به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سعید جلیلی؛ در مصاحبه با سعید کرمی، دبیر واحد آموزش اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، مسئله جایگاه هویت ملی در اندیشه امام خمینی(ره) و ماهیت جمهوری اسلامی مورد بحث و پرسش قرار گرفت.
با توجه به ماهیت تحولخواهی در اندیشه امام خمینی(ره)، برخی مراد امام از انقلاب و مطرح کردن جمهوری اسلامی را سازگار شدن عنصر اسلامی آن با عرف جامعه به مثابه جمهوریت تحلیل میکنند. به نظر شما با توجه به جایگاه هویت ملی در اندیشه امام در کنار تحول آیا این تحلیل درست است؟
کرمی: با سوال در مورد هویت ملی و نسبت با سازگار شدن با عرف جامعه و مبحث اینکه آیا در اندیشه امام، مردمسالاری دینی با دموکراسی همخوانی دارد یا نه، باید به این مسئله توجه کرد که وقتی ما در نسبت با هویت ملی و جمهوری اسلامی صحبت میکنیم یا در خصوص مسئله ارتباط بین مردمسالاری و دموکراسی صحبت میکنیم، در ادبیات امام خمینی توجه به این موضوعات مهم است که ارتباط بین دیانت و سیاست مقولهای است که شکلدهنده به این ارتباط هویت دینی و نظام سیاسی است.
به عبارتی، امام خمینی تاکید دارند که مشخصه اصلی نظام سیاسی ارتباط دیانت و سیاست است و یک بههم پیوستگی عمیقی بین دین و سیاست وجود دارد و هرگونه تمایز و جدایی بین دین و سیاست عاملی است که عرفی شدن را به همراه دارد و در یک بستر زمانی موجب سازگار شدن نظام سیاسی با عرف است. اما زمانی که شاخص و ملاک اسلام و اسلامیت در نظام سیاسی وجود دارد، سازگار شدن با عرف به معنی کنار زدن دین معنی نمیشود. به همین دلیل است که امام خمینی به زوایای مختلف سکولاریسم و عرفی شدن اشاره میکنند و آن را تهدیدی برای جهان اسلام و زوال نظام سیاسی اسلام میداند زیرا هویت دینی به این معنی نیست که حکومت اسلامی به سمت سازگار شدن با عرفی حرکت کند که دین در آن بیمعنی است.
اما این به معنی نادیده گرفتن اسلام نیست. چرا که اسلام، احکام امضایی دارد به این معنی که زمانی که اسلام به بشریت عرضه شد برخی رسوم و فرهنگ، تاسیسی اسلام نبودند اما چون با اسلام نیز تضادی نداشتند و دارای ماهیتی همخوان با اسلام بودند، اسلام حکم تائید به آنها زد. نمونهای از احکام امضایی، عید نوروز بود که چون این عید منافاتی با اسلام نداشت، اسلام آن را تایید کرد. اما آنجا که عرف دچار انحراف شود مانند اسراف، ریخت و پاشها، ولخرجیهای نامتعارف و خودنماییها برای اعیاد، علما و حکما به انتقاد از این بخش پرداختند.
سیره نظری و عملی امام خمینی در راستای دینیکردن عرف بود
اسلام با سازگار شدن با عرف به هر روش و منشی مخالف است و امام خمینی این موضوع را به صراحت بیان کرده است. شاکله جمهوری اسلامی یک هویت دینی است و این هویت دینی با هر روش و منشی سازگار نیست. اگر بنا بود نظام جمهوری اسلامی با هر عرفی سازگار شود، نیازی به یک انقلاب اسلامی و انقلاب مبتنی بر هویتی ارزشی اسلام که تاثیرگذار در همه ابعاد زندگی سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نهادی نبود. هنر امام خمینی در تبیین مسئله جمهوری اسلامی تاکید بر عرف و مصلحت به عنوان بخش مهمی از دین بود. ایشان با این نگاه نیز عرف، سیاست و اجتماع را دینی کردند. برخلاف عدهای که اعتقاد دارند جمهوری اسلامی ایران نوعی سازگار شدن با عرف و جامعه است، در واقع عملکرد و سیره نظری و عملی امام خمینی در راستای دینیکردن عرف بود و به عبارتی ایشان شاخصه دین را در جمهوری اسلامی ایران بسیار برجسته میدانند و تاکید داشتند دین هرگز در جمهوری اسلامی به حاشیه رانده نمیشود و در تمامی رفتار، کنش سیاسی و اجتماعی مردم، دین به عنوان یک معیار رفتار، عمل و سنجش قرار گرفته است.
