گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- زهرا قربانی رضوان؛ برنامه و سریالهای طنز با توان اندک سعی بر زنده نگه داشتن کمدی و طنز در آنتن سیما دارند، اما این ژانر که گروهی معتقدند آخرین نفسهای خود را در رسانه ملی میکشد و رضایت مخاطب حال حاضر سیما نشان دهنده آن است که چندان هم برنامههای اخیر مفرح نبودند. با نگاهی به آثار طنز دهههای گذشته میتوان به جرات گفت دیگر سریالهای ۹۰ قسمتی که مردم را پای تلویزیون میکشاند و به اصطلاح خیابانها در حین پخش آن برنامه خلوت میشدند وجود ندارد. این مورد هم در برنامههای تلویزیونی و هم در سریالهای طنز صدق میکند. اکنون با ظهور شبکههای اجتماعی بخصوص اینستاگرام به عنوان محبوبترین اپ در میان کاربران، توقع مخاطب بیشتر از گذشته شده است.
در دنیایی که مخاطب تنها در چند ثانیه محتوا را مشاهده میکند و بعد سراغ محتوای بعدی میرود، نگه داشتن او برای توجه بیشتر نیاز به محتوایی غنیتر دارد. شواهد گویاست که تلویزیون با طیفی از مخاطبان روبه روست که دیگر همچون نسلهای گذشته صبری برای انتظار و دیدن قسمت بعدی برنامه در هفتههای پیش رو را ندارند ضمن آنکه در هر لحظه باید محتوایی جذاب برای تماشاگر فراهم شود.
متاسفانه آثاری که در ابتدا نیز مخاطبان را جذب خود کرده بود همچون برنامههای «دورهمی» و «خندوانه» به عنوان اولین ها، در ادامه گرفتار تکرار و عدم خلاقیت و کم کم با ریزش مخاطب رو به رو شدند. برنامه «پاورقی» به عنوان برنامه طنز سیاسی توانست حضوری متفاوت در آنتن سیما داشته باشد. این دست برنامهها در شبکههای ماهوارهای معاند بصورت پررنگتری دیده میشد، اما اینبار رسانه ملی به این نوع از برنامه سازی طنز سیاسی ورود کرده است و به عنوان نمونهای موفق میتوان از این برنامه نام برد.
توجه به ممیزی و حساسیتهای رسانه ملی و عبور نکردن از خط قرمزها از چالشهای اساسی است که این برنامه توانسته رعایت کند. اینجاست که شاهد تحول هستیم، اما آیا این نگاه ادامه خواهد داشت؟! برنامه شبانگاهی «سیدخندان» در بخشهای مختلفی همچون آیتمهای شعر، استندآپ کمدی، نمایش، دوبله، ترانه و سرود و... توانسته احیا کننده ژانر کمدی و طنز در برنامه سازی باشد. برنامهای که بر محور سلبریتیها و مهمانان نام آشنا نمیچرخد و ما با مردم معمولی با داستانهایی از زندگی آنها روبه رو میشویم. البته که سیدخندان با حواشی بسیاری در ارتباط با درصد تعداد مخاطبان همراه بود. اگرچه همه معتقدند سید خندان نیز باید در ادامه دست به ساخت آیتمهایی جدید بزند در غیر این صورت به نمونهای از برنامههای دیگر تبدیل شده و با شکست رو به رو میشود.
باتوجه به حساسیتهای برنامه سازی و تولید محتوا در قالب طنز (البته در ایران) کار برنامه سازان و هنرمندان با مشکلات متعددتری روبه رو میشود. شوخی با افراد، شغلها و صنفها یا مواردی اینچنین از مشکلات رایج این ژانر در ایران است. نگاه جدی و سخت به امر طنز چنان زیاد است که گذر از آنها برای ایجاد سرگرمی نیاز به بررسی جدی دارد. دیگر مشکل همیشگی و جدی نبود بودجه کافی و حمایت مالی از این دست آثار است. عاملی که تاثیر مستقیم در جذب مخاطب و کیفیت هرچه بهتر برنامه دارد. اکنون ساخت سریالهای طنز با تعداد قسمت بالا بسیار پرهزینه است و باتوجه به وضعیت کنونی تهیه کنندگان برای ساخت نیاز به حمایت متفاوت تری دارند. نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جریان بررسی لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ کل کشور بودجه صدا و سیما را ۲۴ همت تعیین کردند. گفتنی است پیشنهاد اولیه دولت ۱۸ هزار میلیارد تومان بود که کمیسیون تلفیق آن را به ۲۴ هزار میلیارد تومان رساند. حال باید دید چه اتفاقاتی در کیفیت ساخت و حمایت این برنامهها صورت خواهد گرفت.
در کنار شبکه های مجازی شاهد گسترش شبکههای ماهوارهای بخصوص فارسی زبان هستیم که با هر ایده و ترفندی سعی در بزک کردن محتوا دارند و صداوسیما به عنوان اولین و مهمترین رسانه برای نگه داشتن مخاطبان و جذب باید تلاش جدی تری در این امر داشته باشد. تقویت ژانرها بخصوص کمدی به نفع تلویزیون و موجب بازگشت مخاطب کوچ کرده آن میشود و بهتر است مسئولان مربوطه توجه جدی به احیای ژانر کمدی در سریال سازی و برنامه سازیهای تلویزیونی داشته باشند.