به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، هوش عمومی مصنوعی (AGI) موضوع داغ این روز‌ها است. برخی از مردم مجذوب ایده ماشین‌هایی هستند که می‌توانند مانند انسان فکر کنند، در حالی که برخی دیگر آن را کمی ترسناک می‌دانند. در همین حال، غول‌های فناوری مانند گوگل، ان‌ویدیا، مایکروسافت، OpenAI و بسیاری دیگر به سمت این فناوری هجوم می‌آورند و مشتاق کسب جایگاه برتر در رقابت هستند.
اما سوال واقعی اینجاست: چقدر به اجرای AGI نزدیک هستیم؟ آیا این آینده نزدیک است، یا یک دهه دیگر، اگر نه بیشتر، طول می‌کشد تا به آنجا برسیم؟ و به همان اندازه مهم، AGI چه تأثیری بر زندگی ما خواهد داشت وقتی بالاخره رسید؟
خوب، بیایید نگاهی بیندازیم.
آیا وعده AGI واقع بینانه است؟
بله همینطور است. به بیان ساده، مغز انسان اساسا یک کامپیوتر بیولوژیکی است و ایجاد AGI به تکرار این نوع تفکر در یک ماشین خلاصه می‌شود. این فقط موضوع زمان و قدرت محاسباتی کافی است. پیشرفت توسعه‌ای که در مدل‌ها و سخت‌افزار‌های هوش مصنوعی مشاهده کرده‌ایم، به‌ویژه در چند سال اخیر، به من این باور را می‌دهد که AGI ممکن است طی ۵ تا ۷ سال آینده قابل دستیابی باشد؛ و اگر این اتفاق بیفتد، جامعه ما شاهد تغییرات عظیمی خواهد بود.
بیایید به یک مثال آشنا نگاهی بیندازیم: از همان روز‌های اولیه توسعه خود، تلفن‌های هوشمند و اینترنت راه طولانی را طی کرده‌اند، و امروزه تصور زندگی روزمره ما بدون آنها تقریبا غیرممکن است. AGI در نهایت جایگاهی را در همان ترکیبی که آنها انجام می‌دهند اشغال خواهد کرد و به بخشی ضروری از روال روزانه تبدیل می‌شود.
در واقع، این احتمال وجود دارد که AGI حتی از اینترنت ضروری‌تر شود. حتی اکنون نیز به وضوح می‌توانیم ببینیم که پرسیدن سؤال از ChatGPT و تماشای آن آسان‌تر است، زیرا اطلاعات دقیق مورد نیاز را در اختیار شما قرار می‌دهد. دیگر نیازی به پیمایش دستی در ده‌ها نتیجه جست‌و‌جو در گوگل نیست و به دنبال پیوند مناسب می‌گردید. AGI این فرآیند را بسیار ساده می‌کند و پاسخ‌های سریع متناسب با درخواست‌های خاص شما را ارائه می‌دهد.
تاثیر AGI بر بازار کار
در سال‌های نه چندان دور، این فرض رایج این بود که هوش مصنوعی بیشتر مشاغل تکراری و دستی را به عهده می‌گیرد و انسان‌ها را به تمرکز بر خلاقیت و خودسازی وا می‌دارد. اما، از قضا، زمینه‌های خلاق اولین حوزه‌هایی هستند که تحت تاثیر پذیرش هوش مصنوعی قرار گرفته‌اند. تصویرسازی، طراحی، موسیقی، نوشتن - تولیدکنندگان محتوای انسانی در همه طیف‌ها احساس خطر می‌کنند.
برنامه نویسی مطمئناً یکی از حوزه‌هایی است که در چند سال آینده تحول قابل توجهی را تجربه خواهد کرد. دقیقاً مانند آنچه که اختراع دوربین نقاشان را وادار کرد تا در کار خود تجدید نظر کنند، AGI برنامه نویسان، نویسندگان و دیگر متخصصان را وادار می‌کند تا تمرکز خود را از کار‌های معمولی به تفکر خلاقانه‌تر و با تصویر بزرگ‌تر تغییر دهند.
بخش‌های تکراری یک فرآیند خلاقانه می‌توانند به راحتی خودکار شوند، اما نوآوری واقعی در دستان انسان باقی خواهد ماند. کسانی که می‌توانند مرز‌ها را کنار بگذارند، ژانر‌ها یا رویکرد‌های جدید خلق کنند، زنده خواهند ماند (و احتمالاً حتی رشد خواهند کرد)، در حالی که کسانی که فقط کار‌های تکراری را تولید می‌کنند، برای حفظ ارزش خود تلاش خواهند کرد.
