به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، علی شیری: در دنیا عموما مبنا و معیارهای مشخصی برای محاسبه خاموشی وجود دارد. این میزان خسارت خاموشی به ازای هر ساعت تعیین میشود، برای مثال تعیین میکنند، در هر صنعت چه میزان خسارت به ازای یک کیلو وات ساعت خاموشی به بخش تحمیل میشود. البته این میزان خسارت خاموشی برای انواع مختلف بخشهای کشاورزی و صنعتی تعیین میگردد و به طور کلی یک معیار و روش برای محاسبه وجود دارد. در این روش میزان خسارت خاموشی بیش از هزینه و قیمت برق است. بر فرض مثال اگر قیمت برق ۱۰ سنت باشد، میگویند خسارت خاموشی ۱۰ برابر این میزان است. البته این رقم متوسط بوده و برای صنایع مختلف متفاوت خواهد بود.
تصور کنید، در سال گذشته حداقل ۶ تا ۷ هزار مگاوات خاموشی به صنایع تحمیل شد که 6 هزار مگاوات خاموشی در یک ساعت به مانند هفت میلیون کیلووات ساعت خاموشی است. اگر خسارت خاموشی را در کمترین حالت یک دلار در نظر بگیریم، به ازای هر ساعت خاموشی هفت میلیون دلار هزینه یا خسارت به بخشهای کشاورزی صنعتی و خانگی وارد میشود. اگر این خاموشی در روز سه ساعت ادامه داشته باشد، میزان خسارت در روز ۲۰ میلیون دلار خواهد بود و اگر این روند در طی ماه ادامه یابد، میزان خسارت به حدود ۶۰۰ میلیون دلار خواهد رسید.
این میزان خسارت در صنایع مختلف متفاوت است. در برخی از صنایع میزان این خسارت به ازای هر کیلووات ساعت فراموشی به ۱۰ دلار نیز میرسد. اگر بخواهیم در نگاه حداقلی به مسئله نگاه کنیم، طی یک ماه و فرض بر ۶ هزار مگاوات ساعت خاموشی حداقل ۶۰۰ میلیون دلار خسارت وارد میشود اما این رقم برای صنایع مختلف بزرگتر است. از همین رو برآورد میشود، بیش از 1 میلیارد تا 1 و نیم میلیارد دلار خسارت به صنایع مختلف و بخشهای کشاورزی و خانگی تحمیل شده باشد اما برآورد درستی در این زمینه وجود ندارد.
در دنیا برآوردها به درستی انجام شده و میزان خسارت در انواع صنایع کشاورزی، صنعتی و بخش خانگی را تعیین میکنند. به هر حال با توجه به اینکه عدد و برآورد دقیقی نداریم، حداقل خسارت ۶۰۰ میلیون دلار و حداکثر ۳ میلیارد دلار است، حتی گاهی میزان خسارت تا ۵ میلیارد دلار نیز برآورد میشود.
وقتی مشترکین با شرکتهای توزیع برق قرارداد منعقد کرده و انشعاب خریداری میکنند، میزان مصرف آنان تعیین میشود. این بدان مفهوم است که مشترک یک ظرفیت مشخصی را خریداری میکند. فرض کنید، مشترکی انشعاب ۳۲ آمپر و مشترکی دیگر انشعاب ۵۰ آمپر را خریداری میکند که طبیعتاً مشترک دوم به ازای ایجاد ظرفیت ۵۰ آمپر هزینهای را بهعنوان انشعاب پرداخت کرده و قرارداد منعقد میکند. بنابراین مجاز است تا ۵۰ آمپر مصرف کند. در نهایت باید بگوییم مشترکان با ۵۰ آمپر مصرف، کار خلاف مقررات انجام نمیدهند و نقشی در وقوع خاموشیها ندارند، چون ظرفیت مورد نیاز خود را خریداری کردهاند.
