به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، در میان زیرمجموعههای سازمان سینمایی، یکی از مهمترین موسساتی که بیش از اصل فعالیتها و اقداماتش، تبعات و ثمراتش در فضای رسانهای انعکاس پیدا میکند، مؤسسه «سینماشهر» است؛ مؤسسهای که بهنوعی میتوان آن را بازوی اجرایی سازمان سینمایی در حوزه ساماندهی زیرساختهای مرتبط با فرآیند پخش و اکران در سینمای ایران به حساب آورد.
ماموریتهایی همچون پشتیبانی از فرآیند تجهیز سالنهای سینمایی، تأمین زیرساختهای لازم برای افزایش استانداردهای اکران و نظارت بر فرآیند فعالیت سامانههای مرتبط با بلیتفروشی و ثبت آمار مرتبط با عملکرد فیلمها در اکران، تنها بخشی از مأموریتهای این مؤسسه محسوب میشود.
بروز اختلال در سامانه «سمفا» در هفتههای اخیر، که میراثی به یادگار مانده از دوران ریاست حسین انتظامی در سازمان سینمایی است و امروز تبدیل به مهمترین مرجع آمار و ساماندهی زیرساختهای مربوط به چرخه اکران در سینما محسوب میشود، باردیگر نگاهها را به سمت مؤسسه «سینماشهر» معطوف کرد.
هاشم میرزاخانی که همین ۲ هفته پیش وعدهاش برای رفع اختلال بهوجود آمده در سامانه «سمفا» در کمتر از ۲۴ ساعت محقق شد، از مدیران باسابقه در ردههای مختلف مدیریت سینما محسوب میشود که در حال حاضر عهدهدار مسئولیت مدیرعاملی مؤسسه «سینماشهر» است.
به همین بهانه میزبان این مدیر سینمایی بودیم تا به صراحت درباره مهمترین چالشهای حوزه مسئولیتش، به گفتوگو بپردازیم.
* یکی از مهمترین چالشهای اخیر حوزه اکران در سینمای ایران اختلال در سامانه «سمفا» بود که بعد از موضعگیری شما و وعدهای که دادید، در کمتر از ۲۴ ساعت این اختلال برطرف شد. کمی درباره فرآیند پشتیبانی مؤسسه «سینماشهر» از «سمفا» بگویید.
مجموعه «سینماشهر» در فرآیند راهاندازی سامانه «سمفا» تقریباً هیچ نقشی نداشته است. چه پیش از حضور بنده در این مجموعه و چه بعد از آن. «سمفا» در بیرون از این مجموعه برنامهنویسی شده و برای پشتیبانی هم با ما قرارداد دارند. در عمل یعنی این سامانه، از ابتدا هم یک سامانه اختصاصی متعلق به مجموعه «سینماشهر» نبوده است. در مقطعی که آقای دکتر انتظامی در سازمان سینمایی بودند، جلسهای با برخی از دوستان سینمادار و پخش کننده در سازمان سینمایی داشتیم و اعلام کردیم که این سامانه معضلات زیادی دارد. آن قدر این معضلات زیاد بود که برای استفاده از این سامانه با مشکلات جدی مواجه بودیم. آقای انتظامی اما اعلام کردند که نفس راهاندازی این سامانه برای ما موضوعیت دارد و اگر راهاندازی شود، منجر به تجمیع فروش و توسعه عملکرد سامانههای فروش بلیت میشود.
اینها نکاتی بود که ما هم با آن موافق بودیم اما در عین حال راهاندازی هر چرخهای، ملاحظات خاص خودش را هم دارد. بروز کرونا و تعطیلی سینماها باعث شد که این سامانه آن گونه که باید، چکشکاری نشود و تبدیل به یک بدشانسی شد که به هنگام راه اندازی دوباره سینماها ابتدا گریبان سازمان سینمایی و بعد هم گریبان ما را گرفت. «سمفا» ابتدا در سازمان سینمایی ذیل اداره کل نظارت در سازمان سینمایی فعالیت میکرد و بعدها بهواسطه مسائل فنی و توسعهای که نیاز داشت، اداره آن به «سینماشهر» واگذار شد. در این مدت بالای ۱۰ نوبت این سامانه بهروزرسانی شده و در حدود ۱۳۰ ایراد آن شناسایی و برطرف شده است. تیم فنی این مجموعه هم، همکاری بسیار خوبی با ما داشتند.
