به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، شرایط پیچیده سیاسی و اقتصادی لبنان موقعیت ویژهای را برای این کشور رقم زده است. پست ریاستجمهوری لبنان پس از پایان زمان ریاستجمهوری میشل عون، در آبانماه سال گذشته بیش از 5 ماه است که رها مانده و کشور از خلأ قدرت رنج میبرد. امور لبنان توسط دولت موقت نجیب میقاتی، اداره میشود و در طی ماههای اخیر نمایندگان پارلمان برای انتخاب رئیسجمهور جدید به توافق نرسیدهاند.
از نظر اقتصادی، لبنان تنها چند قدم تا فروپاشی کامل فاصله دارد. بحران اقتصادی در این کشور پس از همهگیری ویروس کرونا در سال 1398 و انفجار بندر بیروت در سال 1399، وخیمتر از گذشته شد. در حال حاضر ناامنی غذایی یکی از مخاطرات جدی لبنان بهحساب میآید، بیش از 80 درصد مردم زیر خط فقر قرار داشته و برای تأمین نیازهای اولیه خود با مشکل مواجه هستند.
نرخ بیکاری با روندی افزایشی، بهتازگی رقم 15/50 درصد را ثبت کرده، ارزش پول لبنان با شتاب زیادی در حال سقوط بوده و هر دلار برابر با 113 هزار لیره است، در چنین شرایطی صندوق بینالمللی پول ارائة کمک مالی به لبنان را مشروط به اصلاحات سیاسی در این کشور نموده و بیروت با ازدسترفتن امیدهای خود برای دریافت کمک از نهادهای بینالمللی در حال فروپاشی است.
باتوجهبه وضعیت موجود، بازیگران اصلی خارجی در لبنان، بهویژه عربستان و فرانسه حضور خود در این کشور را به حداقل رساندهاند چرا که نفوذ در لبنان در مقطع کنونی هزینة بسیار زیادی در بر دارد. با خارجشدن سرمایههای کشورهای خارجی از لبنان، قطر در حال شناکردن خلاف جریان آب بوده و سعی در ورود همهجانبه به مسائل لبنان دارد.
در سال 1385، پس از جنگ 34 روزه میان اسرائیل و حزبالله، قطر برای بازسازی چند شهر و روستا در جنوب لبنان کمکهای مالی ارسال کرد. دو سال بعد، دوحه میزبان نشست رهبران سیاسی لبنان بود که در جریان آن توافق دوحه منعقد شد و ژنرال میشل سلیمان، بهعنوان رئیسجمهور لبنان انتخاب گردید و بحران سیاسی 18 ماهه لبنان به پایان رسید.
در سال 1397، بنیاد خیریه قطر هزینه بازسازی کتابخانه ملی لبنان را تأمین کرد و در همان سال دوحه اعلام کرد اوراققرضه دولتی لبنان به ارزش 500 میلیون دلار را خریداری میکند تا به اقتصاد این کشور کمک کند.
شیخ تمیم امیر قطر در نشست اقتصادی بیروت در سال 1398 نیز شرکت کرد. یک سال بعد خبر خریداری هتل معروف Beirut Le Vendome لبنان، توسط قطر نشان از عزم این کشور برای افزایش نفوذ قطر در لبنان داشت.
از سال 1400، کمکهای قطر به لبنان بهصورت آشکارتری پی گرفته شد. دولت قطر اعلام کرد 60 میلیون دلار برای پرداخت حقوق اعضای ارتش لبنان اعطا کرده و ماهانه 70 تن مواد غذایی برای ارتش ارسال خواهد کرد. همچنین امیر قطر به دولت حسان دیاب، نخست وزیر وقت لبنان، کمکهای مالی نمود.
بهمنماه سال گذشته نیز، قطر به همراه عربستان، فرانسه و آمریکا در نشستی در پاریس با هدف ارائه طرحی برای اصلاح اقتصادی و توافق برای انتخاب رئیسجمهور آینده لبنان، شرکت کرد.
