به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، احیای روابط سوریه و عربستان سعودی تعجب آور نیست. ریاض تلاشهای اعراب برای احیای روابط با دمشق را رهبری میکند و به دنبال بازگشت این کشور به اتحادیه عرب و یافتن راهحل نهایی برای بحران سوریه است.
موضع عربستان سعودی در قبال سوریه سوالاتی را در میان تحلیلگران سیاسی مطرح کرده است که برخی این اقدام عربستان را «جنبه بشردوستانه» و «نجات مردم سوریه» از بحرانها دانستهاند.
به دنبال توافق ایران و عربستان سعودی تحت حمایت چین و مصالحههای حاصل از آن (سعودی-سوری، قطر-بحرینی و یمن-سعودی) منطقه به سوی ثبات و آرامش پیش میرود.
پیش از آن نیز آشتی مصر، قطر و مصر و ترکیه... که نشان دهنده تمایل کشورهای منطقه به گشودن صفحه جدیدی از روابط میان خود است، صورت گرفت.
تمایل کشورهای منطقه برای احیای روابط خود ناشی از اراده داخلی این کشورها و کاهش نفوذ آمریکا و اسرائیل است که به طور کلی به دنبال مداخله در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بودهاند. آمریکا و رژیم صهیونیستی طول سالیان متمادی به دنبال دامن زدن به اختلافات میان کشورهای منطقه و ایجاد درگیری بین آنها بوده اند.
عربستان سعودی سالها پیش، بهویژه با روی کار آمدن «ملک سلمان» پادشاه عربستان و «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی و دورشدن واشنگتن از ریاض، به سمت شرق یعنی روسیه و چین حرکت کرد.
نشست چین و سران کشورهای عربی که در سال 2022 در ریاض برگزار شد، با توجه به کاهش نقش مصر در این نشست به دلیل مشکلات اقتصادی، عربستان سعودی را به عنوان رهبر نظام رسمی عرب تثبیت کرد. این شرایط باعث شد که مصر امتیازاتی به کشورهای حوزه خلیج فارس بدهد و در مقابل امتیازات اقتصادی مانند سپردههای بانکی و ... بگیرد. به ویژه اینکه که کشورهای خلیج فارس یک سیاست جدیدی را در مقابل مصر اتخاذ کردند و سیاست آنها به این شکل است که از ارائه کمکهای غیر مشروط خودداری میکنند. بر اساس این سیاست کمکهایی که به مصر ارائه میدهند به شکل کمکهای مشروط و خرید داراییهای دولت مصر و ... است.
پس از جنگ اوکراین صحبت در مورد لزوم گسترش شورای امنیت به کشورهای دیگر آغاز شد. به طوری که صحبت از واگذاری یک کرسی به هند، یک کرسی به قاره آفریقا و یک کرسی به کشورهای عربی به میان آمد.
«جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا در جریان اجلاس سران آمریکا و آفریقا، به قاره آفریقا وعده داد که از تلاشها برای دادن کرسی به آن در شورای امنیت حمایت کند تا بتواند حمایت این قاره را برای رأی دادن در مجمع عمومی علیه روسیه جلب کند.
در مورد اعطای کرسی به اعراب، این امر مستلزم همبستگی کشورهای عربی حول یک رهبری قوی است که میتواند این تلاشها را دنبال کند. عربستان در این میان گزینه مناسبی است به ویژه اینکه توسط چین و روسیه حمایت میشود و آمریکا نیز حق وتوی عربستان را ندارد.
همه این دستاوردها، تمایل عربستان را برای پایان دادن به اختلافات میان کشورهای عربی و بازگشت سوریه به اتحادیه عرب را افزایش میدهد.
تلاش عربستان برای بازگرداندن سوریه به اتحاد عرب سوالاتی را مطرح میکند که آیا این تلاش نتیجه اعتقاد سعودیها به لزوم اتخاذ سیاست جدید و رویکرد واقع بینانهتر با پرونده سوریه و پروندههای دیگر در منطقه بود؟ و آیا عربستان برای این تلاش چراغ سبز آمریکا دریافت کرده است؟
موضع امروز عربستان با موضع سال 2011 به ویژه از نظر سیاسی متفاوت است. همچنین، موضع ایالات متحده نیز با موضع سال 1991 تفاوت دارد و منافعش در منطقه نیز تغییر کرده است.
به همین ترتیب، سوریه، پس از سالها جنگ و ویرانی، دیگر مانند گذشته نیست و شاید تنها چیزی که در این کشور ثابت مانده اصول و ارزشهای عربی است که جایگاه بالایی نزد رهبری، مردم و همچنین در سیاست خارجی این کشور دارد.