خاموشیهای برق نتیجه ضعف توسعه ظرفیت تولید است
امروز با خاموشیهایی مواجه هستیم که نتیجه نبود توسعه کافی ظرفیت تولید برق بوده است. طی هشت سال گذشته کمتر از ۲۰ درصد رشد تولید داشتهایم، در صورتی که دولتهای ماقبل از آن در دهههای ۷۰ و ۸۰ طی دورههای هشت ساله ریاستجمهوری حداقل بین ۶۰ تا ۷۰ درصد رشد توسعه تولید برق تجربه کردهاند.
به دلیل توسعه بخشهای صنعتی و کشاورزی سالانه شاهد رشد مصرف ۵ درصدی برق هستیم. ایران کشوری در حال توسعه است و باید متناسب با آن تولید برق را توسعه میدادیم، بنابراین امروز به علت کمکاری در این حوزه با خاموشیها مواجهیم. در این میان تغییر بارهای سرمایشی از کولرهای آبی به کولرهای گازی نیز در افزایش میزان مصرف برق تأثیرگذار بوده است.
آیا پرمصرفها هزینه واقعی انرژی را پرداخت میکنند؟
مسئله خاموشی در این است که تولید به اندازه مصرف توسعه داده نشد و بخش عمدهای از پرمصرفها بر اساس انشعاب خریداری شده برق مصرف میکنند. سوال این است، آیا پرمصرفها هزینه واقعی انرژی را پرداخت میکنند؟ در پاسخ باید بگوییم خیر، هزینه تأمین برق در زمان پیک مصرف ۲ تا ۳ هزار تومان است و مشترکین پرمصرف نقش اساسی در این میان دارند. آنها باید هزینههای واقعی را پرداخت کنند اما در حال حاضر این هزینهها از آنان مطالبه نشده است. بنابراین مدیران باید مدلی را طراحی کنند تا هزینه واقعی برق از مشترکین پرمصرف دریافت شود. این اقدام منبع مالی ایجاد خواهد کرد تا با آن بسیاری از ضعفهای تأمین مالی توسعه تولید و طرحهای مختلف در حوزه تولید برق برطرف گردد.
مشترکین پرمصرف، یارانه بیشتری نیز مصرف میکنند، چون دولت سوخت رایگان را در اختیار نیروگاهها قرار میدهد و آن را به برق تبدیل میکنند. به نوعی این یارانه به انتهای زنجیره که مشترکین هستند، منتقل میشود و طبیعی است، مشترکین پرمصرف سهم بیشتری از این نظام یارانهای میبرند. بنابراین دلیلی ندارد، قیمت واقعی را از مشترکین پرمصرف دریافت نکنیم.
باید این نکته را متذکر شویم، خاموشیها به دلیل توسعهنیافتن تولید برق است و مشترکین پرمصرف بیش از حد مجاز و قانونی مصرف نمیکنند. از این حیث آنان تأثیری در خاموشیها ندارد اما این مشترکان هزینههای واقعی برق را پرداخت نمیکنند.
با کمبود ۱۵ هزار مگاواتی برق مواجهیم
قبل از اینکه راجع راهکارهای کاهش خاموشی صحبت کنیم، باید تصویر درستی از میزان کمبود تولید برق داشته باشیم. در حال حاضر پیشبینی میکنیم، نیاز مصرف حدود ۷۰ هزار مگاوات باشد، در حالی که میزان تولید برق شاید کمتر از ۵۸ هزار مگاوات است. این بدان معناست که با کمبود تولید حداقل ۱۲ هزار و در برخی از برآوردها حتی تا ۱۵ هزار مگاوات برق مواجه هستیم. این کمبود تولید معادل سه برابر نیاز مصرف شهر تهران است، بنابراین کمبود تولید بسیار جدی بوده و دلیل آن نیز به توسعهنیافتن صنعت برق در ۸ سال گذشته بازمیگردد. طبیعتاً این میزان کمبود تولید را نمیتوان در کوتاه مدت رفع کرد. بایستی دنبال راهکارهایی بود تا میزان خاموشی یا اثرات آن کاهش یابد.
