به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو _ فاطمه قدیری، موضوع تک فرزندی در جوامع امروزی به دلیل تغییرات اجتماعی و اقتصادی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. خانوادهها به دلایل مختلفی نظیر کاهش هزینهها، اولویتهای شغلی و شرایط زندگی، تمایل به داشتن یک فرزند دارند. تک فرزندی فواید و مضراتی دارد و همچنین کودکانی که در خانوادههای تک فرزند رشد میکنند معمولا تفاوتهایی با خانوادههای چندفرزندی دارند. به علاوه، عواملی که به حفظ یک خانواده شاد و سالم کمک میکنند، بایستی مورد بررسی قرار گیرند و اینکه چقدر تعداد فرزندان میتواند ضامن شادی خانواده باشد یا خیر.
تکنولوژی، فضای مجازی، زندگی در عصر حاضر آدمها را تنها کرده است و تک فرزندی باعث تنهایی بیشتر میشود. زمانی که والدین به فراخور سن و مشاغل و دردسرهای خودشان درگیر کاری هستند باید یک زمانی را برای فرزند خود تخصیص بدهند و این زمان را برای بچه خود نمیگذارند و بچه احساس تنهایی میکنند و تلاش میکند این خلا تنهایی را با کارهایی پر کند که خیلی گزینش شده نیست.
چالش دیگر برای بحث تک فرزندی تمرین مسئولیت پذیری و تعهد است، این موضوع در خانواده با چند فرزند به خوبی دیده میشود. رقابت سالم در خانواده چند فرزندی شاهد هستیم و در تک فرزندی وجود ندارد. چالش بعدی که در خانواده تک فرزند مواجه هستیم، بحث حساسیت بیش از حد والدین است که این حساسیت بیش از حد باعث امر و نهی بیش از حد و مراقبت بیش از حد میشود و خود این عامل باعث اضطراب در دوره کودکی و اضطراب فراگیر در بزرگسالی میشود.
معضل دیگر در تک فرزندی پایین بودن اعتماد به نفس است و آنها اعتماد به نفس پایینی نسبت به خانواده پرجمعیت دارند، زمانی که اعتماد به نفس پایین باشد نمیتوانند در جامعه به خوبی ظاهر شوند. مورد دیگر انتخابهای نادرست است زمانی که در یک خانواده پرجمعیت باشیم مرتب در تست و آزمون قرار میگیرد و مقایسه و ارزیابی میشود.
در خانواده تک فرزند الگویی وجود ندارد و مجبور است الگوهای غیر واقعی انتخاب کند. در مجموع شاید خوبیهای تک فرزندی فقط به بحث مالی و اقتصادی برگردد و با معضلهایی که توضیح دادم در آینده خودش مسائل مالی و اقتصادی را در بردارد.
تک فرزندی به نظر بنده نمیتوان گفت حسن دارد بلکه در آینده اگر به این سمت برویم تغییر و تحولات اساسی در زندگیها خواهیم داشت اگر به سمت تک فرزندی برویم مجبور هستیم سبک زندگی را انتخاب کنیم که مناسب حال بچههای ما باشد. خانوادهای که تک فرزند هستند و امکان تولد فرزند دیگری ندارند، بیشتر صحبت من با این خانوادهها است چراکه خانوادههایی که میتوانند فرزند بیشتر داشته باشند حتما اقدام کنند.
آنهایی که امکان فرزند بیشتر ندارند سعی کنند حساسیت و واکنش نسبت به بچه را کم کند و در گروههای اجتماعی بچه را وارد کنند و رفت و آمد با همسایه و فامیلها که استانداردهای لازم را دارند. همچنین فضای گفتگو را در خانواده فراهم کنند.
