به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، محمدمهدی محمودی - فعال دانشجویی، عملیاتی که از دید روسها بنا بود ۳-۷ روزه در اوکراین به نتیجه برسد، اکنون بیش از ۲۰ روز به طول انجامیده و البته برای روزهای متمادی، پیشروی روی زمین برای روسیه اتفاق نیفتاده است.
درباره علل این بنبست روسی نظریات متعددی مطرح است؛ از بیانگیزگی سربازان و عقب ماندگی تجهیزات و تاکتیکهای روسیه گرفته تا مقاومت مردمی اوکراینیها و یا ترکیبی از عوامل. اما اینها محل بحث ما نیستند. با قفل شدن کار در میدان نبرد نظامی و البته ضربات سهمگین تحریمهای غربی بر اقتصاد روسیه -که پوتین آنرا با توجه به احتمال عدم جدیت غرب در شدت تحریم، در شرایط کنونی تحریم ناپذیر میپنداشت، اما بنظر شدتعمل غربیها را دستکم گرفته بود! - این روزها با برخی تحرکات سیاسی کرملین، موضوعی جدید در معادلات مطرح شده است؛ ورود چین در حمایت از روسیه!
شنیدهها از تلاش فراوان روسیه برای اقناع چین به شروع حمایت لجستیکی از خط مقدم روسها در اوکراین و افزایش صادرات این کشور به بازارهای روسیه برای جبران فقدان کالاهای غربی حکایت دارد. تلاشی که واکنش عصبی و جسورانه واشینگتن را به دنبال داشته است. شنیدهها از جلسه جیک سالیوان مشاور امنیت ملی ایالات متحده با رئیس جمهور و تعدادی از سران دولتی و نظامی آمریکا، خبر از مصمم بودن کاخ سفید برای تنبیه اقتصادی چین با استفاده از تحریمهای گسترده -حتی به قیمت شوک به بازارهای غربی- درصورت ورود پکن در بحران به نفع روسیه میدهند.
اما چرا چین باید به نفع روسیه ورود کند/نکند؟
از یک سو، ورود چین به نفع روسیه، احتمالا به توفیق روسها در اوکراین منجر خواهد شد و این توفیق، اروپا را دچار وحشت کرده و به لاک دفاعی خواهد راند (در غیر این صورت، احتمال تغییر فاز اروپا از یک بازیگر منفعل به یک بازیگر فعال در عرصه استراتژیک و ژئوپولیتیک جهان و ایجاد جبههای جدید -و با اعتماد به نفس- با آمریکا بسیار بالا خواهد بود. جبههای که در آینده کار را بر چین بسیار سخت خواهد کرد.) انفعال و عقب نشینی اروپا حتی اگر به تکیهی بیشتر آنها به آمریکا نیز منجر شود، اتحادی سست و ترسان با تجربهی یک شکست بزرگ را درپی خواهد داشت که این مسئله دست چین را در معادلات آینده جهان بالاتر خواهد برد.
از سوی دیگر، این شکست نمودی از پیروزی میدانی اقتدارگرایی بر دموکراسی بوده و در سطح جهان موقعیت برتر را نصیب اقتدارگرایان خواهد کرد. اتفاقی که جایگاه امریکا را بیش از پیش سست کرده و راه را برای گسترش نفوذ چین در جهان هموارتر خواهد کرد.
جنبه دیگری از منافع این ورود و حمایت برای چین، در معادلات این کشور با روسیه تعریف میشود. روسیه اکنون در آستانه شکست است و ورود چین چنانچه منجر به پیروزی گردد، پوتین را عمیقاً مدیون و بدهکار چین خواهد کرد. این معادله از سویی برای شکلگیری جایگاه رهبری چین در جهان اقتدارگرایی مفید خواهد بود و از سوی دیگر، منافع اقتصادی بلند مدتی را به دنبال خواهد داشت. برای مثال، چین از نظر غذایی، کشوری وابسته بوده و از نظر امنیت غذایی دچار تهدید است. روسیه نیز یکی از بزرگترین صادر کنندگان مواد اولیه غذایی از جمله گندم است. با چنان اتحادی، روسیه میتواند منبعی مطمئن برای تامین مواد غذایی مهم چین باشد.
درباره منابع انرژی نیز در مدتی طولانیتر و با احداث خط لولههای عظیم، روسیه به منبع امن و ارزان و باثبات نفت و گاز چین بدل خواهد شد.
همچنین اینکه در صورت همراه شدن با روسیه، حمله به تایوان برای پکن مسجل شده و مانع خاصی برابر آن نخواهد بود.
در طرف مقابل، اما دلایل جدی نیز برای عدم ورود چین به این جبهه به چشم میخورد.
چین با وجود رشد اقتصادی چشمگیر و بهبود اساسی در شاخصهای توسعه، همچنان بطور جدی نیازمند حفظ و ایجاد اشتغال و افزایش درامد سرانه شهروندان خود برای فرار از بازگشت ناگهانی فقر است. اکنون مهمترین و بزرگترین مصرف کنندگان کالاهای چینی به گواه آمار، ابتدا آمریکا و سپس اتحادیه اروپا و پس از آن تعداد دیگری از کشورهای متحد غرب و آمریکا هستند. همچنین اقتصاد چین از نظر زنجیره تامین مواد اولیه، عمیقا به بافت اقتصاد جهانی وابسته است.
این وصف، ورود به جبهه اوکراین که با احتمال بالایی برابر با وضع تحریمهای متعدد از سوی آمریکا و غرب خواهد بود، از یک سو راه بزرگترین بازارهای مصرف محصولات چین را سد کرده و از سوی دیگر این کشور را در مسیر تامین مواد اولیه تولید با مشکل اساسی روبرو خواهد کرد. اتفاقاتی که چرخ بخش گستردهای از صنایع را به توقف کشانده و کسر قابل توجهی از جمعیت عظیم نیروی کار چینی را دچار بیکاری و به تبع آن، فقر خواهد کرد. نتیجه چنین وضعیتی، بحرانی است که میتواند تهدیدی حیاتی برای تمامیت حکومت چین باشد.
با درنظر گرفتن معادلهی همیشگی هزینه و فایدهی پکننشینان، بعید بنظر میرسد که چینیها -دستکم در این برهه از تاریخ- قصد و بنای تقابل تمام عیار و عریان با غرب را داشته باشند و احتمالا چنین حرکتی از نظرشان، یک ریسک بزرگ و بازی با تمام اندوختههای چین از صبوری و تلاش هفتاد و چند سالهی خود خواهد بود.
البته که در عالم سیاست عملی، هیچ چیز ناممکن نیست!
محمدمهدی محمودی - فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.