اصول و مبانی حکومت اسلامی تغییر نمیکند
امام در مصاحبههای مختلفی که در فرانسه و در اوایل انقلاب اسلامی انجام دادند، تاکید داشتند این فرم جمهوری است که امکان تغییر دارد و ممکن است در شرایط زمانی تغییر یابد ولی اسلام تغییرناپذیر است. البته اسلام مورد نظر ایشان به نیازهای جامعه با توجه به مقتضیات زمانه توجه دارد و باید پاسخگوی مطالبات مردم باشد ولی در اصول آن هیچ تزلزلی وجود ندارد و با گذشت زمان، اصول و مبانی اسلامی حکومت اسلامی تغییر نمیکند و در پاسخ به گروههای سیاسی و افراد مختلف، بر ثبات اسلامیت نظام تاکید داشتند.
ایشان اشکال و مشکلات در بدنه اجرایی و حتی قوای سهگانه را میپذیرند و همانطور که نظامهای غربی دارای مشکلاتی هستند، ایشان با اصلاح شکلی که همان جمهوریت باشد مشکلی نداشتند اما این مسئله نباید با تغییر ماهیت نظام جمهوری اسلامی اشتباه گرفته شود. جوهره حقیقی حکومت در اندیشه امام خمینی، اسلام است و از دیدگاه ایشان، ظرفیت و پتانسیل مطلوبی برای پاسخ به نیازهای بشری در اسلام وجود دارد و در هر شرایطی، مقوله اسلام باید در راس حکومت باشد و رفتارها باید با ملاک دینی سنجیده شود. ایشان دین اسلام را کامل و جامع برای تعالی بشریت میدانند و تاکید دارند محققان و کارگزاران باید به خوبی به دین برای پاسخ به سوالات خود رجوع نمایند و در شرایط مختلف، نیازهای خود را از دین بجویند.
ترمیم نظامهای جمهوری در طول تاریخ امری لازم بوده است و طبق پیشبینی امام خمینی، نوع شکل جمهوری در ایران ممکن است تغییر یابد ولی اصل و ماهیت و جوهره این جمهوری در ایران، اسلامیت است و این عنصر حیاتی، تغییری ندارد.
بخش عظیمی از منشاء نارضایتی علیه پهلوی، دینی نبودن حکومت بود
در شعارها، بیانیهها و سخنرانی نیروهای انقلابی در عصر پهلوی، تاکید بر جمهوری اسلامی بود و در محافل مختلف، نیروهای انقلابی بر اسلامیت و جمهوری اسلامی تاکید داشتند. البته جریانهای سیاسی و برخی گروهکهای دارای گرایشات کمونیستی و لیبرالیستی بر مفاهیم مدرن و گاهاً ضدّ دینی تاکید داشتند ولی قاطبه مردم بر اسلامیت تاکید داشتند و شواهد تاریخی فراوانی بر تاکید مردم بر اسلام وجود دارد و بخش عظیمی از منشاء نارضایتی علیه پهلوی، دینی نبودن حکومت بود.
اگر قرار بود که نظام سیاسی، صرفاً جمهوری باشد و تاکید بر دموکراسی غربی بود، در شعارها و خواستههای مردن تاکید بر اسلامی بودن جمهوری نبود. برخی تلاش دارند با تحریف اندیشه امام و مطالبات مردم، بهرهبرداری سیاسی کنند و ارائه دیدگاههای مخالف نظریه جمهوری اسلامی امام خمینی، الگوی سیاسی مطلوب خود را که برگرفته از دموکراسی غربی است، ترویج دهند.