آخرین اخبار:
کد خبر:۱۲۴۸۱۷۹

ماجرای آثار آوینی

سیر تحول اندیشه شهید مرتضی آوینی، از نقد‌های عینی به مبانی نظری و فلسفی، در آثار به‌جامانده از او کاملا عیان است. بررسی این آثار نشان می‌دهد که چگونه از نقد تمدن غرب به واکاوی عمیق مفاهیمی، چون سنت، تجدد و نیهیلیسم می‌رسد و راهی برای رهایی بشر معاصر از ورطه پوچی از یافتن معنا و حقیقت گمشده در جهان مدرن مسیر شعر و تفکر شاعرانه پیشنهاد می‌کند.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو،‌ سید مرتضی آوینی هنرمند متفکر انقلابی در تاریخ بیستم فروردین‌ماه سال ۱۳۷۲ به شهادت رسید به همین مناسبت رهبر معظم انقلاب در دیدار خانواده شهید آوینی در تاریخ ۱۳۷۲/۲/۲ درباره این شهید فرمودند: «کار‌هایی که... شهید آوینی داشتند إن‌شاءالله نباید زمین بماند. إن‌شاءالله برای روایت فتح یک فکر درست و حسابی شده است که ادامه پیدا کند. نباید بگذارند که کار‌های ایشان زمین بماند. این کارها، کار‌های باارزشی بود. ایشان معلوم می‌شود ظرفیت خیلی بالایی داشتند که این‌قدر کار و این‌همه را به‌خوبی انجام می‌دادند.»

سیر تحول اندیشه شهید مرتضی آوینی، از نقد‌های عینی به مبانی نظری و فلسفی، در آثار به‌جامانده از او کاملا عیان است. بررسی این آثار نشان می‌دهد که چگونه از نقد تمدن غرب به واکاوی عمیق مفاهیمی، چون سنت، تجدد و نیهیلیسم می‌رسد و راهی برای رهایی بشر معاصر از ورطه پوچی از یافتن معنا و حقیقت گمشده در جهان مدرن مسیر شعر و تفکر شاعرانه پیشنهاد می‌کند.

بخش «کتاب» رسانه KHAMENEI.IR در گفتاری از آقای وحید یامین‌پور به مناسبت روز هنر انقلاب اسلامی به معرفی آثار شهید آوینی از باب سیر تفکرات و اندیشه سیدمرتضی آوینی می‌پردازد.

صحبت درباره‌ی آثار متعددی که از شهید آوینی به‌جا مانده، نیازمند فرصت و دقت زیادیست. اما می‌توان این آثار را دسته‌بندی کرد و در قالب‌هایی مشخص مورد بررسی قرار داد. بعضی از این آثار، به‌طور مشخص سیر فکری شهید آوینی را نشان می‌دهند؛ سیر فکری‌ای که می‌توان آن را در یک نظم تدریجی دنبال کرد: چه از نظر سطح دشواری مفاهیم، و چه از نظر حرکت از نقد‌های عینی و مصداقی به مبانی نظری و فلسفی.

در دسترس‌ترین و آشناترین بخش از آثار شهید آوینی، مقالاتی‌ست که در کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب آمده. این مقالات نقدهایی‌اند بر وجوه مختلف تمدن غرب و مدرنیته. آوینی در این مقالات با طرح پرسش‌هایی کم‌سابقه، بحث را آغاز می‌کند؛ پرسش‌هایی که حول مفاهیم بنیادینی، چون «پیشرفت» و «توسعه» می‌چرخند و گاه ممکن است در نگاه اول تکان‌دهنده به نظر برسند. خودش هم در خلال این مقالات به این امر واقف است و بار‌ها تأکید می‌کند که مخاطب باید با او همراه شود تا بتواند وجه نگاه و مبانی نقد را درک کند.

نقد‌ها در این بخش بیشتر ناظر به مصادیق‌اند: از نقد نهاد بانک و ساختار اقتصادی مدرن گرفته، تا نقد تکنولوژی و گونه‌های خاصی از تکنیک. این مسیر به تدریج به سمت تحلیل‌های عمیق‌تری پیش می‌رود، مثل نقد سرمایه‌داری، کاپیتالیسم و نوع نگرش انسان مدرن به هستی، طبیعت، جامعه و خودِ انسان. در این مسیر، آوینی از نقد انضمامی عبور می‌کند و وارد مباحث انسان‌شناختی و هستی‌شناختی می‌شود.