در تک فرزندی با توجه بیشتر والدین (والدین در خانوادههای تکفرزند میتوانند توجه و زمان بیشتری را به فرزند خود اختصاص دهند. این امر میتواند منجر به ایجاد ارتباط عمیقتر و بهتر بین والدین و فرزند شود) منابع مالی بیشتر (با داشتن تنها یک فرزند، خانوادهها میتوانند منابع مالی خود را بر روی یک فرزند متمرکز کنند. این مسأله میتواند به بهبود کیفیت زندگی و فراهم آوردن امکانات بیشتر برای فرزند منجر شود)، تربیت مستقل (فرزندان تکفرزند معمولاً در محیطی مستقل رشد میکنند و ممکن است مهارتهای اجتماعی و مدیریتی بهتری کسب کنند، زیرا آنها باید با بزرگترها بیشتر تعامل کنند) و کاهش تنشهای خانوادگی (در خانوادههای تکفرزند، احتمال بروز تنشهای ناشی از رقابت بین خواهر و برادرها کمتر است، که این موضوع میتواند به ایجاد محیطی آرام و حمایتگر کمک کند) رو برو هستیم.
فرزندان تکفرزند ممکن است در دوران کودکی و نوجوانی احساس تنهایی کنند و نتوانند با مشکلات اجتماعی به خوبی کنار بیایند، والدین ممکن است انتظار زیادی از تنها فرزند خود داشته باشند، که این مسأله میتواند به احساس فشار و استرس در فرزند منجر شود. فرزندان تکفرزند ممکن است در مواجهه با موقعیتهای اجتماعی و تعامل با دیگران به مشکل بربخورند، زیرا آنها فرصت کمتری برای یادگیری مهارتهای اجتماعی از خواهر و برادرها دارند. در برخی موارد، فرزندان تکفرزند ممکن است به دلیل عدم وجود خواهر و برادر، در یادگیری ارزشهای همدلی و همکاری دچار مشکل شوند.
فارغ از اینکه خانواده تک فرزند باشد و یا چند فرزند، اصول کلیدی تربیتی بایستی لحاظ شود که کودک رشد روانی سالمی را تجربه کند. گاه برآورده کردن یکی از این اصول برای خانواده تک فرزند مستلزم صرف انرژی روانی یا مالی بیشتری خواهد بود و گاه برعکس، نیاز دیگری در خانواده دارای چند فرزند هزینه برتر خواهد بود.
- توجه به نیازهای عاطفی: هر دو نوع خانواده باید به نیازهای عاطفی فرزندان توجه کنند و محیطی امن و حمایتگر برای آنها فراهم نمایند.
- توسعه مهارتهای اجتماعی: خانوادهها باید فرصتهای لازم برای تعاملات اجتماعی را برای فرزندان خود فراهم کنند، اعم از شرکت در فعالیتهای گروهی و ایجاد دوستیهای جدید.
- تنظیم انتظارات: والدین باید انتظارات خود را بر اساس تواناییها و شخصیت فرزندان تنظیم کنند و از ایجاد فشار بیش از حد خودداری کنند.
- تشویق به استقلال: والدین باید به فرزندان خود اجازه دهند تا در تصمیمگیریها و مسئولیتها مستقل عمل کنند، تا مهارتهای زندگی آنها تقویت شود.
برقراری ارتباط مؤثر بین اعضای خانواده، به ویژه در مورد احساسات و نیازها، از اهمیت بالایی برخوردار است. این ارتباط میتواند به درک متقابل و حل مشکلات کمک کند. صرف زمان با کیفیت با هم به تقویت روابط خانوادگی کمک میکند. فعالیتهایی نظیر بازیهای گروهی، سفرهای خانوادگی و شرکت در فعالیتهای مشترک میتواند پیوندهای عاطفی را مستحکمتر کند. احترام به تفاوتها و پذیرش یکدیگر به ایجاد یک محیط خانواده سالم کمک میکند. اعضای خانواده باید بتوانند نظرات و احساسات یکدیگر را بپذیرند. ایجاد محیطی حمایتگر و عاطفی که در آن اعضای خانواده احساس امنیت کنند، برای حفظ سلامت روانی خانواده ضروری است. مرزهای مناسب بین اعضای خانواده میتواند به حفظ حریم خصوصی و استقلال هر فرد کمک کند و از بروز تنشهای غیرضروری جلوگیری نماید.
تک فرزندی و خانوادههای چندفرزندی هرکدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. درک این نکات و توجه به اصول تربیتی صحیح میتواند به تربیت فرزندان سالم و شاد کمک کند. همچنین، توجه به عوامل مؤثر در حفظ خانوادههای شاد و سالم میتواند به ایجاد روابط عمیقتر و مستحکمتر بین اعضای خانواده کمک نماید.