ماجرای قاب عکس تصویر پیام نوروزی رهبر انقلاب؛ آیت الله سید عبدالحسین لاری و سرمایه گذاری برای تولید / تا آخرین قطرهی خون خودم ایستادهام...
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، مرحوم سید عبدالحسین لاری نامش در حلقهی شاگردان آیت الله میرزای شیرازی ذکر شده است.
شاید عکس مرحوم آیت الله سید عبدالحسین لاری پشت رهبر انقلاب در پیام نوروزی سال ۱۴۰۴ بی جهت نباشد.
آیت الله لاری ویژگیهایی داشت که این روزها برای همه ما معنا دار و قابل الگوبرداری است:
ویژگیهای ظلمستیزی، تدبیر، عقلانیت و مدیریت مرحوم لاری که همراه با تقوای سیاسی و مجاهدتهای فراوان از جمله آنهاست.
حضور آیت الله لاری در ایران و تقویت و گسترش امور در دین
در نامهای که آیت الله میرزای شیرازی در سال ۱۳۱۰ قمری، یک سال بعد از واقعهی رژی خطاب به سید نوشته و در اول کتاب «معارف السلمانی» چاپ شده است، آمده که «حضور شما در ایران موجب شده که امور دین تشدید شود، معارف دین گسترش پیدا کند، توجه مردم به دین بیشتر شود و مشکلات دینی و اجتماعی مردم حل و فصل شود؛ و من از پیش هم این حسن اعتماد را به شما داشتم.»
در ادامهی نامه، آیت الله میرزای شیرازی ابراز خوشحالی میکند که این امور ادامه پیدا کند و ایشان را تأیید میکند.
اما نکتهای که میتوان در قرار گرفتن عکس آیتاللهالعظمی سید عبدالحسین لاری و شعار و وضعیت سال جدید و ارتباط آنها ذکر کرد این است که: فتوای آن مرحوم دربارهی اجناس خارجی هنوز زنده است و باید فراروی استقلال اقتصادی ما قرار گیرد.
تحریم خروج سرمایه از داخل و سرمایه گذاری برای تولید
استقلال اقتصادی هم بدون سرمایهگذاری و حفظ آن در داخل کشور امکان پذیر نیست که این موضوع یکی از تاکیدات و مواضع علمای اسلام از جمله آیت الله لاری در جنگهای اقتصادی علیه دشمنان و کشورهایی بوده که علیه مسلمین توطئه میکردند.
ماجرای فتوای تاریخی آیت الله لاری در حرام اعلام کردن خروج پول و سرمایه از کشور
آیتالله عبدالحسین لاری که از زمرهی علمای شاخص مشروطه است در پاسخ به سؤالی دربارهی استفاده از کالاهای بلاد کفر، فرمود:
«امروز آنچه پول از بلاد اسلامیه به بلاد خارجه میرود، اعانت به اعداء دین و استعداد کفار است برای ریخت خون [از]اسلام و مسلمین و حرام است استعمال آنها سیاستاً و دیانتاً حفظاً للاسلام والمسلمین مگر در صورت اضطرار.»
یکی از مواردی که آیتالله لاری در طول زندگی خود بر دوری از آن تأکید میکرد، بحث استعمال اجناس خارجی بهویژه کالاهایی که روسها و انگلیسیها وارد کشور میکردند بود. چرا که این دو دولت جدیترین دشمنان ایران بودند. علاوه بر اینها ایشان معتقد بود که نباید پول از کشور اسلامی به کشور بیگانه برود و باعث تقویت دشمنان و استعمارگران و وابستگی اقتصادی و به تبع آن وابستگی سیاسی مسلمانان به دشمنانشان شود.
آیتالله لاری این نوع وابستگی را حرام میدانستند. ایشان برای اینکه مردم بهتر صحبت او را بپذیرند اولاً خودش لباس وطنی میپوشید و سادهزیست بود. حتی در آن زمان که حجاج خانهی خدا در بازگشت از سفر حج قرآنهای عثمانی را وارد میکردند به شدت مورد مذمت و نکوهش ایشان قرار میگرفتند؛ چرا که این قرآنها در کشور آلمان چاپ میشد و از همین دریچه وجوه فراوانی به دولت آلمان میرسید. همچنین مرحوم سید عبدالحسین لاری از مصرف قند و چای به این علت که دولتهای محارب در واردات آن نقش داشتند خودداری میکرد.
