
اختتامیه نخستین جشنواره ملی داستان و بازآفرینی؛ پایان یک مسیر جدید با داوری دقیق بیش از ۲۲۰۰ اثر
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، نخستین دوره «جایزه ملی داستان و بازآفرینی» پس از یک سال تلاش، فعالیت فرهنگی گسترده، برگزاری کارگاههای آموزشی و دریافت بیش از ۲۲۰۰ اثر داستانی از سراسر کشور، سرانجام در روز پنجشنبه ۲۸ فروردینماه ۱۴۰۴ با برگزاری مراسم اختتامیه در حوزه هنری اصفهان به کار خود پایان خواهد داد. این رویداد با داوری دقیق، کارشناسانه و چندمرحلهای، توانسته است توجه نویسندگان، فعالان فرهنگی و پژوهشگران علاقهمند به ادبیات و تمدن ایرانی را به خود جلب کند.
بازآفرینی؛ تلاشی برای حفظ هویت ایرانی از مسیر داستان
ایده شکلگیری جایزه ملی داستان و بازآفرینی، برآمده از دغدغهای فرهنگی بود؛ چطور میتوان گنجینههای تمدنی، تاریخی و فرهنگی ایران را که در متون کهن، اشیای موزهای، میراث ناملموس و روایتهای عامیانه نهفتهاند، به زبان امروز بازگفت؟ پاسخ این سوال، در «بازآفرینی» نهفته است؛ روایتی دوباره از آنچه هست، به زبان امروز و برای انسان معاصر.
الهام زارع زاده، دبیر اجرایی جایزه، در گفتوگو با خبرنگار دانشجو از اهمیت این رویکرد گفت: هدف ما فقط نوشتن یک داستان نبود. ما میخواستیم نویسنده، یک میراثدار باشد؛ کسی که داستان را نه فقط برای سرگرمی، که برای انتقال حافظه تاریخی و فرهنگی یک ملت بنویسد. به همین دلیل، واژهی «بازآفرینی» برای ما بسیار کلیدی و مهم است.
او با تأکید بر اینکه بازآفرینی صرفاً ترجمهی زبان کهن به زبان امروز نیست، افزود: وقتی درباره میراث فرهنگی صحبت میکنیم، منظور فقط متن و کتیبه نیست. ما از مرام، اخلاق، شیوه زیست و جهانبینی ایرانی حرف میزنیم. تختجمشید، شهر سوخته، سنگنگارهها و حتی معماری ما، هرکدام پر از قصه هستند. اینها فقط اشیا نیستند؛ هرکدام گویای روایتی است، از اینکه ما که بودیم، چطور زندگی میکردیم، و چه دنیایی برای خود ساخته بودیم.
زارعزاده تأکید کرد: در دنیای امروز، قصهگویی به بخش لاینفک تعاملات انسانی تبدیل شده است. از شبکههای اجتماعی گرفته تا تبلیغات، همه بهنوعی بر محور داستان میچرخند. اگر این ظرفیت با گنجینههای تاریخی ما پیوند نخورد، ذهن ما با روایتهایی پر میشود که ربطی به فرهنگمان ندارند، و در نهایت، «غریبههایی برای خودمان» خواهیم شد.
استقبال گسترده و آثار فراوان؛ بیش از ۲۲۰۰ اثر در پنج بخش
دبیر اجرایی جایزه ملی داستان و بازآفرینی در خصوص شروع فراخوان و دریافت آثار بیان کرد: فراخوان نخستین دوره جایزه، در اردیبهشتماه ۱۴۰۳ منتشر شد؛ و دبیرخانه جشنواره در طول تقریبا یک سال برگزاری، فعالیتهای گستردهای را در سراسر کشور سامان داد. از جمله این اقدامات، میتوان به برگزاری بیش از ۲۰ کارگاه آموزشی، نشست علمی و گفتوگوهای تخصصی در حوزه بازآفرینی داستان که در شهرهای مختلف برگزار شد، اشاره کرد.
