شود. مومنان نسبت به یکدیگر تولی و نسبت به دشمنان تبری دارند. از نظر قرآن، منافقان و کافران که از برادران شیطان هستند، به جای برائت از غیر خودی، در شرایط خطر و سختی از یکدیگر برائت میجویند و خطاهای خودشان را نمیپذیرند؛ چه رسد که خطاهای دیگری را بپذیرند و مسئولیت همراهی و همکاری با برادران شیطانی خویش را قبول کنند. به سخن دیگر هنگام خطر، برائت جویی از کار مشترک از صفات و رویههای برادران شیطانی است. (حشر، آیه ۱۶) در این آیه بیان شده که شیطان دیگران را به کفر دعوت میکند، ولی وقتی احساس خطر کرد، به گردن نمیگیرد.
۷. ترس از مردم به جای خدا: برادران شیطان به جای آنکه از خدا بترسند، از خلق خدا ترس بیحساب و وحشتناک دارند؛ زیرا مردمانی هستند که عقل ندارند تا به ژرفای امور برسند که هر چیزی با منشا و خاستگاه خدا است و اگر مومنان قدرتی دارند، به سبب امداد الهی است. (حشر، آیه ۱۳)
۸. تبذیر: برادران شیطان اهل ریخت و پاش هستند و برای اموالی که مایه قوام اجتماع است (نساء، آیه ۵)، ارزشی قائل نیستند و آن را تباه میکنند؛ زیرا کفرگرایی آنان موجب کفران نعمتها میشود تا جای که نعمتها را نه تنها در جای مناسب استفاده نمیکنند، بلکه آن را با ریخت و پاش از میان میبرند. (اسراء، آیات ۲۶ و ۲۷) بر این اساس، هر کسی که ادعای اسلام و ایمان دارد و به ریخت و پاش اموال میپردازد، از برادران شیطان بوده و از برادری ایمانی خارج میشود.
۹. تضییع حقوق اهل بیت (ع): از دیگر صفات برادران شیطان این است که حقوق اهل بیت (ع) را تضییع میکنند (همان)؛ زیرا ذی القربی در آیه به معنای پیامبر (ص) و اهل بیت عصمت و طهارت است. (همان)
۱۰. تضییع حقوق مسکین و در راه مانده: کسی که حقوق مسکین و در راه مانده یا حتی خویشان خویش را ادا نمیکند و حاضر است مالی را ریخت و پاش کند، ولی به این افراد نیازمند ندهد، از برادران شیطان است. (همان)
۱۱. جهادگریزان: کسانی که در هنگام نبرد با دشمنان، حاضر به حضور در میادین جهاد نمیشوند یا میگریزند، از برادران شیطان هستند. (حشر، آیه ۱۱؛ احزاب، آیه ۱۸)
۱۲. ارتباط با کافران اهل کتاب: کسانی از مومنان همانند منافقان که با کافرانی از اهل کتاب ارتباط دارند جزو برادران شیطان و حزب او هستند. (همان)
۱۳. لعنت بر یکدیگر: برادران شیطان نسبت به هم الفت و انسی ندارند. آنان همان طوری که در هنگام خطر فرار میکنند؛ یکدیگر را نیز از خود دور میکنند و با لعنت قولی و فعلی دشمنی خویش را آشکار میکنند. (اعراف، آیه ۳۸) همان طوری که اخوت شیطانی در بنیادش سست و بیپایه است و در دنیا یکدیگر را در هنگام خطر رها میکنند؛ همین وضعیت در آخرت نیز وجود دارد و هرگاه احساس کنند که آسیبی به سبب همین رابطه اخوت برای آنان پدید میآید، این اخوت سست بنیاد را کنار میگذارند و علیه یکدیگر میگویند و عمل میکنند. (همان)
۱۴. دعوت به ترک جهاد: اخوان شیطان در میان مومنان و امت اسلام ممکن است زندگی کنند، ولی یکدیگر را به ترک جهاد دعوت میکنند و از حضور در جبههها و جهاد علیه دشمنان سرباز میزنند. (آل عمران، آیات ۱۵۶ و ۱۶۸)