گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، حسام ناصری مقدم؛ به بهانه شعلهور شدن تنشها میان چین و تایوان سعی دارم به بررسی تاریخی آن بپردازم. بحرانی که به تازگی مجددا در تایوان بر سر زبانها افتاده است، بحران تازهای نیست بلکه دارای ریشههای تاریخی میباشد و همواره قدرتهای منطقه ای و فرامنطقهای نقش پویایی در این بحران داشتهاند. بحران تایوان از سال ۱۹۴۹ به وجود آمد، در واقع در زمانی که در چین انقلاب کمونیستی شکل میگیرد و ملیگرایان درون چین بعد از شکست از مائو، به جزیره تایوان فرار میکنند. این افراد در آنجا تلاش کردند تا دولتی در تبعید تشکیل بدهند به این امید که سرانجام بتوانند دوباره سرزمین مادری خود را به دست آورند و این بار با الگوهای ملیگرایان الحاق پیدا کنند.
ریشه اصلی بحران تایوان به بحث استقلال و حاکمیت تایوان در نظام بین الملل بر میگردد و به لحاظ تاریخی دو بحران تایوان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند، که بحران نخست تایوان در سال ۱۹۵۴ در واقع یک سال بعد از جنگ کره اتفاق می افتد و دیگری بحران دوم تایوان در سال ۱۹۵۸ می باشد. بحران نخست با حمله پکن به دو جزیره چوئه موی و ماتسو که واسطه بین دو طرف تنگه تایوان هستند و میتوان گفت که ملیگرایان تایوان را تشکیل میدهد شکل میگیرد. این دو جزیره بیشتر نزدیک به سرزمین مادری هستند تا اینکه نزدیک به تایوان باشند ولی در همان سال ۱۹۴۹ وقتی به تایوان پناه بردند این دو مجموعه جزایر را هم آنها اشغال کردند. پکن نیز همیشه در راستای الحاق مجدد تایوان، به این دو مجمعالجزایری که در نزدیکی سرزمین اصلی هستند حمله میکرد که به راحتی در دسترس موشکهای چین میباشند.
اما در بحران دوم، ارتش آزادیبخش خلق چین که به رهبری مائو بود کمپین جدید توپ باران این دو جزایر را در دستور کار قرار میدهد و به صورت متوالی این جزایر را توپ باران میکند و در ادامه وقفهای چند روزه تا یک هفتهای انجام میدهد و دوباره شروع به بمباران این جزایر میکند. در واقع مائو این امر را تبدیل به یک الگو کرد که فقط در روزهای فرد توپ باران انجام میشد و حتی قبل از حمله به ساکنان آنجا هشدار داده میشد. مائو دستور داده بود که تأسیسات نظامی را هدف قرار ندهند و این راهبردی بود که مائو اینبار دنبال تحقق آن بود و نام آنرا نبرد سیاسی به جای استراتژی سنتی نظامی گذاشت. علاوه بر این موارد، همزمان با بمبارانی که به این جزایر میکرد، شروع به جوسازی گسترده برای آزادی تایوان کرد.
به طور کلی اگر بخواهیم بحران تایوان را در منطقه و پیامدهای ژئوپلیتیک آن در منطقه شرق آسیا را به خوبی درک کنیم علاوه بر ریشهیابی و بیان تاریخی این بحران، باید مثلث چین، آمریکا و تایوان را در نظر بگیریم. آمریکا یکی از قدرتهای فرامنطقهای مداخلهگر در منطقه شرق آسیا است، که در منطقه شرق آسیا از یک طرف برای مهار کمونیسم و از طرف دیگر بعد از فروپاشی کمونیسم برای تدوین و تامین امنیت متحدین خودش در آن منطقه همواره در این منطقه نفوذ داشته است.
حسام ناصری مقدم - دانشجو کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه فردوسی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.