به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، سعید رجبی فروتن گفت: مستند نیمه بلند «مهدکودک» ساخته هانیه یوسفیان یکی از غمانگیزترین فیلمهایی است که در این مدت دیدهام. دوربین در بند زنان اندرزگاه قرچک و در کنار مادران، اطفال شیرخواره و کودکان سه تا چهار سالهای را در قاب قرار میگیرد که از وقتی چشم باز کردهاند، جز فضای بسته زندان جای دیگری را ندیدهاند.
بچههای زندان تجربه تاریکی شب و خیره شدن در آسمان را ندارند. برای این بچهها ماه و ستاره فرقی با فرشتههای آسمانی و دیو و پری قصهها ندارند، چون تاکنون در شب ظلمانی از بند زندان پا بیرون نگذاشتهاند و سلطنت باشکوه ماه را در شبهای مهتابی ندیدهاند. چشم آنها فقط به نور خورشید و نور چراغهای های همیشه روشن بندی که در و دیوارهای آن از جنس آهن است، خو گرفته است.
بر خلاف مادرانی که از لحظه لحظه بزرگ شدن نوزادانشان غرق لذت میشوند، در زندان تنگ شدن لباس بچهها برای مادران دلشوره آور است. قد کشیدن کودکان یعنی کوتاه شدن دوره زندگی مشترک مادر و کودک!
بر اساس قانون نوزادان فقط تا دو سالگی و در موارد استثنایی یکی دو سال بیشتر میتوانند در آغوش مادر بمانند و به وقت خواب لالایی او را بشنوند. شاید به همین خاطر است که مادران دوست ندارند، بچههایشان را از شیر بگیرند. حاضرند ضعف کنند، اما شیره جانشان را در کام طفلشان بریزند.
مادران اگر خانواده و فامیل مطمئنی داشته باشند، بچهها را تحویل آنها میدهند، در غیر اینصورت تا پایان حبس بچهها به بهزیستی سپرده میشوند.
مصیبت بزرگتر پرتاب شدن یکباره بچهها در محیطی کاملا بیگانه است. آنها درکی از جهان خارج از زندان ندارند. اختلالات شناختی و عاطفی کمترین عارضه هبوط کودکان به دنیای نامأنوس و آدمهای ناشناخته است.
در زندان مهد کودکی با امکانات اولیه برای بچهها وجود دارد. بچهها این شانس را دارند تا دور از دعوا و گیس و گیسکشی بعضی از زنان تندخو و بد دهان، روزانه دو ساعت طعم محبت مربیان را بچشند.
کارگردان مستند «مهدکودک» دست روی موضوع بکری گذاشته است که تاکنون کسی شناخت و تصوری روشن از آن نداشته است. کافی است که دوربین به دستور کارگردان روشن شود و تو با چشم نظارهگر فضا و دنیایی برزخ گونه باشی. در ورای ظاهر نسبتا تمیز و آراسته زندان، شیطنت و خنده و گریه بچهها حسی غریب به جانت میاندازد. کودکان کلافه هستند و زود از همه چیز خسته میشوند. بطوریکه اولین مواجهه آنها با یک گروه عروسک گردان که تنبک و تمپویی در دست دارند، بیم و هراس و سپس گریه است!
زمان فیلم طولانی نیست، اما عبور کند زمان و گرفتار شدن بیننده در محیطی سرد، زمانی روانی را کش میدهد. در پایان فیلم، شب هنگام، وقتی کارمندانی پس از تغییر شیفت با ماشین از در بزرگ زندان خارج میشوند، مخاطب نیز احساس میکند به هوای تازهای احتیاج دارد، به خزیدن در جایی دنج تا یک دل سیر برای بچههایی گریه کند که ماه و ستاره در رویای آنها غایب است.
«مهد کودک» ساخته حانیه یوسفیان تولید مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است.