به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، نشستی با عنوان نقد و بررسی رمان «من مهدی آذر یزدی هستم» با حضور هادی حکیمیان، ابراهیم اکبری دیزگاه، علیالله سلیمی جمعه (بیستودوم اردیبهشتماه ۱۴۰۲) در غرفه گوشه نقد برگزار شد.
در ابتدا هادی حکیمیان، نویسنده کتاب «من مهدی آذریزدی هستم» درباره دلیل خود از ورود به عرصه رمان کودک و نوجوان گفت: این کتاب در واقع ادای دینی است به شخصیت برجستهای همچون آذریزدی که بهعنوان سرآغاز ادبیات کودک و نوجوان در ایران شناخته میشود. چند سالی است روز فوت ایشان بهعنوان روز ادبیات کودک و نوجوان نامگذاری شده است.
وی در ادامه با اشاره به اینکه تاکنون تنها در مقالات و پایاننامهها از او یاد میشد، مطرح کرد: من قصد داشتم رمان و اثری ارائه کنم که نوجوانان هم بتوانند کاری در ارتباط با شناخت شخصیت آذریزدی بخوانند.
این نویسنده در ارتباط با سیر داستان نیز گفت: دوران کودکی آذریزدی در تنهایی و کهنسالی او در بیماری گذشت، بنابراین مقطع میانسالی او دوران اوج و شهرت و محبوبیتش است. ما داستان خود را در همین برهه از زندگی آذریزدی بنا کردیم؛ دورانی که در زمان پهلوی میگذرد و در همین مقطع است که از طرف دربار برنده جایزه سال میشود، اما به دلیل شرایط و مناسک حاکم در جشنواره از رفتن به آن امتناع میکند. من همین نقطهعطف زندگی او را به طرح اصلی داستان تبدیل کردم و رمان «من مهدی آذریزدی هستم» نوشته شد.
علیالله سلیمی نیز درخصوص روایت کلی کتاب بیان کرد: این عنوان کتاب خواه یا ناخواه مخاطب را جذب میکند، چراکه اغلب کتابهای ایشان خوانده شده و میان مردم محبوبیت دارد. این رمان هم مولفههای رمان نوجوانان را دارد، هم قصه دارد و هم میتواند مخاطب را با کاراکترهای خود همراه کند و با آنها همذاتپنداری کنند. دو کاراکتر نوجوان در ابتدای کتاب مخاطب را با خودش میکشاند تا به مهدی آذریزدی برساند. در عین اینکه نویسنده میتوانست یکی از این دو نوجوان را شخصیت آذریزدی قرار دهد، اما ما این شخصیت را اواسط کتاب میبینیم و تا صفحه ۱۵۰ این شخصیت غایب است.
وی در ادامه گفت: آذریزدی این اواخر زندگی، منزوی شده بود و عموم مردم اغلب او را به این سبک زندگی میشناسند. در حالی که نویسنده «من مهدی آذریزدی هستم» از این مقطع از زندگی او فاصله گرفته و سعی کرده دوران اوج و شهرتش را روایت کند؛ دورانی که با کتاب «قصههای خوب برای بچههای خوب» بین مردم به محبوبیت رسید و بخش اعظمی از زندگیاش در کتاب حذف شده است.
سلیمی ادامه داد: این کتاب بیش از اینکه زندگینامهای باشد، در وهله اول رمان است و بخش ادبی کتاب بر بخش زندگینامهای آن میچربد. درعین اینکه کتاب سعی کرده است ابهت آذریزدی را نشان دهد، چیزی از او رو نمیکند تا مخاطب کنجکاو شود و خود برای شناخت بیشتر این شخصیت مقاله بخواند.
وی در ادامه با اشاره به جنبههای روایت تاریخی کتاب گفت: یکی از ویژگیهای کتاب، روایت تاریخی آن است و نویسنده تلاش کرده راوی بخشی از دوران پهلوی باشد؛ دورانی که با مقطع نوجوانی و جوانی این شخصیت همزمان میشود؛ روایتی که علاوه بر نمایش ارتباط حکومت با مردم در عینحال اوضاع چاپ و نشر آن زمان را توصیف میکند. در کنار همه اینها میتوان کمی هم اغراق را در قصه مشاهده کرد، بهخصوص داستانپردازی داخل کاخ کمی اغراق در خود دارد.
در ادامه جلسه ابراهیم اکبری دیزگاه، منتقد و نویسنده حاضر در جلسه در پاسخ به این سوال که آیا این کتاب ماموریت خود را در ارتباط با شناساندن مهدی آذریزدی به نتیجه رسانده است یا خیر، گفت: کتاب «من مهدی آذریزدی هستم» از چند منظر قابل تامل است؛ یکی اینکه این رمان یک رمان زندگینامهای است، در حالی که ویژگیهای این ژانر رمان را ندارد. در حقیقت، این کتاب را میتوان ادای دینی به این شخصیت دانست و اصلیترین موضوع این رمان تقابل میان معصومیت و قدرت است که درست هم پرداخت شده است. در این اثر دو نوجوان اراده میکنند و از روستا به شهر میآیند و در این میان به خاطر اتفاقاتی که رقم میخورد، لطافتِ معصومیت، خشونتِ قدرت را مهار میکنند.
