هر تشکیلاتیای باید بخواند/ دربارۀ تشکیلات بهشتی
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-مهرداد محبوب؛ به عنوان عضو کوچکی از خانواده بزرگ جامعه اسلامی دانشجویان همواره در پی آن بودم که فعالیتهای تشکیلاتیام نه تنها ابزار هماهنگی و همبستگی برای پیشبرد کارها باشد بلکه در راستای ارزشها و اصولی حرکت کند که شهید مظلوم دکتر بهشتی از آنها یاد کرده است چه بسا هر موقع حرف از تشکل حق میشود تفکرات این شهید والا مقام از ذهن و قلبمان گذر میکند.
تشکیلات + اسلامی
حرکت متشکل و جمعی همواره از تاکیدات فرهنگ اسلامی بوده است. تاکید ویژه قرآن بر مسئله حزب الله و حزب الشیطان بیانگر این موضوع است ولیکن معرفی تحذب و تشکل از نگاه مکتب اسلام و تفکیک آن از نوع مبانی و اصول غربی و شرقی حائز اهمیت است؛ چرا که مبنای پیدایش اهداف و کارکردهای آن از زمین تا آسمان متفاوت است. برای مثال، تشکیلاتی که مد نظر اسلام است بر مدار معنویت میگردد و مسیر فی سبیل الله را میپیماید این تشکیلات را نمیتوان از کتابهای دانشمندان غربی یا شرقی استخراج کرد. خصوصیات این تشکل را باید در کلام خدا، سیره رسول اکرم و ائمه اطهار تجسس کرد آن وقت است که به تشکلی که بهشتیها دنبال آن بودند خواهیم رسید.
شهید بهشتی یا در کلام رهبری «سید بزرگوار نورانی ارزنده برجسته»، با درک عمیقی که از نیاز جامعه به سازماندهی و تشکیلات داشتند همواره تاکید میکردند که تشکلی که اسلامی است باید دارای خصوصیات اسلامی باشد و اگر همین تشکیلات اسلامی از الگوهای تعیین شده پیروی نکند از مسیر خود چنان دور میشود که هرگز نمیتواند موجب پیشرفت و رشد واقعی جامعه گردد.
چندین شبهه و سوال برای طی کردن درست این مسیر مقدس مطرح میشود:
۱.خداپرستی یا خودپرستی
تشکیلاتمان نباید به جایی برسد که تنها در خدمت منافع شخصی و اعضایش باشد بلکه باید به نگهبان ارزشهای الهی و خداپرستی تبدیل شود اگر در تشکل، خودخواهی و خود محوری حاکم شود به یک طاغوت تبدیل میشود که بر سر راه تحقق آرمانهای اسلامی ایستاده و جامعه را از رشد باز میدارد.
۲.سرگرمی جمعی یا خودسازی
تشکیلات ما نه تنها باید بستری برای فعالیتهای فرهنگی و سیاسی باشد بلکه باید محیط فراهم آورد تا هر یک از اعضا از طریق خودسازی به سوی رسیدن به کمال و رضای الهی گام بردارند. به عبارت دیگر، این اجتماع باید آسان کنندۀ رشد فردی و کمک به سیر الی الله باشد.
۳.خدمت به مردم یا باری بر دوش مردم
تشکیلات حقیقی مد نظر بهشتی آن است که به درد مردم بخورد نه اینکه به باری سنگین بر دوش جامعه بدل شود. همان نکتهای که شهید بهشتی در تاکید بر رسالت یک دانشجو نیز بیان کردند. دانشجو رسالتش در این است که در برابر دردهای جامعه برای همیشه حساس بماند.
۴.پادگان یا محفلی برای رشد
امتیاز بزرگ اسلام، حفظ آزادیهای انسان است تشکیلات ما تشکل آهنینی نیست که سربازخانه و یک اردوی اجباری باشد، بلکه تشکیلاتی است که انسانها در درونش احساس حرکتی خودساز و آزاد میکنند. تشکیلاتی که میکوشد تا انسانها را همسو کند. آن وقت است که تشکیلات مجالی برای ساختن و شناختن استعدادها میشود.
