آخرین اخبار:
کد خبر:۱۲۵۵۱۷۷
گزارش|

جان سخت یا جان ویک!

«جان سخت» نه جان دارد، نه سختی روایت؛ فقط مجموعه‌ای از مرگ ناگهانی، خشونت افراطی،و ناهماهنگی روایت است.

جان سخت یا جان ویک!

 

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، در حالیکه از پخش قسمت هجدهم سریال «جان سخت» میگذرد ، هنوز مشخص نشده که مخاطبان باید تحت تاثیر چه چیزی قرار بگیرند! سریالی که مضمون ابتدایی‌اش حول محور شش دوست صمیمی در گردش بود با نمایشی سطحی از هر شخصیت در ایجاد ارتباط عمیق بین بازیگران اصلی و مخاطبان عاجز ماند، که مسیرش از یک درام اجتماعی به سمت اکشن جنایی تغییر کرد.


«جان سخت»، روایت جوانی که به قتل محکوم شد و در حالیکه دوستانش تمام تلاششان را برای آزادی وی در مسیر یافتن الماسی که می‌توانست هزینه‌ی دیه‌‌ی مقتول برای آزادی دوستشان را تامین کند و راه خوشبختیِ ادامه‌ی زندگی خودشان نیز باشد ، به کار گرفته بودند، خبر از صدور دستور قتل خود توسط معرف مکان الماس نداشتند!

«سینمای وحشت به جای درام انسانی؛ جان سخت و فرار از تعهد روایت»

پس از چند قسمتی که سریال بدون داستانی عمیق صرفاً جستجو را به تصویر کشید و اعتماد زود‌هنگام جمع دوستان به یک فردناشناس با داستانی فانتزی از الماسی که در یک چاه مخفی مانده بود ، جریان احساسی و اجتماعی را در چاله‌ی محتوای جنایی و اکشنی انداخت که چیزی جز خشونت افراطی و غیر منتظره را نثار نگاه مخاطبان نکرد.


خشونتی که صرفا استفاده‌ی ابزاری از چند جوانی بود که تا پیش از این زرنگ و جنگنده تر به نظر می‌رسیدند!


قالب مشخص بود ، ظاهراً باید دو نفر به صورت فجیعی می‌مردند، در حالیکه یکی از مسببین  این جریان از خود دوستانشان بود و اگر چه مخاطبان به آسانی این موضوع را پیش بینی کرده بودند اما تلاش او برای نجات دوست محکوم به قتلش چه جریانی داشت و این خیانت و نیمه ی راه رها کردن چه دستاوردی به جز به نمایش کشیدن زیاده‌خواهی و اشتباه در اعتماد.
در جریان این جستجو با وجود به تصویر کشیدن چندین و چند باره‌ی چهره‌ی اجساد و خریدن نگاه هم‌ذات پندارانه و دلسوزانه به قیمت ترویج حس ناخوشایندِ ترس در مخاطبین هدف دیگری نداشت،
در آخر نیز دو نفر باقی مانده باید  به هر قیمتی زنده می‌ماندند!تا بیش از این برای نجات جان یک نفر ، قربانی ندهیم و بیش از این اعلام نکنیم که کمک کردن به عزیزانمان مسیر دشواری‌است و به خود ما آسیب خواهد زد!

«بازگشت بی‌منطق قهرمان؛ وقتی تعلیق روایی به کاریکاتور نجات بدل می‌شود»

البته که  روایت در اینجا خاتمه نیافت بلکه پس از بهبودی یکی از بازماندگان که چند وقتی در کما بود ،جوان محکوم به قتل ظهور به یکباره‌اش را به عمل رساند و این درحالی بود که با وجود تلاش کارگردان برای قلاب های انتهایی هر قسمت از سریال و حتی نمایش دادن لحظه‌ی اعدام مقتول تمام روند داستان برای بیننده ها قابل پیش‌بینی بوده و هست.
جوان محکوم به اعدام با شروط مخفی ماندن موضوع رضایت و جابه‌جایی محل زندگی، 
با آسودگی به جریان زندگی خود بازگشته بود و گویی اگر دوستش از کما به زندگی برنمی‌گشت، هرگز متوجه این فاجعه‌ای که بخاطر او اتفاق افتاده است نمی‌شد.
اما او باید برمی‌گشت!و پس از چندین روز در کنار اجساد دوستانش بدون آب و غذا در یک چاه خشکی که پیش از این از بکر بودن منطقه‌اش صحبت کرده بودند با آزمون و خطای یک هلی‌شات توسط دو جوان زنده می‌ماند!

«وقتی انتقام از اخلاق پیشی می‌گیرد»

حال به کدام موضوع باید پرداخت؟ کسانی که یکدیگر را دوست دارند و برای نجات جان عزیزشان دست به هرکاری می‌زنند یا برادر مقتول که حتی حاضر به نابودی پدر خود بود برای انتقام از قاتل برادرش!؟
چطور می‌شود کسی که نسبت به برادر مقتولش این قدر علاقه داشته به برادر دیگر و پدرش رحم نکند؟ در جریان داستان نیز شاهد کینه یا کدورتی میان آنها نبودیم اما به خوبی دیدیم علاقه‌ ی وی با بی اعتنایی به جایگاه ارزشمند یک پدر روبرو شد.

«نقض قوانین و عبور روایت از مرز واقعیت »

سریال در میانه ی راه به بستری فانتزی و غیر قابل باور در باب سریالی جنایی که مشخص است برای رسیدن به چنین روایتی  باید اصل قوانین را فراموش کرد و پا به عرصه ی داستان‌های تخلیی گذاشت تبدیل شد ، چرا که در قتل عمد درصورت رضایت اولیای‌دم نیز همچنان به علت بار عمومی جرم،متهم را به حبس ۳تا۵ سال محکوم خواهند کرد،
مگر اینکه در قسمت های ابتدایی این سریال  در بیان انگیزه‌ی جرم اشتباه لُپی رخ داده باشد!البته که یکی دیگر از اهداف کارگردان نقض قوانین پزشکی بوده است چرا که کما پس از چند ماه تبدیل به زندگی نباتی خواهد شد که احتمال بازگشت از آن به زندگی عادی بسیار اندک است!

«بی‌مسیر و بی هدف، فدای فروش بیشتر»

بهتر بود جناب کارگردان از ابتدا موضع واضح تری را مشخص کند تا مخاطب بداند به پای تماشای یک درام اجتماعی و گاهاً احساسی می‌نشیند ، یا در اواسط راه با یک اکشن جنایی روبرو خواهد شد!،
در هر حال بااین اوصاف لازم به ذکر است که احتمالا خود کارگردان نیز مطلع از این تغییر بی‌پایه‌ی روند داستان بوده اما صرفا پس از فروش چند قسمتی از سریالش به نتیجه‌ای در مسیر روایتی تازه و رسیدن به  فروش بیشتر با به سُخره گرفتن ذهن مخاطب و رزومه‌ی کاری خودش رسیده باشد.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار