گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو_ فیلم مستند «باشگاه شهرت» به کارگردانی محمدحسن یادگاری که این روزها یکی دو نوبت از شبکههای مختلف سیما روی آنتن رفته است، به واسطه پرداخت آسیبشناسانه به پدیده «سلبریتیها» با استقبال مخاطبان مواجه شده است محمد حسن یادگاری، سازنده مستند باشگاه شهرت درباره انگیزههای خود از تولید این مستند گفت: سراغ سوژههایی برای ساخت مستندهایم میروم که در فرهنگ عامه جایگاهی داشته باشند و برای اقشار مختلف جامعه با هر سلیقه و جایگاهی جذاب باشد که در همین راستا تاکنون به موضوعاتی، چون فوتبال، فرزندآوری، دنیای مد و مشکلات مسکن پرداختهام که مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است و در همین راستا، موضوع «سلبریتیها» هم برای تمام مردم جالب توجه به نظر میآید. از سوی دیگر، مسألهمحوری برای من در حوزه مستند در اولویت است و تلاش میکنم یک رویکرد محوری در تحلیل حوزههای فرهنگی هم داشته باشم، زیرا معتقدم برای تولید مستند با محوریت فرهنگ، باید علم و دانش بیشتری نسبت به سایر حوزهها داشته باشیم، چراکه در حوزه فرهنگ، پایه و مبنای کار بر پژوهش و تحقیق بنا شده است. در کارهای قبلیام نیز به مسائلی، چون فوتبال از نگاه فرهنگی پرداختهام. بنده برای ساخت مستندهایم ۳ اصل اساسی را همیشه لحاظ میکنم و هر گاه درباره این ۳ اصل به جمعبندی رسیدم، نسبت به ساخت اثر اقدام میکنم. اولین و شاید مهمترین اصل، جذاب بودن سوژه مستند برای تمام طیفهای مخاطبان است، دومین معیار هم تفکرات و اعتقادات خودم است و سومین اصل بحث مهم سرمایهگذار است. درباره این کار به این جمعبندی در هر سه مورد دست پیدا کردم، از این رو با جدیت و انگیزه بالا نسبت به تولید مستند اقدام کردم.
وی ادامه داد: به عنوان یک مستندساز سعی میکنم جلوتر از زمان حرکت کنم و برای این مسأله یک فیلمساز باید تمام پازلهای قبلی سوژه را کنار هم بچیند و بتواند مسائل و موارد مطرح شده درباره سوژه را به صورت به روز شده برای مخاطبان به تصویر بکشد.
یادگاری افزود: با توجه به دلایلی که برای خیلیها مشخص است، هنگام پیشتولید کار به این نتیجه رسیدم که چارهای ندارم جز اینکه سلبریتیهای خارجی را دستمایه مستند قرار بدهم، اما اتفاقی که این وسط رخ میدهد این است که مسائل و سوژههای مطرح شده به طور کلی درباره سلبریتیهاست و قابل تعمیم به موارد وطنی هم هست.
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: متاسفانه از آنجا که قانون مشخصی درباره حمایت از فیلمسازی که به نقد اشخاص حقیقی یا حقوقی میپردازد در کشور وجود ندارد، ریسک تولید اینچنین آثاری بالاست و از سوی دیگر بسیار قابل پیشبینی بود که اگر به سلبریتیهای داخلی بپردازم، ضمن اینکه باید چند سال جواب پس بدهم، مستند را هم درگیر حاشیهای بیثمر میکردم که آنطور که باید و شاید حق مطلب را نسبت به مخاطب ادا نمیکرد.
وی درباره مهمترین تفاوت عملکرد سلبریتیهای خارجی با نمونههای وطنی گفت: سلبریتیهای خارجی به واسطه نوع قراردادهای حرفهای و قواعد فرهنگی که برایشان لحاظ میشود، خیلی کمتر پیش میآید به موضوعاتی ورود کنند که اطلاعات و سررشتهای در آن ندارد. اگر هم این اتقاق رخ دهد، شک نکنید با یک برنامهریزی خاص و هدایت شده این کار را انجام میدهند. در مجموع باید گفت سلبریتیهای خارجی طوری به اتفاقات جامعه خود واکنش نشان میدهند که از نظر مخاطبان کاملا عقلانی و منطقی به نظر برسد، زیرا این افراد در کنار خود از بهترین و خبرهترین مشاوران رسانهای بهره میبرند. اما در این سو اغلب سلبریتیهای وطنی ما کاملا احساسی، غریزهای، شخصی و حتی میتوان گفت برخی مواقع بچگانه به مسائل پیرامون خود واکنش نشان میدهند که این واکنشها از هیچ قاعده فرهنگی خاصی هم پیروی نمیکند و در نتیجه شاهد واکنشهای کاملا غیرمنطقی و احساسی در مواقع حساس جامعه از سوی سلبریتیهای وطنی هستیم که متاسفانه در برخی مواقع این واکنشها هزینه بالایی بر مردم و کشور تحمیل میکند که حتی امنیت مردم و کشور را هم تحت تاثیر قرار میدهد، در واقع با واژه «امنیت» بازی خطرناکی میکنند، البته معتقدم برخی مواقع این کار عمدی نیست و از ناآگاهی و نداشتن سواد رسانهای نشأت میگیرد.
شاهدیم سلبریتیهای خارجی بهواسطه همان قواعد فرهنگی که پیش از این اشاره شد، بخوبی توجیه هستند که اگر حرف و واکنشی غیر از قواعد حرفهای بزنند و نشان بدهند به طور کامل باید عواقب و مسؤولیت آن را بپذیرند و به همین خاطر خیلی کم پیش میآید که خود را وارد چنین چالشی کنند، اما متاسفانه سلبریتیهای داخلی، چون از هیچ قانون و قاعدهای پیروی نمیکنند، خیلی راحت و بدون مطالعه و آگاهی با انتشار یک توئیت، امنیت ملی کشور را به خطر میاندازند و مسؤولیت رفتار و گفتار خود را نمیپذیرند و هیچ کسی هم نیست که اینها را بازخواست کند. همچنین نکته جالب اینجاست که برخلاف تصور مخاطبان عام، این موارد هم کاملا برنامهریزی شده و بر اساس سیاستگذاریهای اعمال شده انجام میشود، زیرا سلبریتیهای خارجی برای هر قدمی که بخواهند بردارند از مشورت مشاوران حرفهای خود استفاده میکنند، به عنوان مثال همین اعتراضهای رابرت دنیرو، بازیگر مشهور هالیوود به ترامپ و سیاستهای جنگطلبانهاش، کاملا حسابشده و بر اساس پیشبرد اهداف حزبی در آمریکا انجام میشود، زیرا رابرت دنیرو و همحزبیهایش بخوبی پی بردهاند هماکنون بسیاری از مردم جهان و همچنین آمریکا نفرت عجیبی از دونالد ترامپ و سیاستهای دولت متبوعش دارند و سعی میکنند از نفرت سراسری مردم از ترامپ نهایت استفاده را ببرند و محبوبیت بیشتری نزد مردم کسب کنند.