* دلیل اصلی بروز اختلال اخیر چه بود؟
در ماههای اخیر با استقبال ویژه مخاطبان روبهرو بودیم و چند رکورد هم در زمینه استقبال روزانه به ثبت رسیده است. در مورد اختلال اخیر هم از روز اول ما با شرکت پشتیبان مذاکرات و نامهنگاریهایی داشتیم و به آنها اطلاع دادیم که از بهروزرسانی عقب ماندهاند و آنها هم به ظرفیت سرور، ارجاع میدادند. آنچه برای ما مهم بود، فرآیند فروش بلیت بود و نمیخواستیم مخاطب از خرید بلیت بازبماند. آنها هم طبق درخواست ما فرآیند فروش بلیت را در اولویت اصلی خود گذاشتند و تجمیع آمار را در اولویت بعدی گذاشتند. با توجه به میزان بالای فروش فیلمها، فاصله میان این ۲ فرآیند بیشتر هم میشد که با توجه به افزایش قیمتها خودمان ورود کردیم و با افزایش سرورهای این سامانه و پیگیری شرکت آژند این مشکل برطرف شد.
* الان یعنی سرورهای سمفا بهطور کامل تقویت شدهاند و این اختلال دیگر بهوجود نمیآید؟
بله کامل تقویت شدهاند. در حال حاضر دیگر آن اختلال قبلی وجود ندارد.
* ولی گویا همچنان اختلاف ۲ الی ۳ میلیاردی در نشان دادن مجموع فروش برخی فیلمها وجود دارد.
بله اما دیگر مانند قبل نیست که این اختلاف به ۱۵ میلیارد تومان برسد. گامبهگام این اصلاحات در حال اعمال است. کار فنی اینگونه نیست که بتوان بهطور دقیق اصلاح نهایی آن را پیشبینی کرد اما با جدیت این اصلاح در حال پیگیری است. الان همه فعالان حوزه پخش از ریز عملکرد فیلمها مطلع هستند و به مرور ظرف چند روز این اختلاف نیز رفع میشود.
* اینکه این اصلاح و تقویت سرورها زودتر اتفاق نیفتاده بود، به دلیل مسائل مالی بوده است؟
همانگونه که مطلع هستید در این ۲ سال بدون چنین مشکلی این سامانه در حال فعالیت بود و تیم فنی این سامانه، پیشبینی درباره ظرفیت مورد نیاز داشتند و فکر میکردند همین سرورها همواره پاسخگو خواهند بود. ما تا به امروز و روی نمودار تجربه ۲۸۰ هزار مخاطب در یک روز را در سینمای ایران نداشتیم و الحمدالله این اتفاق رقم خورده و سرورها هم تقویت شد. با توجه به چشماندازی که از فیلمهای در نوبت اکران وجود دارد، امیدواریم فروش هزار میلیاردی تا پایان امسال، برای سینمای ایران محقق شود. واقعیت این است که مردم با سینما آشتی کردهاند و در برخی سانسهای روزهای سهشنبه یا پنجشنبه، ضریب اشغال برخی سالنهای سینمایی به بالای ۹۵ درصد میرسد که اتفاق بسیار خوبی است.
* در ابتدا اشاره کردید که «سمفا» بیرون از مجموعه سازمان سینمایی متولد شده است و تنها از آن پشتیبانی میکنید. صراحتاً پاسختان به این پرسش چیست؛ آیا «سمفا» یک سامانه دولتی است؟
این سامانه، سامانهای است که در حال حاضر دارد خدماتی را به دولت ارائه میکند. وقتی شما تصمیم به راهاندازی یک سامانه دولتی میگیرید، باید فرآیندی برای آن در نظر گرفته شود که دولت در مرکز آن باشد.
