به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، نشریه آمریکایی پولیتیکو در تحلیلی نوشت: جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، در اقدامی پیشگیرانه برای هشدار دادن به ایران و گروههای نیابتی اش در پی حملات اکتبر حماس به جنوب اسرائیل گفت: «نکنید.»، اما توصیه مختصر او همچنان بیاثر باقی مانده است.
همانطور که کلودیوس پادشاه غمگین در نوشتههای شکسپیر میگوید: «وقتی پیکان کمانها میآیند، دانهدانه نمیآیند، بلکه بهصورت انبوه و در قالب دستهها میآیند.» در حالی که قدرتهای غربی خشمگین اکنون تلاش میکنند تا تشدید تنش در خاورمیانه را متوقف کنند، این گروههای تحت حمایت ایران هستند که نگرانی را برای آنها به ارمغان میآورند. تهران برای حمایت از حماس در مقابل اسرائیل، ضمن بالا بردن خطرات در هر مرحله، اقدامات شرکای خود- حزبالله لبنان، شبهنظامیان شیعه در عراق و سوریه و یمنیها در دریای سرخ- را به دقت تنظیم میکند؛ و از میان این همه نیز، بیش از دهها حمله یمنیها در دریای سرخ از آستانه قدرتهای غربی عبور کرد، با این هدف که آمریکا و انگلیس را به تغییر موضع خود ترغیب کند.
به طور خصوصی، ایالات متحده هشدار خود را از طریق کانالهای دیپلماتیک تقویت کرده و وزیر دفاع بریتانیا، بهطور علنی بر این پیام تاکید کرد و گفت: «صبر غرب در حال تمام شدن است.» با وجود این، بسیار جای سؤال است که آیا تهران به این توصیه توجه خواهد کرد یا خیر. هیچ چیزی در DNA تهران وجود ندارد که حاکی از عقبنشینی آن باشد. در واقع، ایران دلایل زیادی برای پافشاری دارد، زیرا نمیتواند حماس را کنار بگذارد. انجام این کار اعتماد سایر گروههای مورد حمایت ایران را تضعیف میکند و نفوذش را در منطقه با افول مواجه میکند.
همچنین از منظر ایران، استراتژی فرسایش و ترساندن قدرتهای غربی با دورنمای تشدید تنش، کارساز است. شبح گسترش جنگ در خاورمیانه برای واشنگتن و دولتهای اروپایی که درگیر مشکلات دیگری هستند، وحشتناک است. بهتر است آنها اسرائیل را تحت فشار قرار دهند تا عملیات نظامی در غزه را متوقف کند و قدرت حماس را حفظ کند. این همان چیزی است که تهران در تلاش است آن را مهندسی کند و تصمیمگیرندگان ایرانی به هر دلیلی فکر کنند این شرطبندی نتیجه خواهد داد. اوکراین در حال تبدیل شدن به یک داستان هشداردهنده است. به نظر میرسد عزم غرب رو به زوال است و کنگره ایالات متحده در دعواهای حزبی غرق شده و بسته کمکی مهم برای اوکراین را به تاخیر میاندازد- بستهای که اروپاییها نمیتوانند از آن استفاده کنند. بنابراین، اول صبر چه کسی به پایان میرسد- غرب یا ایران و نیروهای نیابتیاش؟
از بین بردن حوثیها برای ایالات متحده و بریتانیا هیچ موفقیتی نخواهد بود. در سال ۲۰۱۵، پس از اینکه حوثیهای مقاوم، صنعا پایتخت یمن را کنترل کردند، عربستان فکر کرد که میتواند به سرعت آنها را با کمپین بمباران در شمال یمن منهدم کند. اما نزدیک به یک دهه بعد، ریاض در تلاش است تا خود را بیرون بکشد و آماده است اگر حوثیها او را تنها بگذارند، از آنجا دور شود.
علاوه بر این، تصور غربیها به کارآیی کمپینهای بمباران- بهویژه بمباران نامنظم و دمدمی مزاج- قبلا ثابت شده که ناکارآمد است. کمپینهای بمباران هوائی نتوانست صدام را به خودی خود به عقب براند و شبهنظامیان همسو با ایران در عراق و سوریه به حملات هوائی غرب اهمیت نداده و حتی آن را نشانه افتخار میدانند.
یمنیهای امتحان پس داده، جنگ زده و چابک، به لطف ایران به خوبی مجهز هستند و حتی میتوانند از تهران انتظار تجهیز نظامی داشته باشند. آنها همچنین کنترل محکمی بر قلمرو خود دارند. مانند حماس، حوثیها از مرگ و ویرانی نگران نیستند و این امر باعث میشود که سرسخت شوند و اگر آمریکا بخواهد این سرعت را ادامه دهد، ممکن است به باتلاق کشیده شود، چرا که تنها راه برای جلوگیری از تجهیز مجدد یمنیها توسط ایران، محاصره دریایی یمن خواهد بود.
تعداد کمی از تحلیلگران باتجربه فکر میکنند حوثیها به راحتی به غار خزیده خواهند شد. تام شارپ، کاپیتان سابق نیروی دریایی سلطنتی گفت که پیشنهاد میکند «فقط از آنجا دور شوید.» او هفته گذشته نوشت: «دور دماغه (امید نیک) را به یک امر عادی تبدیل کنید. حملات علیه یمنیها به میزانی که دریای سرخ را دوباره امن کند، بدون خطر درگیری منطقهای گستردهتر که در آن ایالات متحده، بریتانیا و دوستانش به حمایت از اسرائیل میجنگند، دشوار است.»
هر چه تعداد تلفات در غزه بیشتر شود، حماس میتواند خشم بینالمللی را بیشتر برانگیزد. اسرائیل احتمالا در دام حماس افتاده است. نظرسنجی اخیری که مؤسسه واشنگتن انجام داد، نشان میدهد ۹۶درصد از جهان عرب بر این باورند که کشورهای عرب باید روابط خود را با اسرائیل قطع کنند.