به زارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، هنر همواره به عنوان یکی از مهمترین و کارآمدترین ابزارهای موجود در دست بشر، توانسته است او را در مواجهه با بحرانهای مهم زندگیاش یاری کند و آغازگر مسیر آرامش و امنیت خاطر برای او باشد. نگاه هر فرد به مقولۀ هنر متفاوت است، اما بسیاری از مخاطبان هنر، از این ابزار به عنوان یکی از مهمترین تسکینهای روح خویش نگاه کرده و آن را در روزگار سرد و بیرحم امروز بر روی زمین، طناب اتصال به آسمان میدانند. نمایش «کمدی» را میتوان یکی از مهمترین گونههای بهروز و کارآمدی برشمرد که این امکان را برای بیننده فراهم میآورد تا علاوه بر گذران زمان در فضایی همراه با لبخند و امید، آموزههای مهمی را از آن دریافت کند؛ که بیشک همین نکته، همواره از مهمترین نکات مد نظر تولیدکنندگان آثار نمایشی در روند ساخت اثر بوده است. نمایش کمدی «هاگیر واگیر»، با متنی از «سهیل ملکی» و کارگردانی «مریم باقری»، این روزها در تماشاخانۀ سنگلج روی صحنه است. آنچه که پیشکش حضور میشود، گفتگو با «علی عطاییحور»، بازیگر با سابقۀ سینما، تئاتر و تلویزیون است که این روزها در این نمایش به ایفای نقش میپردازد و امید آن داریم مورد توجه و رضایت مخاطبان شریف خبرگزاری «دانشجو» قرار بگیرد.
لطفاً از نمایش «هاگیر واگیر» برایمان بگوئید.
نمایش «هاگیر واگیر» به کارگردانی مریم باقری و نویسندگی سهیل ملکی روی صحنه رفته است. بنده با نقش «گنجعلی میرزا» در این نمایش بایک کاراکتر به عنوان برادر «موچول» از پسران «عصمت خاتون» در خدمت علاقهمندان به هنر نمایش هستیم. داستان از این قرار است که در آستانه جشن پنجاهمین سالگرد سلطنت شاه ما دو برادر، شاه را در اتفاق بزرگی گرفتار میکنیم که به قیمت جانمان تمام میشود.
اقای عطایی در کجای این قصه و نمایش هاگیر واگیر هستید ؟
نمایش هاگیر واگیر به کارگردانی مریم باقری و نویسندگی سهیل ملکی و بازی داود داداشی، فاطیما سرلک، آرام نیکبین، سامان کرمی، مرجان آقانوری و بقیه دوستان روی صحنه رفته است. شخصیتی که بنده در این نمایش بازی میکنم «گنجعلی» میرزا نام دارد. دو برادر به نام «گنجعلی» و «موچول» که پسران «عصمت خاتون» هستند. یکی از این دو برادر به شاه و مردم آفتابه کرایه میدهد و موچول اصلاح مو انجام میدهد و ختنه میکند و هرکاری از این دست که در قدیم انجام می شده است و همین کارها برایشان مشکل ساز میشود. یک بلایی بر سر شاه می آورند که شاه حکم مرگ آنها را میدهد و حالا اتفاقاتی که در مسیر این داستان پیش می آید.
چه حسی نسبت به این نقش دارید؟
فاصله میان شخصیت من و نقش برایم لذتبخش است من کارهای ایرانی زیادی انجام دادم، در سریالهایی مثل «زیرخاکی»، «گیلدخت» و «جنگل آسفالت» و نمایشهایی چون «دلاکها»، «کلاهگلف»، «قحطالرجال» و دوباره «معرکه در معرکه» ایفای نقش کردهام. با این حال، این نقش جدید را بسیار دوست دارم. نقشی که کاملاً با شخصیت واقعی من متفاوت است و همین تفاوت، بازیگری در آن را چالشبرانگیز کرده است. من پیشتر بیشتر نقشهای منفی بازی میکردم، اما کمدی داستانی دیگر است. این شخصیت، آدم عجیبی است که همه را به دردسر میاندازد. همین فاصله میان من و نقش، باعث لذت بردن من از این تجربه شده است.
آثار نمایشی ایرانی از دل جامعه ما میآیند و مشکلات مردم را به تصویر میکشند
همیشه کار روی آثار ایرانی برایم جذابتر بوده است. به نظرم آثار خارجی، حتی با تمرین زیاد، شبیه تقلید میشوند. مثلاً وقتی «هملت» را اجرا میکنیم، آیا میتوانیم بهتر از اجراهای انگلیسی یا فرانسوی آن باشیم؟ اما آثار ایرانی از دل جامعه ما میآیند و مشکلات مردم را به تصویر میکشند. کمدیهای ایرانی هم به ما کمک میکنند تا لحظاتی شاد داشته باشیم و هم اینکه خودمان را در شخصیتها ببینیم. مثل سریال «پایتخت» که زندگی روزمره مردم را به تصویر میکشد.