* یکی از ایدههای این سامانه، شکستن انحصار بود اما شما در «سینماشهر»، سامانه «آیتیکت» را راهاندازی کردهاید که بازهم بهصورت انحصاری فرصتهایی مانند فروش بلیت جشنوارهها به آن واگذار میشود. این اتفاق خودش تبدیل به یک انحصار جدید نمیشود؟
نه اینگونه نیست. ما اهداف و طرحهایی در مجموعه داشتهایم مانند «سینماکارت» که از سالها قبل تصمیم به اجرای آن گرفته شده بود و چند بار هم شکست خورده است. دولت برای این بخش حمایت در نظر گرفته بود اما اجرایی نمیشد. ما از ابتدا دنبال این ایده بودیم که «سینماکارت» باید حتماً تبدیل به یک سامانه تحت IT باشد. برای تحقق این هدف نیاز به یک مجموعه پشتیبان داشتیم که در عین حال کل اختیاراتش هم متعلق به مجموعه خودمان باشد.
«سینماکارت» مشمول یک سری کد میشود که هر یک از این کدها در اختیار جامعه هدف خودش مانند بازنشستگان قرار میگیرد. با این ساختار ما به راحتی در اقصی نقاط کشور میتوانیم با جامعه هدف خود در ارتباط باشیم. شورایعالی سینما هم این فرآیند را مصوب کرده است و ما برای اجرایی شدن نهایی آن نیاز به یک معبر مطمئن داشتیم. ما اگر میخواستیم اجرایی شدن آن را به یک سامانه بلیتفروشی دیگر واگذار کنیم، خودش مشکلات تازهای را بهوجود میآورد. در همین راستا «آیتیکت» راهاندازی شد.
* این درست اما تخصیص فرصتهایی مانند بلیتفروشی جشنواره فجر به این سامانه دولتی، قطعاً صورت انحصار پیدا میکند.
در جشنواره فجر اینگونه نبود و غیر از یک سامانه متخلف، باقی سامانهها امکان بلیتفروشی داشتند.
* بله ولی «آیتیکت» دسترسی این بلیتفروشی را به سامانههای دیگر میداد!
«آیتیکت» امکان دسترسی فروش را میان سامانههای دیگر توزیع میکند.
* پس قدرت اصلی کماکان در اختیار یک سامانه دولتی باقی میماند.
معلوم است که قدرت اصلی باید در اختیار دولت باشد. مگر پشتیبانی بانک مرکزی از بانکهای دیگر همینگونه نیست؟
* اما بانک مرکزی نمیگوید من میخواهم انحصار را از بین ببرم!
انحصاری که قبلاً در فرآیند بلیتفروشی و اکران در سینما وجود داشت، یک انحصار در بخش خصوصی بود. انحصار یعنی من برای یک فرد خاص موقعیتی را فراهم بیاورم که تا سالهای سال از آن منتفع شود و هیچکس هم روی دست او بلند نشود. زمانی که «سینماتیکت» به تنهایی فعالیت میکرد، چنین انحصاری وجود داشت. دولت اما حکم، رگولاتور را دارد. دولت در هر فرآیندی تنظیمکننده است و تسلطش را نمیتوان انحصار دانست.
دولت شامل مدیران متعدد با افکار متعدد میشود که مشغول فرآیند حکمرانی هستند. تفاوت این بحث با انحصار در بخش خصوصی و منتفع شدن یک فرد خاص، ملموس و عیان است. بالاخره دولت در مقام حکمرانی، همواره منویاتی دارد که باید همان را اجرا کند. اخیراً تفاهمنامهای با سینمای روسیه داشتیم و در فرآیند همین مذاکرات متوجه شدیم عیناً همین مسائل در آنجا هم وجود دارد. مسائل سینما در همه جا مشابه هم است و این چرخهای است که همواره وجود داشته است.
