گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو_ حسین نجار_ در روزهای اخیر، انتشار تصاویری از سفارتخانه در حال ساختِ آمریکا در شمال بیروت پایخت لبنان، جنجالهای زیادی را به ویژه در میان افکار عمومی کشور لبنان برانگیخته است. سفارتخانهای که ۴۳ هکتار (معادلا با ۲۱ برابر مساحت زمین فوتبال) وسعت دارد و فضای مسقف آن نیز چیزی بالغ بر ۹۰ هزار متر مربع را پوشش میدهد و هزینه ساحت آن هم مبلغی بالغ بر ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار برآورد شده است.
پیمانکار اجرایی آن نیز شرکت OBO وابسته به وزارت خارجه آمریکا است. در این راستا، بسیاری از افکار عمومی و البته ناظران و تحلیلگران مسائل غرب آسیا، به طور خاص به طرح این سوال میپردازند که آیا واقعا دولت آمریکا بنا دارد تا در یکچنین مجموعه ای، به انجام فعالیتهای عادی دیپلماتیک بپردازد یا خیر، عنوان سفارتخانه تنها پوششی برای اقدامات مخفی و نامطلوب آمریکاییها در این مکان است؟
البته که ناظران و تحلیلگران با طرح این پیش بینی که این مکان در آیندهای نزدیک میزبان دهها کارشناس سیاسی، نظامی، اطلاعاتی و البته نیروهای مرتبط با جنگ نرم و فعالیتهای تبلیغاتی آمریکا خواهد بود، عمدتا براین مساله تاکید دارند آنچه آمریکاییها سفارتخانه جدید خود در بیروت میخوانند، کمترین فعالیت هایش معطوف به اقدامات عادی دیپلماتیک و کنسولی خواهد بود. در این راستا، آنها به طور خاص تاکید دارند که این سفارتخانه را باید یکی از مراکز اصلی راهبریِ فعالیتهای جنگ تبلیغاتی و نرم آمریکا در منطقه خاورمیانه دانست.
مرکزی که با حمایتهای گسترده خود از اقدامات تبلیغاتی و رسانهای علیه مخالفان و رقبای آمریکا در سطح منطقه خاورمیانه، به نوعی دستورکارهای کلان واشینگتن علیه ملتهای خاورمیانهای را در قالبهایی نظیر پیشبرد انقلابهای رنگی و مداخله در امور داخلی ملتهای مستقل را در دستور کار خواهد داشت.
در این فضا، بایستی توجه داشته باشیم که در روزها و ماههای اخیر، دولت آمریکا به عنوان متولی اصلی یک چنین مرکزِ به ظاهر دیپلماتیکی، جنگ روانی و رسانهای گستردهای را علیه فعالیتهای شبکههای برون مرزی کشورمان و به ویژه شبکه "پرس تی وی" به راه انداخته و در همکاری با شرکای اروپایی خود نظیر دولتهای بریتانیا و فرانسه، سعی داشته تا پرس تی وی را به مثابه رسانهای معرفی کند که به ترویج تئوریهای توطئه و دیگر اقدامات مخرب در جهان غرب میپردازد.
نقطه اوجِ این جوسازیها علیه شبکه پرس تی وی را به تازگی در بریتانیا و با پرونده سازیهای مختلف علیه کریس ویلیامسون مجری برنامه فلسطین محرمانه زدایی شبکه پرس تی وی (به دلیل همکاری او به عنوان یک شهروند بریتانیایی با شبکه ایرانیِ پرس تی وی) و یا تلاشهای رسانههای انگلیسی تحت فشارهای لابیهای آمریکایی و صهیونیستی جهت حذف پرس تی وی از پلتفرمهای شیکههای اجتماعی مهم غربی نظیر اینستاگرام، توئیتر و فیس بوک، مشاهده کرده ایم.
البته که پیش از این نیز کشورهای اروپایی با تحریکات کنشگران آمریکایی و صهیونیست، با طرح دعاوی حقوقبشری، اقدام به وضع تحریمهایی علیه شبکه پرس تی وی و به طور خاص حذف این شبکه از پلتفرمهای پخش ماهوارهای در قاره اروپا نظیر پلتفرم یوتل ست کرده اند. این در حالی است که در طرح تحلیل و تفسیرهای مختلف از سوی ناظران و تحلیلگران در مورد مجتمع به ظاهر دیپلمکاتیک جدید آمریکا در شهر بیروت، عمدتا به یک نکته مشترک اشاره میشود و آن این است که یکی از ستونهای فعالیت این مجموعه، مبتنی بر جنگ رسانهای و نرم و تبلیغاتی علیه جریانهای رقیب و مخالف با امپریالیسم غربی و آمریکایی است.
به بیان ساده تر، قدرتهای غربی نظیر آمریکا برای خود این حق را قائلند که صریحا در خاک یک کشور خارجی دست به اقدامات مخرب و غیرسازنده به ویژه در بُعد رسانهای بزنند، اما وقتی شبکهای نظیر پرس تی وی با برنامههای تحلیلی و افشاگرانهای نظیر فلسطین محرمانه زدایی، چهره به چهره و یا اینسایت، اقدام به روشنگری در مورد موضوعات مختلفِ مرتبط با ایران و جهان میکند، آنها تاب نمیآورند و با انوع و اقسام حملات، پرس تی وی را به ترویج به اصطلاح تئوریهای توطئه و دیگر مسائل مخرب متهم میسازند.
مسالهای که نشان میدهد اولا، تا چه اندازه ادعاهای جریانهای رسانهای غربی در مورد مستقل بودن آنها دروغ است و ثانیا، این پدیده گواهی روشن بر این موضوع است که اساسا رسانه، بخشی لاینفک از قدرت سخت و میدانی قدرتهای غربی است و آنها به نوعی در این حوزه برای خود حق و حقوق گستردهای را قائل هستند. البته که سطحی کلان، آنچه در ادامه راه در قالب فعالیتهای مرموز و مشکوک آمریکاییها در سفارتخانهشان در بیروت شاهد خواهیم داد، به جلوهای عینی از امپریالیسم رسانهای غرب تبدیل میشود که این مرتبه دم خروس آن از لبنان بیرون زده است.