مواضع تند عربستان سعودی در قبال بحران سوریه چندان دوام نیاورد، زیرا از سال 2015 سیاست دیگری را دنبال کرد که با توقف تلاشهای خود برای «نابودی نظام در سوریه» آغاز و به توافق برای احیای روابط خود و یافتن راه حلی برای بحران سوریه تبدیل شد.
شاید آنچه تلاشهای ریاض را برای دولت سوریه قابل قبول میکند این باور باشد که موضع عربستان سعودی تغییر کرده است و در موضع گیریهای خود نسبت به دمشق با آنچه در گذشته بود متفاوت است و این همان چیزی است که «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه در سخنرانی اخیر خود در سفر به مسکو به صراحت درباره این موضوع صحبت کرد.
به همین ترتیب، دیدگاه عربستان سعودی برای راهحل سیاسی جهت بحران سوریه، دیگر بر قطعنامه 2254 که دمشق آن را به طور کامل و با جزئیات رد میکند، متمرکز نیست؛ چراکه شرایط بین المللی در زمانی که قطعنامه مذکور تصویب شد با شرایط امروز متفاوت است.
همچنین در بیانیه مشترک دیدار «فیصل المقداد» وزیر امور خارجه سوریه و «فیصل بن فرحان» وزیر امور خارجه عربستان اعلام شد که طی این نشست تلاشهای انجام شده برای دستیابی به راهحل سیاسی در حل بحران سوریه که وحدت، امنیت، ثبات، هویت عربی و تمامیت ارضی سوریه را حفظ کند به گونهای که به نفع مردم این کشور باشد، مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
دیدگاه عربستان سعودی در مورد بازگشت آوارگان سوری با دیدگاه دمشق همگرایی دارد و آن این است که بازگشت این آوارگان نیازمند تامین زیرساختهای لازم برای آن و بهبود شرایط زندگی در سوریه است که به معنای آغاز بازسازی سوریه با ارائه کمکهای عربی و بینالمللی به آن است.
شاید آنچه دمشق را به همکاری با ریاض ترغیب میکند این باشد که عربستان ممکن است به دلیل روابط خوب با روسیه و چین و همچنین نیازی که ایالات متحده در سطوح مختلف به عربستان دارد، بتواند نقش کمک به سوریه را بهتر از امارات یا عمان ایفا کند.
بدین ترتیب، عربستان سعودی دیگر در مواضع سیاسی خود منتظر چراغ سبز آمریکا نیست و شواهد زیادی در این باره از جمله تصمیمات اخیر «اوپک پلاس» در رابطه با کاهش تولید نفت، همکاری با روسیه و چین، از سرگیری روابط با تهران و ... وجود دارد.
به نظر میرسد که شدت سختگیری آمریکا نسبت به سوریه کمتر شده است، همانطور که «ودانت پاتل» معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا به خبرنگاران گفت که دولت آمریکا هرگز به عادی سازی روابط با نظام اسد نمیپردازد و هیچ کشوری را نیز تشویق به این کار نمیکند.
این بدان معناست که آمریکا دیگر همانند گذشته کشورها را برای عدم روابط با سوریه تحت فشار قرار نمیدهد.
دولت ایالات متحده همچنین از موفقیت میانجیگری روسیه برای بهبود روابط آنکارا و دمشق بیم دارد.
همه این ملاحظات ممکن است که کشورهای منطقه را به سمت جست و جوی نقاط مشترکی که در خدمت منافع همه آنها باشد سوق دهد. همین امر منجر به تقویت جایگاه عربستان خواهد شد و فرصت بیشتری را در اختیار این کشور جهت یافتن راه حلی برای بحران سوریه قرار میدهد.
این راه حل در صورت تحقق، حداقل در آیندهای قابل پیش بینی، عربستان را به عنوان رهبر نظام رسمی عربی تثبیت خواهد کرد که این امر مستلزم همکاری با برخی کشورهای عربی از جمله سوریه، مصر، عراق و الجزایر است.
به نظر میرسد چرخش عربستان به سمت دمشق و تلاش برای حل و فصل برخی از امور صرفا یک حرکت تاکتیکی برای انجام اقدامات بشردوستانه در قبال سوریه نیست بلکه یک چشم انداز راهبردی جامع است که عربستان پس از مشورت با دمشق و درک خواستههای آن برای اجرای این استراتژی تلاش خواهد کرد.