همین امر در مورد سایر مشاغل نیز صادق است. تفکر محصول، به احتمال زیاد، مهمتر از داشتن مهارت‌های بسیار تخصصی خواهد بود، زیرا AGI در نهایت قادر خواهد بود تا به اندازه کافی مهارت‌های دومی را تکرار کند؛ بنابراین آیا این بدان معناست که مهارت‌های هوش مصنوعی مهمتر از مهارت‌های سخت هستند؟
بیایید از دریچه آشپزی به این موضوع نگاه کنیم. تقریباً می‌توانید هر دستور غذایی را در اینترنت پیدا کنید، اما این بدان معنا نیست که همه می‌توانند فقط با پیروی از آن یک غذای خوشمزه درست کنند. ارزش مهارت‌های یک سرآشپز ناشی از تخصص ظریف است، از دانستن اینکه چگونه مواد را به روشی درست با هم ترکیب کنید تا نتیجه‌ای خوشمزه به دست آورید.
به همین ترتیب، من معتقدم که افراد حرفه‌ای که می‌توانند به تصویر بزرگ نگاه کنند و سیستم‌های هوش مصنوعی را برای دستیابی به اهداف خاص راهنمایی کنند، مورد تقاضا خواهند بود. درست مانند یک سرآشپز که برای درست کردن یک غذای عالی با پنیر نیازی به درک تمام جزئیات تولید پنیر ندارد، یک برنامه نویس نیز برای ساختن یک برنامه عالی نیازی به نوشتن هر خط کد با دست ندارد.
یک توسعه دهنده با تجربه می‌تواند از AGI برای ایجاد برنامه‌های کاربردی تقریباً در هر زبان برنامه نویسی استفاده کند. آنها ممکن است نیازی به انجام کدگذاری معمول نداشته باشند، اما همچنان باید چشم مناسبی برای طراحی کلی معماری داشته باشند تا بتوانند بر روند نظارت داشته باشند. در مقابل، شخصی بدون تجربه برنامه نویسی زیاد برای دادن دستورالعمل‌های صحیح به AGI یا تعیین اینکه آیا محصول نهایی خوب است یا خیر، با مشکل مواجه می‌شود. آنها تفاوت‌های پنهانی را که می‌تواند پروژه را ایجاد یا شکست دهد، نمی‌بینند.
این نوع الگو در بسیاری از حرفه‌های دیگر گسترش می‌یابد و متفکران استراتژیک که می‌توانند بر روی تصویر بزرگ تمرکز کنند و به طور موثر از AGI استفاده کنند، در نهایت کسانی خواهند بود که به پیش خواهند رفت.
کسب و کار خود را برای آینده AGI آماده کنید
زمانی که AGI بالاخره راه اندازی شد، نوآوری در کسب و کار را به شدت افزایش می‌دهد. ماشین‌ها به استراحت، مرخصی یا مرخصی نیاز ندارند. آنها می‌توانند شبانه روزی کار کنند، و برای یک صاحب کسب و کار این به همان اندازه امیدوارکننده است که خطرناک است. فراموش نکنید: رقبای شما احتمالاً به همان روش شما فکر می‌کنند و به دنبال استفاده از این فناوری به نفع خود هستند.
برای جلوتر ماندن از منحنی، مهم است که از هم اکنون آماده سازی را شروع کنید. کسب‌وکار‌ها باید روی آموزش کارمندان سرمایه‌گذاری کنند و بازسازی جریان‌های کاری را آغاز کنند تا هوش مصنوعی به ابزاری معمولی تبدیل شود که تیم آنها مانند سایر تجهیزات اداری روزانه از آن استفاده می‌کنند. به این ترتیب، آنها در موقعیت بسیار بهتری قرار می‌گیرند تا وقتی AGI منتشر شود، آن را به بخشی اصلی از استراتژی خود تبدیل کنند.
غذای آماده ساده است: AGI سریعتر از آن چیزی که فکر می‌کنید می‌آید. نحوه کار و زندگی ما را تغییر می‌دهد، بنابراین بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید این است که از هم اکنون آماده سازی را شروع کنید. کسانی که سازگاری می‌کنند، پیشرفت می‌کنند، در حالی که آنهایی که مقاومت می‌کنند ممکن است خود را پشت سر بگذارند.
ارسال نظرات