آیتالله لاری بر خودکفایی مسلمانان تأکید بسیار داشت و معتقد بود باید روابط مسلمانان با بیگانگان بر پایهی اسلام تعریف شود، همانطور که قاعدهی فقهی «نفی سبیل» هرگونه تسلط کفار بر مسلمانان را جایز نمیداند.
ماجرای یک جو غیرت آیت الله سید عبدالحسین لاری در بین سران کشورهای اسلامی
دکتر سید محمدتقی آیتاللهی از نوادگان آن مرحوم نقل میکند وقتی رهبر انقلاب این خاطره را میشنود فرمودند: «ای کاش یک جو غیرت این مرد بزرگ در میان برخی سران کشورهای اسلامی بود تا اینگونه تن به ذلت ندهند»
حضرت آیتالله خامنهای در سفرهای خود چه در زمان ریاست جمهوری و در زمان رهبری به استان فارس، همیشه دربارهی مرحوم سید عبدالحسین لاری نکاتی را گفتهاند. اما به دو خاطره اشاره میکنم:
در سفر آیتالله خامنهای در سال ۱۳۶۷ شمسی به جهرم، ایشان بر سر مزار آن مرحوم حاضر شدند و به قرائت فاتحهای پرداختند. در آنجا پلاکاردهایی از جملات و عبارات مرحوم لاری نظیر فتواهای ضد استعماری و ضد استکباری مرحوم لاری نصب شده بود. ایشان با خواندن آنها فرمودند: رازی که من را به مرحوم لاری علاقهمند میکند همین تعبیراتی است که از ایشان موجود است.
در همان سال و پس از قبول قطعنامه از سوی ایران، قوای بعث حملهی مجددی را به ایران آغاز کردند که در پی این حمله اعلام بسیج عمومی شد و بسیاری از ائمهی جمعه به جبهه رفتند. در آن زمان آیتالله خامنهای هم به جبهه آمدند. مرحوم سید حسین آیتاللهی نوهی مرحوم لاری که آن زمان امام جمعهی جهرم بودند نقل میکند که یک شب آیتالله خامنهای ما را برای شام دعوت کردند. ما به محل اقامت ایشان رفتیم و شام را با هم صرف کردیم. بعد از صرف شام من به گمان اینکه ایشان احتمالاً حرفهایی با فرماندهان جنگ دارند و من نباید وقت ایشان را بگیرم بازگشتم که ایشان دنبال من فرستادند و گفتند که ما با شما این حرفها را نداریم و دربارهی جد ما (مرحوم لاری) پرسیدند که بحث زیادی هم بین ما شد تا آنجا که من خاطرهای را که برادرم از پدرم شنیده بود برای ایشان نقل کردم. ماجرا این بود که یک روز مرحوم لاری میبیند کالسکهای در فیروزآباد فارس در حال حرکت است. میپرسد این کالسکه چیست؟ مشخص میشود افراد سوار بر آن چند کاردار و سفیر خارجی و مستشار روس هستند. به محض اطلاع از این موضوع حال ایشان به شدت منقلب میشود بهگونهای که سه روز لب به غذا نمیزند و میگوید آن غیرت مسلمانی کجاست که دشمن خارجی میتواند اینطور در کشور اسلامی به راحتی حرکت کند؟
ایشان نقل میکند که رهبری پس از شنیدن این ماجرا فرمودند «ای کاش یک جو غیرت این مرد بزرگ در میان برخی سران کشورهای اسلامی بود تا اینگونه تن به ذلت ندهند» و بعد فرمودند «فتوای آن مرحوم دربارهی اجناس خارجی با اینکه دهها سال پیش صادر شده، اما هنوز زنده است و برای امروز ما راهگشا است و باید فراروی استقلال اقتصادی ما قرار گیرد.»
آیت الله لاری در طول زندگی مجاهدانه خود مقاومت زیادی در برابر ظلم و ستم داشت و جایی در نامه به فرزند خود مینویسد: فشارها زیاد است، اما من تا آخرین قطرهی خون خودم ایستادهام..