وی با اشاره به روندی که در رمان قرار است بر اساس آن رویاها تعبیر شود، افزود: همین حرکت دو نوجوان برای تعبیر رویا، جذابیت پرکشش داستان است که نویسنده تلاش کرده است با عنصر طنز، نه طنز زبانی که طنز موقعیت، این جذابیت را بیشتر کند؛ طنزی که محصول کنار هم قرار گرفتن دو عنصر متضاد قدرت و معصومیت است.
این نویسنده در ادامه تاکید کرد: این کتاب اندیشه نوجوانانه دارد؛ نوجوانانی که گذشتهای ندارند، بلکه هرچه دارند آینده است؛ بنابراین شخصیتهای کتاب مدام جنبوجوش دارند و حرکت میکنند و به سمت رویاهای خود میروند.
وی در خصوص شخصیت حقیقی آذریزدی نیز گفت: شخصیت واقعی آذریزدی در کودکی خود مانده، انگار که تنها ۱۲ سال زندگی کرده و مدام آنها را در کتابهایش روایت میکند. یکی از دلایلی که توقف آذریزدی در کودکی را اثبات میکند همین بیتوجهیاش نسبت به جایزه کتاب سال پیش از انقلاب است که از دریافت آن انصراف میدهد.
ابراهیم اکبری دیزگاه در خصوص شخصیتهای کتاب گفت: نحوه زیست آذریزدی در دو شخصیت نوجوان کتاب خود را نشان میدهد. اگرچه آذریزدی دیر وارد کتاب میشود، اما نحوه زیست آذریزدی در این دو شخصیت اول کتاب وجود دارد و میتوان گفت از منظر معصومیت با روایت زندگی واقعی او قرابت دارد.
در ادامه حکیمیان با اشاره به جوایز متعدد آذریزدی تاکید کرد: این شخصیت نیاز به معرفی ندارد، حتی از طرف یونسکو نیز مورد تقدیر قرار گرفته است، اما من تلاش کردم از طریق این رمان به این شخصیت برجسته ادای دین کنم تا نوجوانان ما با این شخصیت آشنا شوند. هدف اصلی من در نگارش کتاب نوجوانان بودند و شخصیت نوجوان کتاب نیز برگرفتهشده از همین مقطع از زندگی آذریزدی است؛ در کنار آن شخصیت حائرزاده نیز از یک شخصیت واقعی برگرفته شده است.
سلیمی در بخش آخر صحبتهای خود گفت: این رمان با لحن طنز خود همه را نقد میکند، از سیاستمداران آن زمان تا خود مردم و حتی نقدی هم بر آذریزدی دارد و داستان زندگی او را نقد میکند. البته این معصومیت آذریزدی است که به نقد کشیده میشود.
اکبری دیزگاه گفت: معصومیت همیشه معادله قدرت را بههم میریزد، این موضوع پشتوانه انجیلی دارد که اگر بخواهیم به قدرت آسمانی دست پیدا کنیم، باید دوباره متولد شویم یا بچه شویم. همین مفهوم تاثیرگذاری است که نویسنده معنای زیباتری از آن ارائه کرده است؛ اینکه تنها معصومیت نمیتواند کاری کند، بلکه در کنار معصومیت باید اراده باشد تا به فعلیت برسد؛ جایی که این دو کودک نماد معصومیت اراده تهران مهاجرت میکنند و این اثبات فعلیت ارادههاست که در پایان به بلوغ میرسند و این تشرف و بلوغ، نکته طلایی کتاب است.
او بر جنبه ادبی کتاب تاکید کرد و گفت: محتوای ادبی کتاب نقطهقوت آن است. هرچند که من به طور کلی بر آثار آذریزدی نقد ویژهای دارم، چراکه او از طریق کتابهایش حرف میزند و تمام حرفهایش ابتدایی، نپخته و بچگانه است؛ بنابراین این شخصیت در واقعیت در کودکی خود مانده و رشد نکرده است.
حکیمیان نیز در پایان گفت: من تلاش کردم با این کتاب آذریزدی را به نوجوانان معرفی کنم و این شناخت تلنگری است برای تحقیق بیشتر برای شناخت او. چراکه آذریزدی آغازکننده مسیری است که هیچکس از او حمایت نکرد و خودجوش در دورانی که هیچکس به کودکان اهمیت نمیداد، ادبیات کودک و نوجوان را پایهگذاری کرد.
سیوچهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از ۲۰ اردیبهشت آغاز بهکار کرده و تا ۳۰ اردیبهشتماه ۱۴۰۲ در مصلی امام خمینی (ره) و همزمان بهصورت مجازی در ketab.ir ادامه دارد.