به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی طی بیانیهای به مناسبت هفته معلم با اشاره به برخی الزامات و اولویتها در حوزه تعلیم و تریبت پیشنهاد داد یک شورا متشکل از نمایندگان دانشجومعلمان و فعالان کارشناس در زمینه آموزش و پرورش تشکیل شده و میان دانشگاههای تربیت دبیر شهید رجایی و فرهنگیان با دولت و وزارت آموزش و پرورش به عنوان رابط حضور داشته و مطالبات دانشجومعلمان را تا حصول نتیجه پیگیری کنند.
متن این نامه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
" شأن معلّمی بایستی شناخته بشود؛ معلّمی یک کار بسیار بزرگ، کار بسیار مهم و کار بسیار باارزشی است. خود آموزش و پرورش باید نقش ایفا کند، رسانهها باید نقش ایفا کنند؛ دستگاههای فرهنگی، دستگاههای تبلیغی باید نقش ایفا کنند و هدف همهی اینها این باشد که جایگاه والای معلّم را به مردم معرّفی کنند. البتّه گشودن گرههای معیشتی هم یک کار بسیار لازم و مهمّی است که بایستی انجام بگیرد، که این عمدتاً بر عهدهی دولت و بر عهدهی مجلس شورای اسلامی است. "
مقام معظم رهبری ۱۴۰۱/۰۲/۱۲
اردیبهشت ماه هر سال، همزمان با بهار طبیعت، فرصتی به دست میآید تا برای بهار تعلیم و تربیت تمدنساز، دوباره ارزشهای معلمی را یادآوری کرد. سالروز بزرگداشت مرد میدان تعلیم و تربیت، اندیشمند مجاهد، دانشمند فرزانه و الگوی ایمان و استقامت، معلم شهید استاد مرتضی مطهری، سرآغاز هفته معلم است. در این ایام است که دوباره باید برای بازخوانی برنامههای نظام آموزشی و پرورشی کشور گفتمان مطالبهگری تحلیلی، انتقاد صالحانه و عزت خواهانه را به میان آورد. اگر ستون تمدن را فرهنگ بدانیم، آموزش و پرورش را باید بن مایه و معلم را باید معمار این تمدن دانست که فرهنگ را در جامعه جاری خواهد کرد. با این دیدگاه راهبردی است که میتوان سرمایهگذاری برای تعلیم و تربیت معلمان تمدنساز را ارزشمند و حیاتی دریافت و تنها پس از درک این حقیقت که معلم معمار آینده است، میتوان سخن از بایستگیها و الزامات نظام آموزش و پرورش برای ساختن تمدن ایران بزرگ اسلامی نوین را به میان آورد. اما برخی از این الزامات و اولویتها را میتوان به صورت زیر دسته بندی و برای رسیدگی به آنها اقدام کرد.
اول) جذب دانشجومعلم و نظام تربیت معلم
بدون شک داشتن ساختار آموزش و پرورشی قدرتمند تنها با تربیت نیروی انسانی شایسته امکان پذیر است. آزمون استخدامی، خرید خدمات است، اما پرورش معلم، تولید نیروی انسانی اثرگذار و پایدار است که خود زاینده جامعه فردا و انسان ساز است. به همین جهت باید هرگونه جذب و استخدام معلمان از مسیر دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی و دانشگاه فرهنگیان باشد. علاوه بر جذب دانشجومعلم، مسئله مهمتر تقویت ساختار نظام تربیت معلم و اصلاح درسهای صلاحیت معلمی است. درسهای صلاحیت معلمی، مکمل اصلی آموختههای علمی دانشگاهی بوده و همچون پُلی میان تعلیم و تعلم قرار گرفتهاند. دانشجومعلم متعهد شده تا آنچه آموخته را به نسل آینده ساز کشور آموزش دهد، لازمه انجام این تعهد، کسب تخصص است و پرورش نیروی معلم متخصص بر عهده نظام تربیت معلم قرار دارد و ما خواهان اصلاح محتوا و تقویت ساختار این نظام تربیتی هستیم.
دوم) تأمین معیشت معلمان و حقوق معنوی آنان
انجام وظایف راهبردی و حیاتی پرورش نسل و آموزش اساسی شهروندان آینده که بر دوش معلمان است، این مسئولیت خطیری بوده که به آرامش خاطر کامل و امنیت شغلی کافی احتیاج دارد. این امنیت و آرامش برای معلمان تنها زمانی محقق خواهد شد که دریافتی هر معلم، حداقل حقوق و دستمزد برای گذران یک زندگی متوسط در شأن معلم را شامل شده و ذهن معلم به جای نگرانی از بابت کمبود مالی به جای آنکه متوجه شغل دوم و سوم باشد، بر تربیت نسل و پرورش جامعه متمرکز گردد. در زمینه حقوق معنوی هم شأن و منزلت معلمان باید نه در شعار، بلکه در عمل حفظ شود. مسائلی همچون بیمه بهداشتی و درمانی معلمان باید افزایش کیفیت پیدا کرده و پوشش بهتر و بیشتری داشته باشد همچنین باید یک بار برای همیشه با جلب سرمایهگذاری از بخش گردشگری و ساخت مسکن و شهرسازی، مسئله اسکان موقت معلمان در خانهی معلم و مسئله مسکن معلمان آنچنان که شایسته ایشان است با امکانات استاندارد و بهینه ساخته و به معلمان تحویل داده شود. معلم معمار تمدن است و معاد جامعه در دست معلمان است، باید معاش معمارانِ تمدن تأمین شده تا معاد جامعه تضمین شود.