رگولاتوری این فرآیند هم همه جا دست دولت است. در هالیوود و بالیوود هم همین است. البته آنجا پخشکنندههای قدرتمند مانند سونی پیکچرز قدرت اصلی را در دست دارند و همهشان هم متصل به کلونیهای قدرت در دولتها هستند. درباره سامانههای بلیتفروشی هم معتقدم اگر از ابتدا «سینماتیکت» بهعنوان اولین ماژول فروش بلیت، متعلق به دولت باقی میماند، حتماً در ادامه شاهد این میزان از فرازونشیب در این حوزه نبودیم.
* اتفاقاً نگرانی این است که «آیتیکت» هم وقتی قدرت گرفت، بهبخش خصوصی واگذار شود و شاهد تکرار تجربه «سینماتیکت» باشیم!
نمیشود. سهام «آیتیکت» اکثراً متعلق به دولت است. «سینماتیک» از ابتدا در یک شرکت شخصی متولد شد و توانست با حمایتهای خاص کل بازار فروش رو به خودش اختصاص بدهد و بعد هم واگذار شد. اتفاقاً ما از همین راه طیشده متوجه شدیم که دیگر نباید از این مسیر برویم. به این جمعبندی رسیدیم که بهعنوان سهامدار سراغ یک گروه دانشبنیان و جوان برویم و سهام شرکت آنها را به اختصاص دولت درآوریم. ما در زمینه سرورهای پخش سینمایی هم دچار همین مشکل بودیم. انحصار بهگونهای بود که ما تنها ۲ سرور پخش در اختیار داشتیم که یکی از این سرورها در اواخر اسفند ماه سال ۱۴۰۱ نزدیک به ۴۰۰ پرده نمایشی را که در اختیار داشت خاموش کرد! بعد هم برای بهروزرسانی برای همهشان فاکتور ۱۰۰۰ دلاری صادر کرده بود!
فرآیندی طی شد تا ما توانستیم اکران عید را سپری کنیم، آن هم در شرایطی که اکران «فسیل» هم همان زمان آغاز شده بود. «سینماشهر» در آن مقطع چندین میلیارد تومان معادل ۵۰ درصد هزینه بهروزرسانی برای سینماهای ضعیف را تقبل کرد تا اکران نوروز دچار مشکل نشود. دلیل این اتفاق همان انحصاری است که متأسفانه در حوزه سرورهای پخش وجود دارد. صاحبان این سرورها حتی در زمینه پشتیبانی هم بهگونهای عمل کردهاند که همه سینماداران در قالب یک قانون نانوشته، میدانستند که تنها باید از همین ۲ شرکت تجهیزات خود را خریداری کنند تا در بزنگاهها دچار مشکل نشوند! بنده چون سابقه سینماداری هم داشتهام، کاملاً به این مسائل مشرف هستم. به همین دلیل در زمینه سرورها هم به این سمت رفتیم که فضای رقابتی شکل بگیرد. در فضای رقابتی دیگر امکان ارائه خدمات با هر قیمتی وجود ندارد.
* این فضای رقابتی در زمینه سرورهای پخش، امروز محقق شده است؟
بله. زمانی برای یک سرور سینمایی تا حدود ۳۸۰ تا ۳۹۰ میلیون تومان قیمت داده میشد. ما کمک کردیم چند شرکت به این عرصه ورود کنند و امروز قیمت سرور، به زیر ۱۰۰ میلیون تومان رسیده است. از طرف دیگر آن اتفاقی که در شب عید پارسال رقم خورد و یک شرکت تصمیم گرفت سرورهای خود را خاموش کند و اکران سینماها داشت با اخلال مواجه میشد، دیگر تکرار نشود. امروز حتی همان شرکتهایی که زمانی برای سرورهای خود قیمت ۳۸۰ میلیون تومانی میدادند، قیمت خود را به ۱۸۰ میلیون رساندهاند. در تلاش هستیم تا در صورت امکان قیمتها را پایینتر هم بیاوریم.
