صحرایی: برخی از نماینده ها تهدید میکردند اگر مصوبه را قبول کنی کاری میکنیم رای اعتماد نیاری! / آقای نوری به نفع معلمان استعفا داد + فیلم
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو، رضامراد صحرایی، وزیر آموزش و پرورش در دولت سیزدهم در گفتگو با SNNTV گفت:
نخستین دیدار من با ایشان در دیماه سال ۱۴۰۱، زمانی که رئیس دانشگاه فرهنگیان بودم، رقم خورد. از زمان تأسیس دانشگاه فرهنگیان و پس از حدود ۱۱ سال، برای نخستین بار، هیئت دولت با حضور شخص رئیسجمهور در دانشگاه فرهنگیان برگزار شد که این دیدار، اولین آشنایی نزدیک من با شهید و رئیسجمهور محبوبمان بود.
پس از بروز مسائلی پیرامون نحوه اجرای قانون رتبهبندی معلمان و استعفای وزیر وقت آموزشوپرورش، برای دومین بار خدمت ایشان رسیدم. در آن دیدار از ایشان تقاضا کردم که استعفای وزیر محترم را نپذیرند. البته دلایل متعددی برای این درخواست داشتم، ولی وزیر وقت تصمیم خود را گرفته و بر استعفا مصر بودند.
پس از این رویداد، موضوع انتخاب وزیر جدید مطرح شد و بنده بهعنوان یکی از گزینهها مورد بررسی قرار گرفتم. در همان دیدار، به شهید رئیسی عرض کردم که با دو شرط، سرپرستی وزارتخانه را میپذیرم: نخست اینکه این مسئولیت با حفظ سمت ریاست دانشگاه فرهنگیان باشد، چراکه به ادامه این مسئولیت علاقهمند بودم؛ و دوم، اینکه تا تاریخ ۲۸ فروردین تکلیف نهایی مشخص شود. این صحبتها حدوداً در ۱۰ یا ۱۱ فروردین ۱۴۰۲ صورت گرفت.
دلیل استعفای وزیر محترم، دقیقاً مربوط به نحوه اجرای رتبهبندی بود. در تاریخ ۲۹ اسفند، به دلیل اختلافنظر در خصوص نحوه اجرای قانون رتبهبندی و عدم تناسب بودجه مصوب با هزینه اجرای احکام، این احکام اجرایی نشدند. در نتیجه، حقوق معلمان با تأخیر پرداخت گردید که این امر ناخوشایند بود.
به اعتقاد من، در آن مقطع همه ما باید خویشتنداری بیشتری به خرج میدادیم، چراکه رتبهبندی مطالبهای ۱۰ ساله از سوی معلمان بود و بهراحتی اجرا نمیشد. طبیعتاً دشواریهایی وجود داشت که مانع اجرای آن شده بود. برخی معتقد بودند احکام باید بازگردانده شود، اما سازمان برنامهوبودجه زیر بار این موضوع نمیرفت، که به نظر من تصمیم درستی بود و بعدها مطلع شدم که شهید رئیسی نیز این تصمیم را تأیید کرده بودند.
در نهایت، موضوع انتصاب بنده بهعنوان وزیر مطرح شد. بار دیگر بر دو شرط قبلی خود تأکید کردم؛ یکی حفظ سمت و دیگری تعیین تکلیف تا تاریخ ۲۸ فروردین. همچنین خدمت رئیسجمهور عرض کردم که با وجود تلاطمهای فراوان در وزارت آموزشوپرورش، شایسته است تا روز معلم، این وزارتخانه وزیر داشته باشد. ایشان در پاسخ فرمودند که آیا برای نخستینبار به حج میروید؟ که پاسخ دادم بله. ایشان فرمودند انشاءالله تا ۲۸ فروردین وزیر تعیین میشود.
بنده با اعتقاد قلبی بر این باور بودم که باید دانشگاه فرهنگیان را اداره کرده و فرد دیگری بهعنوان وزیر انتخاب شود. اما در نهایت، مسیر بهگونهای رقم خورد که این قرعه به نام بنده افتاد و توفیق خدمت در عرصه تعلیم و تربیت اسلامی نصیبم شد.
