گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- صبا پویان*، پس از جنگ اوکراین و روسیه که تحرکات سیاسی آمریکا آغازگر آن بود، اخیراََ سفر نانسی پلوسی به تایوان موجی از احتمالات مختلف را در فضای بین المللی برانگیخته است؛ احتمالاتی که بار دیگر حکایت از آغاز جنگ نیابتی و غیر مستقیم توسط آمریکا و تکرار سناریوی اوکراین و روسیه را دارند.
برای واکاوی این موضوع نیاز است اشارهای به یکی از نگرانیهای مقامات ایالات متحده که از اواخر دهه ۹۰ میلادی شکل گرفت، داشته باشیم. آنها با وجود اینکه خود را ابرقدرت نظامی و اقتصادی جهان تلقی کردهاند، اما تحلیلگران و سیاستگذاران این کشور، از رقم خوردن آینده جهان در آسیای شرقی هراساناند و توان بالای نظامی و تبدیل شدن چین به ابر قدرتی اقتصادی را به مثابه تهدید امنیتی مهمی، در نظام بینالملل تلقّی میکنند.
ایالات متحده از زمان باراک اوباما همواره سعی داشته است توسط هر نوع ابزار مداخلهجویانهای، همچون تحریم و جنگهای نیابتی، نقشآفرینی کرده و سیاست نگاه به شرق را محو سازد، اما در این بین، شاهد بودیم که حربه تحریم، نتایج موردنظر آمریکا را تامین نکرد؛ چنانکه حتی با وجود هزینههای هنگفتِ تنشهای اوکراین و روسیه، قیمت پول ملّی روسیه در بورس جهانی به ۶۲ روبل در برابر دلار رسید.
حال در صورت تکرار این سناریو برای چین، تحریمها چندان اثری بر این کشور نخواهند داشت، امّا قطعاََ شرکتهای تجاری و صنعتی و خصوصاََ آینده تحولات بین الملل، تحت تاثیر رفتارهای حساب نشده غرب قرار خواهند گرفت.
اکنون با این تفاسیر برای درگیر ساختن چین توسّط جنگ چه بازیچهای بهتر از تایوان؟
وقتی سال ۱۹۷۹ سیاست چین واحد تصویب شد به موجب آن تایوان جزء خاک چین محسوب گردید و آمریکا نیز طی توافقاتی این سیاست را پذیرفت و از به رسمیت شناختن استقلال تایوان، پرهیز کرد، اما اکنون شخص پلوسی هدف این سفر را در راستای استراتژی کلان آمریکا دانسته و این یعنی تلاش هدفمند در جهت کاهش قدرت پکن.
اگر نگاهی به مادّه ۲ منشور ملل متحد بیندازید، متوجه خواهید شد که اعضاء از هر گونه رفتار مداخله جویانه در حاکمیت سایر دولتها برحذر داشته شدهاند، ولی ظاهراََ ارجحیت منافع در مورد آمریکا، اقتضائات دیگری را به دنبال داشتهاست!
بنابراین همچون صدها مورد از اقدامات مداخله جویانه آمریکا در طول یک قرن اخیر که دامن کشورهای زیادی را گرفته، امروز مقامات این کشور سعی دارند از تایوان به عنوان اهرم فشار بر پکن استفاده کرده و با تحریک غیر مستقیم پکن و درگیر ساختن چین با چالشهای جدّی، آن را وادار به آغاز جنگی فرسایشی و صرف هزینههای نظامی هنگفت همانند جنگ اوکراین و روسیه سازند و در نتیجه بر طبل تنش افزایی مستمر بکوبند.
از سویی، علیرغم مواضع دقیق و هوشمندانه چین مثل داشتن اهداف برنامهریزی شده برای دهههای آینده و همراه نشدن با آمریکا در زمینه تحریم کشورهای مختلف و همچنین عدم تمایل به جنگ، امّا اگر آمریکا از طریق اقداماتی همچون سفر روز یکشنبه هئیتی از قانونگذاران به تایوان، سعی بر ادامه تنش زایی داشته باشد و حمایتهای گسترده تسلیحاتی و نظامی از تایوان در قالب ناتو را در دستور کار خود قرار دهد، احتمال دارد چین به تابآوریاش پایان داده و دست به مقابله رو در رو بزند.
در پایان گرچه وقوع جنگ و تحریم، چین را مدتی از اهدافش عقب خواهد راند، اما بدون شک در صورت پیروزی، آمریکا با دستان خود به افول قدرتش سرعت میبخشد.
*صبا پویان- دانشجوی کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه تهران
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.