* این بازار رقابتی در زمینه سامانههای فروش بلیت هم محقق شده است؟
سابق بر این شرایط بهگونهای بود که شما برای راهاندازی یک سامانه بلیتفروشی، در همان مرحله اول با پاسخ «نه» مواجه میشدید! ما خودمان زمانی در شهرداری سامانه «تهران من» را داشتیم که میخواستیم از طریق آن بلیتفروشی هم داشته باشیم اما امکانش فراهم نبود. واقعیت این است که از جایی به بعد عزم آقای انتظامی بر این موضوع قرار گرفت که این انحصار غیردولتی شکسته شود. سامانه «آی تیکت» که امروز راهاندازی شده است، از صاحبان سینماها یک ریال کارمزد هم دریافت نمیکند و بهعنوان یک ماژول دولتی، در حال ارائه خدمات است. این فرآیند را یک کمک به سینما میدانیم. از طرف دیگر ما میخواستیم شرکتهای بزرگ مانند اسنپ، روبیکا، آپ، تاپ و غیره، به فرآیند بلیتفروشی ورود کنند و قراردادهای مقدماتی آن را هم بستهایم. باید این فرآیند به گونهای اجرایی شود که هم صاحبان آثار به حقوق خود برسند و هم سینماداران.
در عین حال نباید شرایط بهگونهای شود که مانند سامانههای فروش بلیت هواپیما، هر کس بتواند برای خودش قیمتگذاری داشته باشد. به این دلیل هم باز ما نیاز به یک ترمینال واحد در مجموعه خود داشتیم. ضریب اشغال سینماها در سال ۱۴۰۰ در حدود ۵ درصد بود و در سال ۱۴۰۱ به حدود ۷ درصد رسید! این یعنی به ازای هر صد صندلی در هر سانس، تنها ۷ مخاطب در سالن حضور داشتهاند! این نشان از یک هدررفت انرژی داشت. طرحهای مختلفی مطرح شد تا بتوانیم این صندلیها را هم بفروشیم. برای توسعه هر بازار هم ابتدا باید فروشنده و فروشگاه ایجاد کنید. فروشگاه اصلی در حوزه بازارهای دیجیتالی هم سوپراپلیکیشنها هستند.
برای خیلی از آنها هم اصلاً ورود به حوزه بلیتفروشی سینما به صرفه نیست. آنقدر گردش مالی بلیتفروشی سینما نسبت به گردش مالی این سوپراپلیکیشنها در حوزههای دیگر ناچیز است که اصلاً انگیزهای برای ورود به آن ندارند! کاری که ما توانستیم بکنیم این بود که پشتیبانی مشتریان و پشتیبانی مالی این فرآیند را تقبل کردیم. حتی در برخی موارد پشتیبانی فنی را هم پذیرفتیم و اینگونه، آن اتفاقی که باید، رخ داد و امروز چندتا از این مجموعهها شروع به فعالیت در این حوزه کردهاند. امیدواریم که بتوانیم این ظرفیت را به سمت تبلیغ سینما و ترغیب مخاطبان به تماشای فیلمها، ببریم که هنوز این اتفاق رخ نداده است.
* در چرخه اکران یکی از چالشها بحث تسهیم یا سهمبندی درآمد حاصل از فروش، از همان مبدا است که امروز همچنان سینماداران در این زمینه گلایههایی دارند.
سینماداران و صاحبان آثار هر ۲ حق دارند چون سالهاست فروش سینماها در اختیار سینمادار بوده و برنامه ریزی مالی خود را بر آن اساس چیدهاند و از طرفی پخشکننده بود که پیگیر دریافت وجوهاتش میشد که در بعضی از موارد بسیار دیر به سهم خود میرسید. زمانی که کرونا اتفاق افتاد، سینماها چیزی بیش از ۱۱ میلیارد تومان، به صاحبان آثار بدهکار بودند که آن زمان، این عدد بسیار بزرگ بود. دولت به این ماجرا ورود کرد و وام کلانی به سینماها داده شد تا بدهیهای خود را صاف کنند. بعد از آن تهیهکنندگان و پخشکنندگان ایدهای فنی را پیش کشیدند و گفتند «کلید نمایش» فیلم خود را به هر سینمایی نمیدهیم! این اتفاق خوبی نبود.