در فروردینماه سال جاری و با سفر محمد بن عبدالعزیز، وزیر مشاور قطر در امور خارجه به لبنان و دیدار با مقامات این کشور، توجهها به حضور قطر در لبنان تقویت شد. حضوری که از مدتها پیش مقدمات آن بهآرامی در حال فراهمشدن بود.
برخی تحلیلگران، پس از سفر ژنرال جوزف عون، فرمانده ارتش لبنان به قطر و دیدار با مقامات این کشور در سال گذشته، هدف قطر از حضور در لبنان را حمایت از وی برای رسیدن به ریاستجمهوری لبنان عنوان کردهاند.
برخی دیگر بهویژه رژیم صهیونیستی، حضور قطر در لبنان را در راستای حمایت از حزبالله تفسیر میکنند همان گونه که در طی سالهای اخیر قطر از گروههای اسلامگرای منطقه حمایت کرده است. در مقابل برخی معتقدند حمایت قطر از ارتش لبنان به معنای موازنه سازی در برابر حزبالله است.
اما حقیقت این است که قطر از ایفای نقش میانجیگری در لبنان و حمایت از این کشور به دنبال کسب اهداف اقتصادی است؛ لبنان در ماههای گذشته به حال خود رها شده است، کشورهایی که سابقاً در لبنان بازیگران تأثیرگذاری بهحساب میآمدند اکنون هم حضور سیاسی و هم سرمایههای خود را از بیروت خارج کردهاند، در نتیجه قطر لبنان را زمینه بدون رقیب برای سرمایهگذاری خود میداند.
مسئلة انرژی یکی از مهمترین زمینههای موردتوجه قطر و یکی از اصلیترین دلایل حضور این کشور در لبنان است؛ قطر بهتازگی 30 درصد از سهام میادین گازی و نفتی لبنان را به دست آورده تا در کنار ایتالیا و فرانسه سومین سرمایهگذار در اکتشافات فراساحلی لبنان باشد.
پس از کنار رفتن نواتک روسیه از کنسرسیوم اکتشاف گاز دریای مدیترانه، قطر 20 درصد سهام این شرکت را بهعلاوه 5 درصد از سهام شرکت انی ایتالیا و 5 درصد از سهام شرکت توتال فرانسه را خریداری کرد و حضور خود در حوزة انرژی لبنان را تضمین نمود.
پس از آنکه روسیه در اثنای بحران اوکراین تا حدودی از صادرات گاز کنار گذاشته شد قطر برای پر کردن این خلأ و حفظ مشتریان آسیایی خود ضمن جذب مشتریان جدید اروپایی، به منابع جدید گازی نیاز پیدا کرده است و لبنان یکی از بهترین فرصتهای دسترسی به منابع است. در واقع آنچه قطر را مایل به حضور کرده است نه قدرتنمایی سیاسی بلکه دستیابی به درآمدهای بیشتر حاصل از انرژی است.
در حال حاضر نمیتوان قطر را بازیگری اصلی در تحولات داخلی لبنان بهحساب آورد و باتوجهبه رویکرد میانهروی و عدم حمایت جهتدار از احزاب به نظر میرسد رهبران قطر چندان به دنبال ایفای نقش سیاسی نیستند.
قطر با تمام احزاب سنی، شیعی و مسیحی لبنانی روابط دوستانه داشته و از هیچ یک در مقابل دیگری حمایت نکرده، خود را میانجی معرفی کرده و در مواضع اعلامی همواره بر راهکار سیاسی برای عبور از بحران تأکید کرده است.
چنین رویکردی در کنار کمکهای مالی گسترده به اقتصاد بیروت و نفوذ روبهافزایش قطر در حوزه اکتشاف و استخراج گاز در سواحل لبنان نشاندهنده آن است که اولویت نخست برای ایفای نقش دوحه در لبنان صرفا منافع اقتصادی است.