این مباحث عمیق‌تر، در آثار متأخر شهید آوینی بیشتر ظهور پیدا می‌کنند؛ به‌ویژه در دو کتاب رستاخیز جان و فردایی دیگر. به‌نظر می‌رسد این دو اثر، جدی‌ترین مواجهات فکری و نظری آوینی با مفاهیم کلیدی مانند غرب، اسلام، سنت و تجدد هستند. مواجهه‌ای که هم خصلت فلسفی دارد، هم رنگ عرفانی گرفته است و هم در افق انقلاب اسلامی تعریف می‌شود.

در رستاخیز جان، یکی از مهم‌ترین بخش‌ها، یادداشت ناتمامی‌ست که از شهید آوینی تنها چند روز پیش از شهادتش به‌جا مانده است. این یادداشت حدود پنج صفحه دارد و دغدغه‌ی اصلی آن، بررسی مفهوم سنت است. آوینی در این متن، نگاه غرب مدرن به سنت را با نگاه اسلامی به سنت و هویت انسان مقایسه می‌کند. پرسش کلیدی‌ای که در این متن مطرح می‌شود، این است: آیا انسان چیزی در درون خود دارد که بتواند او را به سوی سعادت راهنمایی کند؟ یا برای رسیدن به حقیقت، نیازمند یک امر متعالی و ازلی‌ست که در بیرون از خودش قرار دارد؟

این پرسش، در واقع نقطه‌ی اتصال فکری آوینی‌ست با کتاب فردایی دیگر. می‌توان گفت این کتاب پاسخی‌ست به همین پرسش و تلاشی‌ست برای نشان دادن افقی دیگر در برابر بشر معاصر، غیر از آن‌چه تمدن مدرن پیش پای او گذاشته است.

کتاب فردایی دیگر از دو بخش مهم تشکیل شده است. در بخش اول، چند مقاله درباره‌ی مفهوم «نیهیلیسم» یا «نیست‌انگاری» آمده است. نیهیلیسم به‌عنوان مرحله‌ی پایانی مدرنیته و وادی حیرتی که بشر جدید در آن گرفتار شده، محور این مقالات است. به‌ویژه در مقاله‌ی مفصل «آخرین دوران رنج» که حدود پنجاه صفحه است، شهید آوینی این بحران را واکاوی می‌کند.

در بخش دوم کتاب، پنج مقاله آمده است که به شعر و هنر می‌پردازند. اما این مقالات صرفاً بررسی زیبایی‌شناختی نیستند، بلکه تلاش‌هایی‌اند برای ترسیم افقی دیگر برای انسان معاصر؛ افقی مبتنی بر معنا، پیوند با سنت و اتصال به حقیقتی که از جنس قدسی‌ست.

شهید آوینی در این آثار، از سطح نقد‌های اجتماعی عبور می‌کند و به لایه‌های عمیق‌تری از تفکر می‌رسد. او در کنار نقد، پیشنهاد هم دارد: پیشنهاد نگاهی دیگر به انسان، به جهان، به هنر و به آینده. نگاهی که نه بازگشت صرف به گذشته است، و نه پذیرش منفعلانه‌ی مدرنیته؛ بلکه تلاشی برای احیای سنت در نسبت با انسان معاصر.

چرا شعر؟ چرا تفکر شاعرانه؟

این پرسش ممکن است به وجود بیاید که چرا ترسیم «فردایی دیگر» برای شهید آوینی از مسیر شعر و تفکر شاعرانه می‌گذرد؟ آیا او صرفاً برای ارائه‌ی تصویری از هنر اسلامی و دینی به سراغ شعر می‌رود؟ یا نگاه عمیق‌تری به مسئله‌ی شعر و هنر دارد؟

پاسخ را باید در نوع مواجهه‌ی او با انسانِ مدرن و نسبتش با حقیقت جست‌و‌جو کرد. آوینی، رسیدن انسان جدید به وضعیت نیهیلیستی و پوچ‌انگارانه را حاصل نسبتی می‌داند که این انسان با حق برقرار کرده؛ نسبتی که در بستر تفکر فلسفی و متافیزیکیِ غربی، خود را به‌شکل انکار حقیقت و توجه به نفس و نفسانیات نشان می‌دهد.

در برابر این وضعیت، آوینی پیشنهاد می‌دهد که از تفکر متافیزیکی عبور کنیم و به تفکر حضوری، یعنی رابطه‌ی حضوری و وجودی با عالم و جهان، بازگردیم. این بازگشت، از نظر او، در شعر و تفکر شاعرانه محقق می‌شود. شعر، برای آوینی، صرفاً قالبی زیباشناختی نیست؛ بلکه راهی است برای تماس با حقیقت هستی، بی‌واسطه‌ی مفاهیم خشک فلسفی.

