به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، در دنیایی که هر روز با سیل عظیمی از اطلاعات مواجه هستیم، سواد رسانهای به یک مهارت ضروری تبدیل شده است. تصور کنید در یک بازار شلوغ قرار دارید که انواع و اقسام کالاها با برندها و قیمتهای مختلف در آن عرضه میشود. برای اینکه بتوانید بهترین انتخاب را داشته باشید، باید بتوانید کیفیت کالاها را تشخیص دهید، قیمتها را مقایسه کنید و به تبلیغات فروشندگان اعتماد نکنید. سواد رسانهای هم دقیقاً همین کار را برای ما انجام میدهد.
سواد رسانهای به فرد این توانایی را میدهد که تحلیل مناسبی از مطالب منتشر شده در انواع شبکههای رسانهای را داشته باشد.
روزانه مطالب بسیار زیادی در حوزههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و یا حتی اخبار مربوط به افراد مشهور و بازیگران در طول روز انتشار مییابد که برخی از آنها شایعات فاحشی هستند و واقعیت ندارند.
رسانه قدرت این را دارد که در کوتاهترین زمان ممکن و با بالاترین کیفیت، اخبار و مطالبی را منتشر کند و این هنر و تشخیص مخاطب است که بتواند واقعیت را از شایعه تشخیص دهد.
امیر رهبر گفت: در واقع رسانه تیغ دو لبهای است که میتواند در یک چشم بر هم زدن شایعهای را در قالب واقعیت بیان کند و بالعکس. در سالهای اخیر سو استفادههای زیادی از رسانه شده است که باعث شده بسیاری از افراد جان خود و امنیت خود را نیز در این راه از دست بدهند
در سالهای اخیر به وفور شاهد این موضوع بودهایم که بسیاری از صحبتهای افراد در شبکههای رسانهای دچار تحریف میشود و با کم و زیاد کردن و منقطع کردن این سخنان مفهوم کلی مطلب و خبر کاملا عوض میشود.
برای افزایش سواد رسانهای، چندین راهکار ساده و عملی وجود دارد که به افراد کمک میکند تا درک بهتری از پیامها و رسانهها داشته باشند. اولین قدم، آشنایی با انواع رسانهها و تفاوتهای آنها است؛ مثلاً چگونه تلویزیون، اینترنت، و شبکههای اجتماعی هر کدام پیامها را به شیوهای متفاوت انتقال میدهند. یادگیری نحوه ارزیابی منابع اطلاعاتی یکی دیگر از راههای مؤثر است. افراد باید توانایی تشخیص منابع معتبر از منابع غیرمعتبر را به دست آورند و بتوانند تبلیغات، شایعات و اخبار جعلی را از محتوای قابل اعتماد تشخیص دهند.
یکی دیگر از روشهای افزایش سواد رسانهای، توسعه مهارت تفکر انتقادی است. این مهارت به کاربران کمک میکند تا پیامهای رسانهای را با نگاهی پرسشگرانه بررسی کنند. برای این کار میتوان به دنبال پاسخ به سؤالاتی، چون «چه کسی این محتوا را تولید کرده؟» و «هدف از انتشار آن چیست؟» بود.
سازمان بینالمللی یونسکو اهداف سواد رسانهای را اینگونه بر میشمرد:
۱- تبدیل مصرفکنندگان به شهروندان متفکر و انتخابکننده
آموزش سواد رسانهای، مخاطبان را از مصرفکنندگان صرف به منتقدانی که زیاد سوال میپرسند و به مسائل شک میکنند، تبدیل میکند.
با گسترش سواد رسانهای، تفکر انتقادی در بین مصرفکنندگان اطلاعات افزایش پیدا میکند و در برابر حجم و بمباران اطلاعاتی، اولا میتوانند محتوای سره از ناسره را جدا کنند و دوما میزان محتوای مورد نیاز خود را، به اندازهای که میخواهد (و نه بیشتر) دریافت کنند.
۲- ایجاد رابطه مبتنی بر هزینه – فایده با رسانهها
قرار نیست مخاطب در برابر رسانه منفعل باشد و هر چه رسانه بیان کرد، چشمبسته بپذیرد. رسانهها هر روز و هر ساعت پیامهای گوناگون و متنوعی منتشر میکنند.
۳- درک تاثیر رسانهها بر باور و فرهنگ عمومی
از منظر یونسکو مصرف اطلاعات هم به اندازه تولید اطلاعات مهم است و نیاز به توانایی و کسب دانش دارد.
سواد رسانهای میزان تسلط و کنترل افراد را نسبت به رسانه و پیامهای رسانهها افزایش میدهد و از تاثیر رسانه بر باور و فرهنگ آگاه میکند.
۴- ایجاد بستری برای آزادی رسانههای مستقل و گسترش نظام باز اطلاعاتی
در صورت گسترش سواد رسانهای، صداهای مختلف فرصت پیدا میکنند که از طریق رسانه خود، فرصت حضور و ابراز نظر پیدا کنند. مخاطبان هم فرصت پیدا میکنند دیدگاههای مختلف را ببینند و آنها را بپذیرند یا رد کنند.
سواد رسانهای به مجموعهای از مهارتها و تواناییها اطلاق میشود که به فرد کمک میکند تا پیامهای رسانهای را بهطور دقیق درک، تحلیل و تولید کند. این مهارتها شامل درک پیامها، تفکر انتقادی، تولید محتوا و آگاهی از تکنیکهای رسانهای است.
عدم برخورداری از سواد رسانهای میتواند به مشکلاتی نظیر فریبخوردن توسط اخبار جعلی و تبلیغات فریبنده، تصمیمگیریهای نادرست، و آسیبهای امنیتی منجر شود. افراد بدون سواد رسانهای ممکن است اطلاعات نادرست را پذیرفته و بهراحتی تحت تأثیر تکنیکهای رسانهای قرار گیرند، که میتواند بر زندگی روزمره و تصمیمگیریهای آنها تأثیر منفی بگذارد. این ناتوانی در تحلیل و ارزیابی محتوا میتواند به مشکلات گستردهتری از جمله آسیب به حریم خصوصی منجر شود.
افزایش سواد رسانهای به افراد کمک میکند تا بهطور مؤثرتری از اطلاعات و رسانهها بهرهبرداری کنند و در برابر فریبها و اطلاعات نادرست مقاومت کنند. با تقویت این مهارتها، افراد قادر خواهند بود تا محتوای رسانهای را با دیدی انتقادی تحلیل کرده و تصمیمهای آگاهانهتری اتخاذ کنند.