۵. فراگیر یا انحصار طلب
از نظر امام، انحصار به این معنا که باید اسلام باشد و غیر اسلام نباشد خیلی مطلوب است و همه ما تشکلیها در آن موضوع انحصار طلبیم ولیکن انحصاری که بخواهد همه چیز را به نفع خود و مادیات تمام کند هرگز در منشور گفتار تشکیلات شهید بهشتی نگنجیده و نمیگنجد حمایت حزب جمهوری از شهید رجایی برای نخست وزیری، درحالی که دکتر رجایی عضو حزب جمهوری نبود گواه بر این مسئله است.
۶.خودسر یا تابع ولایت
از نظر شهید بهشتی تشکیلاتی که اسلامی است بدون پیوند و تبعیت از امام و رهبر خود نمیتواند در جامعه اسلامی به حیاتش ادامه دهد؛ چرا که از نظر ایشان علت و دلیل وجود چنین تشکلی برنامهریزی و کادرسازی برای اعمال اوامر رهبری و حرکت در راستای ولایت فقیه است. حتی ایشان در پرداخت به مسئله تشکل در طول امامت و نه در عرض آن به اجرای مخلصانه و دلسوزانه تصمیم امام بعد از انتقال پیشنهادات، انتقادات و تذکرها به ایشان نیز اشاره داشتند. درنگ در تاسیس حزب جمهوری، زمانی که امام رحمت الله علیه در پاریس بودند و اعمال نظر ایشان که خوب است ولی مبادا واجبات فعلی انقلاب زمین بماند از دیگر مصادیق اصرار شهید بهشتی به حرکت در راستای ولی امر است.
عمل کنیم
آری! واقعا صدای فریادهای دلسوزانه شهید بهشتی در مورد تشکیلات در لابلای هر بحث و مصاحبه و نوشتش دل و جان هر انسان آگاه و دغدغهمندی را به وجد میآورد. نمونههایی که اشاره شد شرارهای کوچک از شعلههای رهنمودهای ایشان بود که امیدوارم بتوانیم همواره آنها را برافروخته و روشن نگه داریم و پرتو آن را در همه جا و همه وقت بتابانیم.
در پایان بیاناتی از رهبر عظیمالشأن انقلاب در مورد شخصیت ایشان بیان میشود: مرحوم بهشتی (رضوان الله تعالی علیه) علاوه بر مقامات علمی -که معقولا و منقولا دارای رتبه عالی علمی بود- ایشان هم در علوم معقول حوزوی و هم در علوم منقول حوزوی حقاً و انصافاً رتبه بالایی داشت و ملای حسابی بود. خصوصیات اخلاقی و کاری این بزرگوار میتواند برای همه ما درس باشد اولاً بسیار پرکار بود از کار اظهار خستگی و همان قدری که توان داشت واقعا همه را صرف کار میکرد. بسیار با نظم بود که در طول سالهای متمادی آشنایی و همکاری با ایشان چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب من هیچکس را در بین دوستان خودمان مرتبطین خودمان مثل مرحوم آقای بهشتی در نظم ندیدم. نظم خیلی مهم است. با ابتکار بود، پرحوصله بود، در مقابل اعتراض حتی اعتراضهای اهانت آمیز از جا در نمیرفت حرفها را میشنید حتی حرف مخالف را گوش میداد، میشنید بسیار هم پر حوصله بود. اینها همه برای ما درس است باید یاد بگیریم اینجوری عمل کنیم. بی تظاهر بود، آدم اهل تظاهری نبود. باطن او همان چیزی بود که در ظاهرش آن را نشان میداد. آدم اهل تظاهر نبود. خب خدای متعال هم اجر شایسته برترین بندگان خودش را به او داد و آن شهادت به دست اشقیالاشقیا در آن دوران را به این بنده مومن و صالح خودش هدیه کرد.
*انتشار یادداشتها به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.