سوم) رتبهبندی اصلاح و دانشجومعلمان را شامل شود
تا همین چند سال پیش حقوق اولیه و مقدماتی دانشجومعلمان پایمال شده و حداقل حقوق قانونی آنها تضییع میشد تا اینکه با مطالبهگری جمعی از فعالان دانشجویی، قانون مکتوب و مصوبی که مغفول مانده بود، سرانجام اجرایی و حداقل حقوق به دانشجومعلمان تعلق گرفت، اما این پایان راه و سقف خواستههای ما نیست. مازاد بر این حقوق، باید طرح تشویقی برای حمایت از دانشجومعلمان توانمند و تلاشگر به منظور پاداش مضاعف با هدف تقویت مهارتهای فردی و اجتماعی و همچنین افزایش کیفیت نظام تربیت معلم، صورت گرفته و اجرایی شود.
علاوه بر آن، طرح رتبهبندی را باید شامل حال دانشجومعلمان نیز قرار داد، چراکه دانشجومعلمان نیز دو سال پایانی تحصیل خود را باید پیوسته با مدرسه در ارتباط بوده و در طرح جدیدی که از طرف وزارت پیشنهاد شده حتی به تدریس هم مشغول خواهند شد. از طرفی دوران دانشجومعلمی جزو سنوات خدمت هم محسوب میشود و اگر دانشجومعلمان در دوران تحصیل خود رقابت و تلاش بیشتری برای کسب مهارت و دانش داشته باشند، در آینده شغلی نیز موفقتر خواهند بود. همچنین خود طرح رتبهبندی معلمان باید اصلاح شده و به جای تأکید بر سنوات خدمت و تعیین محدودیت برای کسب رتبه بالاتر، چنان تنظیم شود که به عنوان یک مشوق و پیشران برای پیشرفت سطح کیفی نظام آموزش و پرورش باشد. این آن هدف مورد نظر در سند تحول بنیادین برای رتبهبندی معلمان است، اما طرح فعلی تنها با نام رتبهبندی بوده و در عمل یک ملغمه از قانون خدمات کشوری به بهانه افزایش ناچیز حقوق معلمان است که حق مقدماتی آنها را شامل میشود. در حالی که ابتدا باید حقوق معلمان همسانسازی شده و به خط فقر برسد و پس از آن رتبهبندی مضاف بر آن اجرایی شود.
چهارم) بازنگری در سند تحول بنیادین
بدون شک عمل به تمامی دستورات و برنامههای مطرح شده در این سند، اگر بدون تفسیر شخصی و برداشت سلیقهای صورت بگیرد، موجب یک تحول در ساختار آموزشی و پرورشی کشور خواهد بود، اما این سند به اندازه کافی گویای قدمهای لازم برای حرکت گام به گام تا رسیدن به قله نبوده و پیشنیازهای اجرایی شدن خود را در متن سند پشتیبانی نکرده و از آموزش و پرورش دولتی، رایگان و با کیفیت عالی بر محور تمدنسازی به قدر کافی حمایت نمیکند که بهتر آن بود ابتدا به صورت آزمایشی اجرا شده و سپس با شناختن نقاط ضعف و قوت اصلاح میشد. اما حالا باید با نظر تمامی کارشناسان دغدغهمند دوباره اصلاح و تقویت شود تا ضمن تکمیل نواقص و بررسی نقاط محل انتقاد، شروط اجرایی لازم را کسب نماید.
پنجم) اصلاح اهداف آموزشی مدارس در قرن جدید
اقتصاد دانشبنیان از مدرسه آغاز میشود. تبدیل علم نظری آموزش داده شده در مدارس به کاربرد عملی و تولید محصول اقتصادی، باعث میشود دانش آموزان در میدان عمل دانش کسب شده را به صورت قابل لمس دریافت و تجربه کنند. به ویژه در هنرستانها برقراری ارتباط میان بازار و صنعت با مدرسه باید به صورت هوشمند و پیوسته دنبال شده تا جایی که هر دبیرستان و هر هنرستان برای ما به مثابه یک شرکت کوچک دانش بنیان و کسب و کار نوپا باشد که دانش آموزان را با هدف تقویت مهارتهای اقتصادی و اجتماعی، آماده وارد شدن به بازار کار و خدمات میکند. در واقع انتظار میرود آموزش و پرورش کاربردی و مهارتی جایگزین آموزش مطلق نظری شود.
در پایان، پیشنهاد میشود یک شورا متشکل از نمایندگان دانشجومعلمان و فعالان کارشناس در زمینه آموزش و پرورش که دغدغهمند این مسائل بوده و برای برپایی تمدن ایران بزرگ اسلامی نوین دارای طرح و برنامه هستند تشکیل شده و میان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی و دانشگاه فرهنگیان با دولت و وزارت آموزش و پرورش به عنوان رابط حضور داشته و مطالبات دانشجومعلمان را تا حصول نتیجه پیگیری کنند.
به امید ایرانی بزرگ و سربلند با کوشش معلمان فکور، تمدنساز و اندیشمند.