تأکیدهای شهید آیتالله رئیسی بر تربیت معلم و اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
وزیر پیشین آموزشوپرورش گفت: شهید آیتالله رئیسی، رئیسجمهور فقید، ۱۴ تکلیف مشخص به بنده واگذار کرده بودند که همواره اجرای آنها را بهصورت مستمر رصد میکردند. یکی از مهمترین این مأموریتها، موضوع تربیت معلم بود. ایشان اعتقاد عمیقی به اهمیت تربیت معلم داشتند و در هر دیدار، تأکید میکردند که باید در جذب دانشجومعلم و فرآیند تربیت آنها نهایت دقت لحاظ شود.
شهید رئیسی بارها به بنده میفرمودند:
«در جذب و تربیت معلم دقت میکنید؟ در استخدامها مراقب هستید؟ مبادا روزی در قیامت، بابت معلمی که نتواند وظیفهاش را درست انجام دهد، من پاسخگو باشم.»
این جمله از زبان ایشان بسیار پرتکرار بود و دغدغه عمیق ایشان نسبت به کیفیت نیروی انسانی در نظام تعلیم و تربیت را نشان میداد.
نکته مهم دیگر، باور راسخ شهید رئیسی به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بود. ایشان بهطور کامل به اجرای این سند ملی اعتقاد داشتند و در دولت ایشان برای نخستین بار، سند تحول وارد برنامه هفتم توسعه شد. همچنین پس از حدود ۱۱ یا ۱۲ سال از تصویب سند، آییننامه اجرایی آن در هیئت وزیران به تصویب رسید. این اتفاق نقطه عطفی در تاریخ نظام آموزش کشور محسوب میشود.
از جمله راهبردهای کلیدی مورد تأکید ایشان، طرح «مدرسه قوی، ایران قوی» بود. این ایده که از اهمیت ساخت آینده کشور از درون مدارس سخن میگوید، نگاه راهبردی شهید رئیسی به آموزشوپرورش را بهخوبی نشان میدهد. به اعتقاد ایشان، اگر مدارس قوی شوند، ایران نیز در همه ابعاد قوی خواهد شد.
لزوم ثبات مدیریتی در آموزشوپرورش؛ آموزش، زیربنای آینده کشور است
صحرایی تاکید کرد: ثبات در مدیریت آموزشوپرورش، مسئلهای حیاتی و بنیادین است؛ چراکه امر تربیت، فرایندی تدریجی، مستمر و بلندمدت محسوب میشود. از این رو، تغییرات مکرر در سطح مدیریتی این وزارتخانه، مانعی جدی در مسیر تحول آموزشی و تربیتی کشور است.
من همیشه این مثال را میزنم که بسیاری از بخشنامههایی که امروز در نظام آموزش کشور اجرا میشوند، مربوط به دوره یکی از وزیرانی است که بیش از همه در این وزارتخانه باقی مانده بود. دلیل آن روشن است؛ زمانی که وزیری یک تصمیم را اتخاذ و گفتمانی پیرامون آن ایجاد میکند، نیاز به زمان دارد تا این گفتمان در سیستم نهادینه شود و بهتبع آن، تحولی رخ دهد. اما متأسفانه پیش از آنکه این گفتمان تثبیت شود، وزیر تغییر میکند.
در یکی از جلسات صمیمانه با نمایندگان مجلس، به طنز گفتم: «مشکل من با شما این است که همهتان حداقل ۱۲ سال سابقه دارید، اما اجازه نمیدهید وزیر آموزشوپرورش حتی چند سال مداوم کار کند!» واقعیت این است که تربیت، بیش از حکمرانی نیازمند ثبات است. عامل تربیتی باید در سیستم جا بیفتد و این نیاز به استمرار دارد.
وزیر محترم کنونی آموزشوپرورش، برادر ارجمند بنده، نیازمند حمایت جدی است تا بتواند برنامههای خود، بهویژه اجرای سند تحول بنیادین را با موفقیت پیش ببرد. در ایام بررسی بودجه، نمایندگان محترم مجلس مرتب با این درخواست مواجه میشوند که برای حوزه انتخابیه خود مدرسه احداث شود؛ در حالی که با بودجه فعلی کشور، باید بین توسعه زیرساخت جادهای، روستایی یا مدرسه انتخاب کرد. این در حالی است که بودجه آموزشوپرورش سالهاست با کسری مواجه است و عملکرد وزارتخانه اغلب از بودجه مصوب فراتر میرود.
اگر خواهان اصلاح واقعی در نظام آموزشی کشور هستیم، باید به ثبات مدیریتی در این وزارتخانه توجه ویژه کنیم. این ثبات، پیششرط ثبات در سیاستها و برنامههای آموزشی است. متأسفانه طی ۲۰ سال گذشته، بیش از ۲۰ وزیر در آموزشوپرورش حضور داشتهاند، که این میزان تلاطم مدیریتی در کمتر کشوری مشاهده میشود.
در ادبیات جهانی نیز به اهمیت این موضوع پرداخته شده است. کتابهایی مانند نامهای به وزیر جدید آموزشوپرورش، بر این واقعیت تأکید دارند که وزیر آموزشوپرورش، وزیری است که همه باید به او کمک کنند. سند تحول بنیادین آموزشوپرورش، متعلق به کل کشور است، نه فقط وزارت آموزشوپرورش. روح این سند در عبارتی خلاصه میشود: ائتلاف ملی برای اعتلای تعلیم و تربیت. اما متأسفانه، این ائتلاف هنوز شکل نگرفته و عنصر اصلی آن تنها مانده است.
حتی در دولت شهید آیتالله رئیسی که خود شخصاً حامی اجرای این سند بودند، با چالشهایی روبهرو بودیم. در دولتهای پیشین نیز، وزارت آموزشوپرورش عموماً تنها رها شده بود.
در پایان باید گفت، اهمیت آموزشوپرورش بهمراتب فراتر از سایر وزارتخانههاست. میزان اثربخشی هر مدیر در یک کشور، به میزان توجه او به آموزش بستگی دارد؛ فارغ از آنکه وزیر کدام حوزه باشد. چراکه آموزشوپرورش، آیندهساز کشور است و نتایج عملکرد آن در سالهای دور خود را نشان خواهد داد، نه امروز.
بنابراین، ثبات در مدیریت آموزشوپرورش نیازمند یک تحول ذهنی در سطح مدیران ارشد کشور است؛ تحولی که اهمیت این وزارتخانه را در جایگاه واقعی خود بشناسد و از آن حمایت کند.
خوشبختانه در برنامه هفتم توسعه، فصل آموزشی با قدرت بیشتری نسبت به گذشته مطرح شده است. ماده ۹۲ این برنامه با عنوان تقسیمکار ملی در حوزه تحول آموزشوپرورش، به روشنی جایگاه این سند را بهعنوان یک امر ملی مشخص میکند. به لطف همین رویکرد، دانشگاه فرهنگیان تقویت شد و فرآیند استخدام معلمان نیز با نظم و برنامهریزی بهتری پیگیری شد.
از جمله دستاوردهای برجسته، تصویب اولین آییننامه منبعث از سند تحول در دولت شهید رئیسی بود. این آییننامه ملی، در حوزه مهارتآموزی دانشآموزان طراحی شد. امروز بهروشنی مشخص است که توانمندسازی دانشآموزان در مدرسه و ارتقاء مهارتهای آنان، ضرورت نظام آموزشی ماست. باید انگیزه ورود به دانشگاه با آموزش مهارتهای کاربردی مدیریت شود تا تحصیل، به توانمندی منجر شود.
در حوزه کیفیتبخشی به آموزش، جذب مربیان پرورشی افزایش یافت و نهضت مدرسهسازی نیز با رویکردی جهادی دنبال شد. در همین دولت، با باور به خودکفایی، کاغذ مورد نیاز چاپ کتابهای درسی کاملاً ایرانیسازی شد؛ اقدامی که حدود ۶۰ هزار تن کاغذ را با صرفهجویی ارزی حدود ۵۰ میلیون یورو همراه ساخت.
تشکیل سازمان ملی کودک از دیگر اقدامات مهم این دولت بود؛ هرچند پایهگذاری آن در دولت پیشین انجام شد، اما تشکیل و توسعه آن در این دولت صورت گرفت. سازمان سمپات (سازمان ملی پرورش استعدادهای برتر) نیز تقویت شد. همچنین باشگاه دانشپژوهان جوان پس از اصلاح اساسنامه، فعالیتهای گستردهتری را آغاز کرد.
یادآوری دیدار صمیمانه شهید آیتالله رئیسی با دانشآموزان نخبه و رونمایی از شعار "ایران قوی" که توسط خود دانشآموزان طراحی و به ایشان هدیه شد، از جمله لحظات ماندگار آن دوران بود. ایران در سال ۲۰۲۴، رتبه سوم پرمدالترین کشور جهان در عرصههای دانشآموزی را به دست آورد.
در حوزه نوسازی مدارس، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تحول چشمگیری داشت. باشگاههای "قاف" (قلههای ادبیات و فرهنگ ایران) و باشگاه فناوری نوین در کنار کانون زبان ایران راهاندازی شدند و پیوند میان محتوای کتابهای درسی با فعالیتهای کانون بسیار پررنگتر شد.
ورود به عرصه تولید انیمیشنهای باکیفیت نیز از دیگر اقدامات مهم بود. شاهد ساخت پرفروشترین انیمیشن تاریخ کشور و حتی موفقیتهایی نظیر دریافت جایزه اسکار در این حوزه بودیم. در نهایت، اجرای طرح مدرسه در کانون که پیشتر آغاز شده بود، در این دولت تقویت و تثبیت شد.
وزیر پیشین آموزشوپرورش با اشاره به تصمیم خود برای اجرای یکی از مصوبات مهم آموزشی، به شرح پشتپردههای این اقدام و فشارهای سیاسی پیرامون آن پرداخت.
صحرایی اظهار داشت: زمانی که بنده بهعنوان سرپرست وزارت آموزشوپرورش منصوب شدم، مصوبهای از پیش در شورای عالی آموزشوپرورش ابلاغ شده و آماده اجرا بود. این مصوبه باید از اول خرداد اجرایی میشد، در حالیکه بنده در تاریخ ۱۴ فروردین ۱۴۰۲ بهعنوان سرپرست معرفی شده بودم. بنابراین تنها ۴۵ روز فرصت برای آمادهسازی جهت اجرای آن در اختیار داشتم.
وی افزود: در همان روزهای آغازین، جمعی از مدیران گروههای آموزشی، رؤسای دبیرخانههای کشوری دروس، برخی معلمان، متخصصان آموزشی و کارشناسان از فرهنگستانها را دعوت کردم و گروهی تخصصی برای بررسی نحوه اجرای این مصوبه تشکیل دادیم. هنوز هم محل و زمان جلسات به خاطرم مانده است.
صحرایی در ادامه گفت: در این جلسات به صراحت اعلام کردم که اجرای این مصوبه با اختیار من است؛ میتوانم آن را متوقف کنم. حتی برخی افراد – از جمله تعدادی از نمایندگان مجلس – به من هشدار دادند که اگر این مصوبه را اجرا کنم، در صورت معرفی به عنوان وزیر، اجازه نخواهند داد رأی اعتماد بگیرم. آنها این موضوع را در جلسات رسمی، از جمله در افطاریای که برای جمعی از نمایندگان در دارالفنون برگزار کرده بودم، آشکارا مطرح کردند.
وی با اشاره به ماهیت این فشارها اظهار داشت: نمایندگان محترم مجلس معتقد بودند که تصویب این مصوبه باید از مسیر مجلس میگذشت، نه شورای عالی آموزشوپرورش. بنابراین موضعی منفی نسبت به آن داشتند و صراحتاً گفتند که اگر این مصوبه اجرا شود، رأی اعتماد به من نخواهند داد.
با این حال، دکتر صحرایی تصمیمی متفاوت گرفت. او تصریح کرد: من از ابتدا هم قصدی برای وزارت دائمی نداشتم. توافق کرده بودم که با حفظ سمت، دانشگاه فرهنگیان را اداره کنم. با این حال، برای بررسی دقیقتر موضوع، جمعی از متخصصان واقعی را گرد هم آوردم. نکته جالب آن است که حتی یک نفر در آن جلسات نگفت که این مصوبه نباید اجرا شود. همه دغدغه اجرای صحیح، عادلانه و اثربخش آن را داشتند.
وی در پایان تأکید کرد: وقتی تصمیم به اجرای این مصوبه گرفتم، برخی گفتند: پس تصمیم گرفتی وزیر نشوی؟ پاسخ من این بود که هر کسی اگر بخواهد خدمتی به کشورش کند، باید وظیفهاش را انجام دهد. من نیز در آن مقطع کاری را که به نفع آموزشوپرورش کشور میدانستم، انجام دادم.