یکی از راهکارها این است که در کشور بالغ بر دو تا سه هزار مگاوات مولدهای تولید به صورت دیزلی وجود دارد که در ادارات مستقر هستند. باید این مولدها را به کار بگیریم و سریع آنها را وارد مدار کنیم. یک سری برنامه از سوی وزارت نیرو اجرایی میشود تا مشترکین صنعتی و کشاورزی در کاهش مصرف همکاری کنند، هرچند این اقدامات میتواند منجر به کاهش خاموشی برای مردم شود ولی عملاً با این کار تولید را کاهش میدهیم. کاهش تولید به نفع کشور نیست.
صرفهجویی 3 هزار مگاواتی برق با تنظیم وسایل سرمایشی
بخشی از کمبود تولید را میتوان با تغییر ساعت ادارات جبران کرد و این اقدام انجام شده است. همچنین بخشی از کمبود را میتوان ذیل راهکارهای مبتنی بر کنترل بارهای سرمایشی با استفاده از فناوریهای اینترنت اشیا کنترل کرد. به عبارتی به جای قطع برق برخی از مشترکین، میتوانیم با ابزارهای هوشمند بارهای سرمایشی را کنترل کنیم. با این اقدام دو تا سه هزار مگاوات صرفهجویی خواهیم داشت.
در توسعه تولید، نیروگاههای گازی و بزرگمقیاس در اولویت قرار دارند اما توسعه آنان به ۲ تا ۳ سال زمان نیاز دارد. بنابراین در کوتاهمدت میتوانیم نصب نیروگاههای خورشیدی را پیگیری کنیم و از این طریق طی یک سال، شاهد توسعه دو هزار مگاواتی باشیم.
باید برای توسعه مولدهای تولید برق و حرارت برنامه داشته باشیم. اگر این مولدها به صورت همزمان استفاده شوند، راندمان بسیار خوبی خواهیم داشت و میتواند برای شبکه برق مثمر ثمر باشد. ضمن اینکه مولدها قابلیت نصب در محل مصرف مشترکین را دارند. از آنجا که رساندن برق مشترکین نیاز به توسعه شبکه دارد، اگر بتوانیم در سمت مصرف مولدهای تولید را توسعه دهیم، طبیعتاً نیاز ما به توسعه شبکه هم کاهش پیدا خواهد کرد.
موارد مطرح شده راهکارهایی هستند که به صورت جدی باید در کوتاه مدت دنبال شوند اما نکته حائز اهمیت این است که باید برای کاهش اثرات و مدیریت خاموشی برنامه داشته باشیم. وزارت نیرو برای مدیریت مصرف برق برنامههای متعددی را برای استفاده از ظرفیت مشترکین صنعتی و کشاورزی طراحی کرده است. این راهکارها میتواند موثر باشد و خاموشی را کاهش دهد. باید منتظر خاموشیها باشیم، چون حجم ناترازی بسیار زیاد است. با مدیریت مصرف در زمان پیک شاید ۴ تا ۵ هزار مگاوات صرفهجویی کنیم و این در حالی است که ما ۱۲ هزار مگاوات کمبود برق داریم، بنابراین قطعاً شاهد خاموشیها خواهیم بود.
بخشی از مصرف برق را در ادارات شاهد هستیم. برای همین در روزهای پنجشنبه نسبت به روزهای چهارشنبه ۴ تا ۵ هزار مگاوات برق کمتر مصرف میشود. این میزان میتواند ناشی از بار مشترکین اداری باشد که با همکاری دستگاههای اجرایی و کاهش بار سرمایشی، مردم خاموشیهای کمتری را متحمل خواهند شد.
استفاده از ظرفیت بلااستفاده ادارات برای تولید برق
تمام نهادهایی که مولد دارند، باید آنها را وارد مدار کنند. نیروگاههای مجموعه پتروشیمی نیز باید وارد مدار شوند و با تمام ظرفیت فعالیت کنند. همچنین مجموعههای صنعتی نظیر فولاد، دارای نیروگاه هستند که میتوانیم از ظرفیت آنها نیز استفاده کنیم. به بیانی دیگر باید بگوییم هر آنچه که در تولید ظرفیت داریم، باید به کار بگیریم.