همه اجزای سینما جزو یک خانواده هستند و باید حق و حقوق یکدیگر را رعایت کنند. پیگیریهایی از طرف این صنوف صورت گرفت و این مساله مطرح شد که تا چه زمانی قرار است ما با فشار واگذاری «کلید نمایش»(KDM) فیلمها، پول خود را از سینماداران بگیریم؟! مطالبه درستی هم بود. شورای راهبردی اکران در این زمینه تصمیم گرفت که تسهیم پول گیشه از مبدا اتفاق بیفتد. کما اینکه یکی از فلسفههای راهاندازی «سمفا» هم همین بود. تحقق این فرآیند نیاز به زیرساخت داشت تا بتوانیم درآمدهای حاصل از فروش را تجمیع کنیم.
* چه زمانی این ایده شکل عملی به خودش میگیرد؟
ما الان در سینما «فرهنگ» داریم این فرآیند را اجرا میکنیم. هر بلیتی که در این سینما فروخته میشود، هر شب محاسباتش تجمیع میشود و بعد از دادن سهم سینمادار، مابقی مبلغ در اختیار شرکت پشتیبان این فرآیند قرار میگیرد و او از صبح روز بعد با دیگر صنوف تسویه حساب میکند. این فرآیند بهصورت ماژول اتفاق میافتد اما حتماً رسیدگی و نظارت میخواهد. بالاخره این مبالغ بهصورت خردخرد از فروش تکبلیتها جمع میشود و نیاز به تجمیع و نظارت دارد. در زمینه مالیات هم داریم مذاکراتی میکنیم تا مشکل پرداخت آن هم به حداقل برسد.
* کمی هم درباره راهاندازی سامانه «شناسا» صحبت کنیم، که گویی برخی صنوف نسبت به آن نگرانیهایی داشتهاند.
تا جایی که بنده اطلاع دارم ۲ صنف سینماداران و پخشکنندگان، به استناد واکنشهایی که تا به امروز به این طرح نشان دادهاند، بسیار از راهاندازی این سامانه خوشحال هستند. راه اندازی چنین شبکه مطمئنی برای ارتباط سالنهای سینمایی یکی از آرزوهای سینمای ایران بوده که سالهاست در دنیا رخ داده است و اینگونه نیست که ما چرخ را از ابتدا اختراع کرده باشیم. اینکه در این فرآیند برخی افراد انحصارشان شکسته شده و تصمیم به واکنشهای اعتراضی گرفتهاند، بحث دیگری است. اگر کسی خودش را به خواب زده باشد، نمیتوانیم او را بیدار کنیم. واقعیت این است که راهاندازی سامانه «شناسا» جزو اتفاقات مبارکی است که اگر تعامل سازمان سینمایی با وزارت ارتباطات و اپراتورهای شبکه تلفن همراه نبود، محقق نمیشد. کسانی هم که امروز به این اتفاق معترض هستند، بعدها پشیمان میشوند.
هنوز ابلاغیهای برای الزام استفاده از این سامانه صادر نشده است اما هر کس از آن استفاده نکند، خودش از شبکه تبلیغاتی سینمای ایران خارج میشود. ما به واسطه شبکه «شناسا» امکان سامانه یکسان تبلیغات سینمای ایران را هم فراهم کردهایم که باعث درآمدزایی چشم گیری برای سینمای ایران میشود و اینها اتفاقات درجه یکی است که در عمل محقق شده است. پشتوانه اجرای این اتفاقات هم سامانه «شناسا» است. کاش همهمان لجبازیها را کنار بگذاریم و به استقبال این اتفاقات بزرگ در سینمای ایران برویم.