دبیرخانه در ابتدا، مهلت دریافت آثار را تا پایان تابستان اعلام کرد، اما با استقبال چشمگیر نویسندگان از اقصی نقاط کشور، این مهلت در دو نوبت تمدید شد. در نهایت، بیش از ۲۲۰۰ اثر داستانی در پنج بخش رمان، داستان کوتاه، داستان کوتاهکوتاه، طرح رمان، جستارنویسی داستانی به دبیرخانه جشنواره رسید.
زارع پور اد امه داد: این آثار توسط طیف متنوعی از نویسندگان ارسال شده بودند؛ از چهرههای شناختهشده ادبیات داستانی گرفته تا نوقلمهایی که نخستین تجربه نویسندگی خود را در قالب این جایزه ارائه کردند. این تنوع، کار داوران را هم دشوارتر و هم غنیتر کرد.
داوری چندمرحلهای و وسواسگونه؛ احترام به اثر و نویسنده
دبیر جایزه، درباره فرایند داوری گفت: برای ما اصل، رعایت عدالت و دقت در بررسی آثار بود. حتی اگر این دقت باعث میشد روند طولانیتر شود، ارزشش را داشت.
زارعزاده ادامه داد: تمام آثار توسط هیئت مقدماتی مورد بررسی اولیه قرار گرفت و آثار راهیافته به مرحله نهایی به داوران تخصصی تحویل داده شدند. هر داور، شخصاً تمام آثار بخش خود را خوانده و ارزیابی کرده است. هیچ فیلتر ماشینی یا جمعبندی سریع در کار نبود. ما به نویسندهها و آثارشان احترام گذاشتیم، چون میدانیم نوشتن یک داستان، فرآیندی جانفرسا و باارزش است.
داوران نهایی جایزه ملی داستان و بازآفرینی، استاد مجید قیصری، یاسین حجازی، مهدی زارع، زهرا زواریان، محمد رضا شمس، مهدی کفاش، بهزاد دانشگر و داوود امیریان هستند.
اختتامیه، جشنی برای روایتهای بازآفریده
مراسم پایانی این رویداد، در تاریخ ۲۸ فروردینماه ۱۴۰۴ و همزمان با هفته هنر انقلاب اسلامی، در محل حوزه هنری استان اصفهان برگزار خواهد شد.
الهام زارعزاده ضمن قدردانی از تلاش داوران، نویسندگان و همه همراهان این مسیر، گفت: ما بهجای آنکه منتظر باشیم تاریخ برای ما روایت شود، باید خودمان آن را روایت کنیم. این جایزه ملی، یک گام در این مسیر بود.
دبیر اجرایی نخستین جایزه ملی داستان و بازآفرینی گفت: برخلاف بسیاری از جشنوارههای ادبی که تنها به رقابت و اهدای جایزه بسنده میکنند، در ساختار این جایزه، نگاه بلندمدت در نظر گرفته شده است. برنامههایی برای آثار برگزیده و حتی آثار قابلتوجه داریم که انشاالله در روز اختتامیه و بعد از آن بیان و رسانهای خواهد شد.
او افزود: آرزو داریم این رویداد، به یک نهاد سالانه و پایدار در تقویم فرهنگی ایران تبدیل شود؛ جایی برای پیوند داستان و تمدن.
روایت ایرانی، بازگشتی آگاهانه به خویشتن
جایزه ملی داستان و بازآفرینی، تنها یک رقابت ادبی نیست. این رویداد تلاشی است برای بازگشت آگاهانه به هویت، از مسیر روایت. در جهانی که روایتها بر افکار حکومت میکنند، داشتن روایتی بومی، دقیق و اصیل، نهفقط یک انتخاب، بلکه ضرورتی حیاتی است.
زارعزاده درسخنان پایانی خود گفت: ما اگر روایت خود را نگوییم، دیگران آن را روایت خواهند کرد؛ و این همان جایی است که هویتمان را از دست خواهیم داد. بازآفرینی، یعنی بازگشت با چشم باز؛ با زبان داستان، که همچنان مؤثرترین رسانهی روح انسان است.