مردم نیز برای تجربه کمتر خاموشی باید از سیستمهای سرمایشی به درستی استفاده کنند. گفته میشود، اگر کولر را در دمای مناسب استفاده کنیم، در کاهش مصرف برق تأثیر خواهد داشت ولی میبینیم، کولرها در دمای ۱۶ و ۱۷ درجه تنظیم میشوند و این در حالی است که باید ۲۵ درجه باشند.
اگر مردم همکاری کنند، میزان خاموشی کمتر خواهد بود. البته همکاری مردم منوط به این است که مجموعههای دولتی همکاری کامل را داشته باشند و تمام ظرفیتهای خود را وارد مدار کنند. رسانهها از جمله صداوسیما باید به صورت جدی پای کار بیایند و فضای تبلیغاتی تغییر کند.
شاید نظام تعرفهگذاری تأثیر زیادی در کاهش مصرف نداشته باشد و بسیاری از مشترکین پرمصرف حساسیتی نسبت به قیمت برق نداشته باشند اما باید مشترکینی که پرمصرف هستند، بسته به پله مصرف هزینه بیشتری را پرداخت کنند. هرچند هزینه پرداختی نسبت به مشترکین دیگر بیشتر است اما به نسبت هزینههای واقعی که به صنعت برق تحمیل میکنند، بسیار کمتر خواهد بود.
صنعت برق صنعتی است که سیستمهای آن بر اساس درآمد حاصل از تعرفهها نگهداری میشود و توسعه پیدا میکند. یک راه این است که مشترکین بر اساس مصرف خود، هزینه واقعی را پرداخت کنند. بنابراین بایستی یک نظام حمایتی برای عموم مردم داشته باشیم و الگوها را برای مناطق مختلف به درستی تعریف کنیم. همچنین میتوانیم بخشی از الگو را نیز بهصورت یارانهای در نظر بگیریم و برای مصرف بیش از حد الگو تعرفه بهصورت پلکانی صعودی شود تا با دریافت هزینه واقعی آن را برای توسعه شبکه انتقال استفاده کنیم.
برخی از صنایع صادراتی هستند. لزومی ندارد، با نظام تعرفه یارانهای به آنان خدمات ارائه کرد، چون محصولات خود را با قیمت غیریارانهای به فروش میرسانند. بنابراین چنین صنایعی باید قیمت واقعی برق را پرداخت کنند تا منابع حاصل از آن مجدداً برای توسعه تولید و توسعه شبکه انتقال استفاده شود.
کارایی اقتصادی در تولید، انتقال و توزیع برق مناسب نیست
باید ساختار مدیریت صنعت برق را به ساختار مدیریت عملکردمحور هدایت کنیم، چراکه ساختار کنونی هزینهمحور است. به هر اندازه که شرکتها هزینه میکنند، این هزینه در تعرفهها لحاظ میشود. این امر باعث شده، به سمت ناکارآمدی حرکت کنیم. برای همین کارایی اقتصادی در بخش تولید، انتقال و توزیع برق مناسب نیست.
در وهله اول وظیفه مسئولین این است که هزینههای صنعت برق را کاهش دهند و این میتواند قدم بسیار بزرگی باشد. خروجی نیروگاهها اندک و تلفات شبکه برق زیاد است، بنابراین باید برای کاهش تلفات به افزایش خروجی برنامهریزی داشته باشیم.
همچنین میتوانیم هزینه واقعی برق از مشترکان پرمصرف بخش صنعت، کشاورزی و خانگی را به سمت پروژههای اولویتدار شامل پروژه توسعه تولید، توسعه نیروگاههایی با راندمان بالا و افزایش ارتقای ظرفیت عملی نیروگاهها هدایت کنیم.
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.