اصلاح الگوی کشت از شعار تا عمل
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، در حالی که کشاورزی ایران با فشار بیسابقه بر منابع طبیعی، به ویژه آب و خاک، دست وپنجه نرم میکند، کارشناسان و مسئولان این حوزه نسبت به ادامه روند فعلی هشدار دادهاند. افزایش برداشت از منابع آب زیرزمینی، افت کیفیت خاک، و کشت محصولاتی که با اقلیم مناطق سازگاری ندارند، کشور را در آستانه یک بحران بزرگ قرار داده است.
در چنین شرایطی «اصلاح الگوی کشت» نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی اجتناب ناپذیر برای بقای کشاورزی و امنیت غذایی به شمار میرود. نکته مهم این است که الگوی فعلی کشت در بسیاری از مناطق، نه تنها از بهره وری لازم برخوردار نیست، بلکه بعضاً به هدررفت سرمایههای ملی انجامیده است. تولید محصولاتی پرمصرف از نظر آبی در مناطق کمآب و نبود برنامه مشخص برای میزان و محل کشت از جمله چالشهایی است که ادامه آن میتواند زیرساختهای کشاورزی کشور را به طور جدی تهدید کند.
اهمیت موضوع اصلاح الگوی کشت به حدی است که رئیس جمهور در جلسه اخیر خود با مسئولان وزارت جهاد کشاورزی، اصلاح الگوی کشت را به عنوان یکی از محورهای کلیدی سیاستگذاری دولت در حوزه کشاورزی مطرح کرد و تاکید بر لزوم هدایت علمی کشاورزان گفت: زندگی کشاورز به زمین و زراعتش گره خورده و لذا به دنبال بهرهبرداری از آن است، این ما هستیم که باید با تکیه بر نظام دادههای کشاورزی و منابع آب و خاک، او را راهنمایی کنیم که کدام کار بهترین است؛ چه بکارد، کجا بکارد، چقدر بکارد و کجا توزیع کند؟ الگوی کشت باید بر اساس نظام دادهها و متناسب با ظرفیتها و اقلیم مناطق مختلف کشور تهیه و در اختیار کشاورزان قرار گیرد و متناسب با آن حمایتهای لازم نیز از آنها صورت گیرد.
پزشکیان در ادامه «نبود پایگاه دقیق داده در حوزه منابع آب و کشاورزی» را یکی از حلقههای مفقوده در مدیریت این بخش دانست و افزود:مهمترین اقدامی که باید به سرانجام برسد، احصای دقیق نظام دادههای کشاورزی و آب و خاک کشور است؛ باید بدانیم که دقیقا چه داریم و برای توسعه پایدار باید چگونه از آنها به بهترین شکل استفاده کنیم. رویکرد عادلانه، تقویت و ارتقای روابط بین بخشی، بهرهگیری حداکثری از مشارکت مردمی و استخدام تجهیزات و تکنولوژیهای نوین و مناسب میتوانند به ما در تحقق اهدافمان کمک کنند.
از نگاه کارشناسان حوزه کشاورزی، ادامه کشت محصولات آببر در مناطق خشک نه تنها اقتصادی نیست، بلکه عوارض زیستمحیطی و اجتماعی گستردهای به همراه دارد. افت سطح سفرههای زیرزمینی، فرونشست زمین، کاهش کیفیت منابع آبی و حتی مهاجرت از روستاها، بخشی از تبعات این وضعیت نگرانکننده است. حال آن که با تدوین الگوی کشت علمی، منطقهای و متناسب با ظرفیتهای اقلیمی، میتوان ضمن کاهش فشار بر منابع، تولید محصولاتی با ارزش افزوده بالا و مصرف آب کمتر را در دستور کار قرار داد
در کنار این موارد یکی از مهمترین پیش نیازهای اصلاح الگوی کشت، برخورداری از یک نظام دادهمحور و روزآمد است. کشاورز بدون اطلاعات، ناچار است به تجربههای سنتی تکیه کند؛ تجربههایی که شاید در گذشته پاسخگو بودند اما امروز برای مدیریت منابع محدود کشور کافی نیستند. آنچه نیاز است هدایت هوشمندانه و برنامه ریزیشده کشاورزی بر مبنای دادههای دقیق از خاک، آب، اقلیم و بازار مصرف است.
سایه بحران بر کشاورزی ایران سنگینتر از همیشه است و نجات آن، نیازمند همافزایی بین دستگاههای اجرایی، استفاده از فناوریهای نوین و سیاستگذاری مبتنی بر عدالت اقلیمی و علمی است. اصلاح الگوی کشت، بیش از هر زمان دیگر، باید از مرحله توصیه به مرحله اقدام برسد.