در همین مسیر است که او به مارتین هایدگر توجه خاصی دارد. هایدگر، در میان متفکران غرب معاصر، کسی است که صراحتاً از ضرورت عبور از متافیزیک سخن می‌گوید. آوینی در مقاله‌ی «نقاشی برای نقاشی» از کتاب انفطار صورت می‌نویسد: «فقط شاید با هایدگر بتوان از متافیزیک عبور کرد.» این نگاه به تفکر شاعرانه‌ی هایدگر، که نوید بازگشت به حضور و هستی می‌دهد، یکی از پایه‌های فکری آوینی برای نقد فلسفه‌ی غرب است.

در نیمه‌ی دوم کتاب فردای دیگر، آوینی از شعر حافظ و برخی متون ادبی اسلامی و ایرانی بهره می‌گیرد تا تصویری از این نگاه حضوری به عالم ارائه کند. به‌بیان دیگر، او می‌خواهد تفکر شاعرانه را جایگزین تفکر انتزاعی فلسفیِ مدرن کند؛ شعری که ناظر به ساحت حضور است، نه صرفاً زبان‌آرایی.

روایت فتح؛ ترجمان تفکری شاعرانه در میدان جنگ

همین رویکرد، ریشه‌ی تفاوت بنیادین پروژه‌های آوینی در حوزه‌ی ادبیات و سینما با دیگر آثار مشابه است. مجموعه‌ی روایت فتح و زبان آیینی‌ای که در آن جاری است، در واقع بازتاب همان نگاهی است که آوینی از طریق تفکر شاعرانه به‌دست آورده بود. او در آیینه جادو، به‌ویژه در جلد اول، به نقد رمان، سینما و تلویزیون می‌پردازد و نسبت آنها را با حدیث نفس بشر جدید بررسی می‌کند.

در اینجا او به ما هشدار می‌دهد: اگر سراغ سینما می‌رویم، آیا باید صرفاً در نسبت رایج با آن بمانیم؟ یا می‌توان از سینما و قصه، ابزاری ساخت برای برقراری نسبتی حقیقی با عالم و حقیقت؟ او خود سعی می‌کند اولین پاسخ‌گو به این هشدار باشد. چراکه روایت فتح نه یک مستند جنگی معمولی است، نه شبیه به هیچ‌کدام از مستند‌های جنگی تاریخ، چه در ایران، چه در جهان. گویی دوربینی دیگر در حال تماشای جنگ است و زبانی دیگر آن را روایت می‌کند؛ و واقعاً هم جنگ را روایت نمی‌کند، بلکه «فتح» را روایت می‌کند. اما نه فتح نظامی یا تاکتیکی، بلکه فتح‌الفتوح انسانی را؛ آن مسیری که انسان‌های متعالی ــ همان رزمندگان جبهه‌ی حق ــ طی می‌کنند. این نوع نگاه به جنگ، برآمده از همان تفکر شاعرانه‌ای است که آوینی در فردای دیگر به آن پرداخته است.

امام خمینی (ره)؛ تجلی کامل حقیقت انسانی

در کنار این نگاه، ارادت و توجه ویژه‌ی شهید آوینی به امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) جایگاه خاصی دارد. در مقاله‌ی «امام و حیات باطنی انسان»، یادداشت‌های آغازی بر یک پایان و مقاله‌ی «ختم ساغر» در فردای دیگر، این نگاه به‌وضوح دیده می‌شود.

برای آوینی، امام راحل همان تعریفی را دارد که عرفای ما از انسان کامل ارائه می‌دهند: مظهر تام و تمام اسماءالله. در تعبیر او، در اسم روح‌الله، دیگر میان اسم و مسمّا، غیریتی وجود ندارد. اسم فانی در مسمّا شده و صفت در موصوف، و این اسم در عالم تجلی یافته است؛ تجلی‌ای که در واقع، همان حقیقت وجود انسان و مقام خلیفة‌اللهی اوست.

آوینی در مقاله‌ی «ختم ساغر»، از طریق تحلیل اشعار عرفانی امام، این معنا را روشن‌تر می‌کند. او نشان می‌دهد که شعر عرفانی چگونه می‌تواند از رهگذر تفکر شاعرانه، ما را با نگاه باطنی اسلام به انسان و عالم آشنا کند.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار