«کوچه» گم شد! / حواشی و هنجار شکنی ها ادامه دارد
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، یک کوچه را بن بست کردید فستیوال کوچه را بردید داخل کشتی و اینطرف، آنطرف و همه شهر را درگیر کردید و سر ریزش تبدیل به یک ابتذال شد! این را می توان خلاصه یک مدیریت فرهنگی و هنری با صرفا بهره برداری حداکثری اقتصادی و سیاسی دانست.
کوچه پس کوچههای «فستیوال کوچه» به کجا ختم میشود؟ و به چه قیمتی؟
کوچه یک مراسم عرفی بود که با رسمیت بخشی به آن، عرفش بیشتر مورد آسیب قرار گرفت. و کار به جایی کشید که در ایام شهادت امام جعفر صادق (ع) آن تصاویر قبیح و ساختار شکنانه بیرون زد و هنوز هم ادامه دار خواهد بود، موضوع فقط حساسیت های مذهبی نیست، لطفا تیغ روی نقدها نکشید! حالا یک دو قطبی داریم کوچه رسمی که با مراقبت فرمی و بدون محتوای درست و مقتضی برگزار خواهد شد و یک کوچه روی دستتان است که خودش را بی نیاز از مجوز میبیند و سر ریزش هر کاری دلش بخواهد میکند.
مدیریت فرهنگ عمومی و هنرهای بومی اینطور نیست که برویم بگوییم خودمان سامان و مجوز میدهیم و با قهرمان بازی و شوآف کردن فرض کنیم یک مراسم محیطی در یک محل و شهر را نجات دادیم. مختصر آنچه در مورد کوچه و کشنگری رسمی گذشت این بود:
نادره رضایی شب ۳۱ فروردین ماه در صفحه اینستاگرامش یک استوری منتشر کرد و خبر لغو فستیوال موسیقی «کوچه» بوشهر را اعلام کرد. او نوشت: «علیرغم دو ماه تلاش کوچه بنبست شد». بعد هم پشت آن بسیاری از مسئولین از جمله سخنگوی دولت تا مشاوران نزدیک به آن مانند علی ربیعی به آن دامن میزنند که کسانی در این کشور با شادی مردم مخالف هستند. این دقیقا همان ایجاد چند قطبیهای کاذب است که به آن پر و بال میدهند.
سپس کار به جایی رسید که فستیوال «کوچه» از دل کوچه فارغ شد و تقویم رسمی آن در اخبار به صورت دستاوردی رپورتاژ شد: چهارمین فستیوال کوچه فقط در ۳ مکان برگزار میشود. و بعد هم اعلام شد: مدیریت فستیوال کوچه در بیانیه رسمی اعلام کرد: فعالیتهایی که در اماکنی به غیر از اماکن یاد شده برگزار میشود هیچ ارتباطی با فستیوال کوچه ندارد. عوامل فستیوال کوچه خود را ملزم به رعایت قانون دانسته و طبق برنامه از پیش تعیین شده تنها در سه مکان مدرسه سعادت، کشتی گرند فری و تالار لیان به اجرای برنامه های مختلف فرهنگی و هنری می پردازد.
در ابتدای امر این موضوع حل مسئله به نظر میرسد اما واقعیت این است که بخش بزرگی از صورت مسئله پاک شد. به کوچه بازگردیم و ماهیت اصلی آن را بررسی کنیم: یک رویداد بومی و هنری با چاشنی موسیقی و آوازخوانی جمعی رنگارنگ ایرانی در یکی از مهدهای موسیقی ایرانی که با آن زیست میکنند که نزدیک به یک رویداد سنتی و فولکلور که بسیار زیبا و قابل ستایش است.
اصالت مردمی و حفظ رویدادمحوری آن با توجه به زیست بوم ایرانی آن!
چند نکته قابل تذکر در مورد این رویدادها وجود دارد که باید به آن توجه کرد: اصالت مردمی و حفظ رویدادمحوری آن با توجه به زیست بوم ایرانی آن، موضوعی که گاهی شکل عزاداری های مذهبی و یا شادی های محلی بوده و در ایران ریشه چند هزار ساله دارد، اما نه سر و شکل فستیوال داشته و نه هیچگاه وارد این بازیهای پیش آمده چند وقت اخیر شده بود. به کوچه بازگردیم و ماهیت اصلی آن را بررسی کنیم: یک رویداد بومی و هنری با چاشنی موسیقی و آوازخوانی جمعی که نزدیک به یک رویداد سنتی و فولکلور که بسیار زیبا و قابل ستایش است.
سنتهای هنری که در شرق، غرب و شمال و جنوب ایران از جمله بوشهر وجود داشته و خواهد داشت و هیچگاه در مسیر بی حیایی، اباحه گری و تبلیغات بی جای سیاسی و فرهنگی اسیر نشده است. مست کردن و رقص مختلط مطلقا فرهنگ ایرانی نیست. رویداد کوچه میتواند نفسی آزاد بکشد اما بازیهای سیاسی و اقتصادی میتواند آن نفس را تنگ کنند، اگر رویداد فرهنگی مردمی سفره تجارت یا برای مقاصد سیاسی طعمه شد باید به آلودگی آن هم تن دهید.
علی اکبر عبدالعلی زاده نویسنده و منتقد در مورد فستیوال کوچه و آنچه پیرامون آن رخ داد به خبرگزاری دانشجو گفت: «اولین شرط برگزاری یک رویداد فرهنگی، مسئولیت پذیری و توانایی در مدیریت کیفیت برگزاری آن است . وقتی رویداد فرهنگی برگزار می کنیم این مسئولیت و توان باید دو چندان باشد . همواره لازم است از فرهنگ ایرانی مراقبت کنید . قطعا مست کردن و رقص مختلط و ... مطلقا ترویج فرهنگ ایرانی نیست ! از طرفی همچنان که دست اندرکاران برگزاری کوچه زیر چتر فرهنگ ایران بالیده و رشد کرده اند ، نباید با تبدیل یک فرصت فرهنگی به تهدید و با تشدید خودسری ، باعث تعطیلی آن شده و راه رشد دیگر هنرمندان را با این دست بد رفتاری ها ببندند .» این پژوهش گر فرهنگی که سابقه مدیریت در دوره چهارم جشنواره موسیقی نواحی را داشته ادامه داد: « هنرمند نواحی نباید رویداد کوچه را هم سان عروسی خانوادگی در دهه ۶۰ ببیند و روا نیست آن را به سفره تجارت و کسب کار تبدیل کند و برای درامد و برند سازی به هر آلودگی ای تن بدهد »!
وی در پایان هم به این نکته اشاره کرد: «ایرانی در دل تاریخ و حتی در نگاه دشمنانش همواره اهل مستوری و مراقبت اخلاقی و معنوی و انسانی بوده و هست . برای اهل فرهنگ و هنر پسندیده نیست از این شناسه ملی مواظبت نکند و به آن آسیب برساند. دشمنان فرهنگ ایرانی در طول تاریخ روی منابع تاریخی و فرهنگی و شخصیت های مهم ایرانی طوری زنگ خطر گداشته اند که خودمان هم جرات نکنیم به سراغشان برویم . و در همین مسیر امان از تجاری کردن فرهنگ که فرصت ها را به تهدید تبدیل می کند ! این هم از جمله همان زنگ خطر هایی است که روی فرصت های فرهنگی می گذارند و از آن درس عبرت می سازند! مخصوصا در شهرستان ها کاری می کنند که تا سالها نشود حرف از رویداد فرهنگی زد. براین اساس برگزارکنندگان خود به عنوان اهالی فرهنگ طوری عمل کنند که در شان فرهنگ مردم خونگرم بوشهر و کلیت فرهنگ ایرانی باشد».
نتیجه بی درایتیها و دخالتهای بی جا و ساختن دو قطبی و تکرار یک دروغ عوام فریبانه دشمن پسند به نام: «ما باید به مردم ایران شادی بدهیم و شاد نیستند»، میشود این وضع ناهنجار که حالا از هر سمت آن را بگیری بکجایش میزند بیرون. کوچه و کوچهها مشکلی ندارند تا وقتی سر و کله وزارت ارشاد آن سمت و سوها پیدا میشود. چه بهتر بود معاونت هنری این وزارتخانه موضوع را به خود مردم و محلیها میسپرد و آن را با همان قالب سنتی و بومی خود مدیریت نامحسوس میکرد و با جلوی امام جمعه شهر نایستادن اجازه میداد تنظیم گری با عوامل محلی انجام میشد.
با این حرفها نه تنها قهرمان ملت نمیشوید بلکه مقصر به هم ریختگی ها و مسئول همه این دو قطبی ها و دوگانگیها شدهاید. کوچهها نه تناسبی با اپراها، کنسرتها و فستیوالهای فرنگی دارند و نه نسبتی با هنجار شکنیهای محلی، کوچهها میتوانند با همان مختصات فولکلور خود با احترام به اعتقادات این مرز و کهن برگزار شوند و اگر قرار است در آن دخل و تصرفی شود در همان قالب اصلی آن میشد، نه اینکه آن را پستوی کشتی و پایانه مسافربری شهید حقگو روی کشتی گراند فری بکشانیم و سر ریز آن را به کوچه و محله بوشهر بکشانیم در حالی که نمی توانیم تبعات این توسعه بدقواره بدون ملاحظه را جمع کنیم.