از روند تبلیغات رضایت دارید؟
به نظر من خانم باقری به عنوان کارگردان خانم زحمت زیادی کشیدند. خودشان تراکت پخش کردند و تبلیغ کردند که من تا کنون ندیدم کسی از بین کارگردانها خودش پوستر پخش کند. البته من خوشحالم که این بانوی ایرانی با تمام وجود کارش را دوست دارد. امیدوارم در این کار موفق باشد و به هدفی که دارد برسد.
وضعیت تبلیغات در حوزه تئاتر به لحاظ کمی و کیفی با چالشهای جدی مواجه است. کمبود حمایتهای مالی و معنوی از سوی نهادهای مربوطه، موجب شده تا هنرمندان تئاتر مجبور شوند بخش قابل توجهی از هزینههای تبلیغات آثار خود را شخصاً تأمین کنند. این امر نه تنها به کاهش انگیزه هنرمندان میانجامد، بلکه کیفیت تبلیغات را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
یکی از مشکلات عمده در این حوزه، اعمال محدودیتهای بیدلیل بر محتوای تبلیغات است. به عنوان مثال، منع حضور زنان در تبلیغات نمایشهایی با نقش اصلی زن، نه تنها با اصول هنری و زیباییشناسی در تضاد است، بلکه به مخاطب نیز توهین تلقی میشود. مشکلات مربوط به اجاره سالنهای نمایش نیز بر پیچیدگیهای تبلیغات در تئاتر میافزاید. بروکراسی اداری پیچیده در اجاره سالنهای دولتی و هزینههای گزاف سالنهای خصوصی، دسترسی گروههای نمایشی به فضاهای مناسب برای اجرا را محدود کرده است.
انحصار سالنها و تهیهکنندگی در دست تعداد محدودی از افراد غیرحرفهای نیز بر کیفیت آثار نمایشی و تبلیغات آنها تأثیرگذار بوده است. این افراد اغلب به جای تمرکز بر جنبههای هنری آثار، به دنبال کسب سود مالی هستند و در نتیجه، کیفیت آثار کاهش یافته و تبلیغات نیز به صورت سطحی انجام میشود.ورود چهرههای غیرحرفهای به عرصه تئاتر، هرچند ممکن است در کوتاهمدت به جذب مخاطب کمک کند، اما در بلندمدت به کاهش کیفیت آثار و تضعیف جایگاه هنر تئاتر منجر میشود.در مجموع میتوان گفت که فضای تبلیغات در حوزه تئاتر با چالشهای متعددی روبرو است که برای رفع آنها نیاز به حمایت بیشتر از سوی دولت، ایجاد زیرساختهای مناسب، و تغییر نگاه به هنر تئاتر است.
ورود چهرههای ورزشی، مجازی و خوانندگان به دنیای تئاتر، پرسشی جدی را پیش روی اهالی این هنر قرار داده است. آیا این رویه که اغلب با هدف جذب مخاطب و کسب سود تجاری صورت میگیرد، به ارتقای سطح کیفی تئاتر کمک میکند یا به آن آسیب میرساند؟
امروزه شاهد آن هستیم که در برخی از آثار نمایشی، بازیگران حرفهای جای خود را به افرادی میدهند که شهرت خود را مدیون حوزههای دیگری هستند. این در حالی است که تئاتر، هنری است که نیازمند دانش، مهارت و تجربه فراوان است و جایگاه آن به عنوان یک هنر والا باید حفظ شود. کاهش کیفیت آثار نمایشی و تجاریسازی بیش از حد تئاتر، از مهمترین تبعات این رویه است. زمانی که هدف اصلی از تولید یک اثر نمایشی، کسب سود مالی باشد، به طور طبیعی کیفیت هنری آن فدای کمیت خواهد شد.
جایگزینی بازیگران حرفهای با چهرههای غیرحرفهای، فرصتهای بازیگری را از هنرمندانی میگیرد که سالها برای رسیدن به این جایگاه تلاش کردهاند. این امر موجب سرخوردگی و دلسردی بسیاری از هنرمندان جوان شده است. در این شرایط، بسیاری از هنرمندان ترجیح میدهند از این عرصه کنارهگیری کنند و به فعالیتهای دیگری بپردازند. زیرا معتقدند که حفظ شان و منزلت هنری، مهمتر از کسب درآمد با هر قیمتی است. متأسفانه، گاهی اوقات شاهد آن هستیم که برخی از تهیهکنندگان و کارگردانان، با استفاده از عباراتی مانند «امیدوارم این کار فروش کند» یا «مردم قطعاً لذت خواهند برد»، به جای تمرکز بر ارزشهای هنری، بر جنبههای تجاری کار تأکید میکنند. در حالی که تمرین مستمر و طولانی مدت برای اجرای یک نمایش ضروری است، اما به تنهایی نمیتواند تضمینکنندهی موفقیت یک اثر نمایشی باشد. آنچه اهمیت دارد، کیفیت تمرینها و میزان تسلط بازیگران بر نقشهای خود است