
فراتر از میز مذاکره؛ نیم نگاهی به مبانی سیاست خارجی انقلاب اسلامی
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو_علی اصغر تمن: در روزگاری که مفاهیم، با ژستهای رسانهای و بزکهای رمانتیک دگرگون میشوند، باید بازگشتی داشت به جوهر انقلاب اسلامی، به منطقی که در آن، مقاومت و مذاکره دوگانهای کاذب نیست، بلکه دو روی یک سکهاند. شهید آوینی اگر امروز در میان ما بود، احتمالاً در برابر این روایتسازیهای بزکشده از مذاکره مینوشت: مذاکره آنگاه که از موضع اقتدار و عقلانیت انقلابی باشد، خود جلوهای از مقاومت است.
در جهانی که روایتها بر واقعیتها سایه میافکنند و هیاهوی رسانهای جای تحلیلهای عمیق را گرفته است، مفاهیم اصیل به حاشیه رانده میشوند. یکی از این مفاهیم، «مذاکره» است؛ واژهای که در منظومه ادبیات انقلاب اسلامی جایگاه ویژهای داشته است، اما هرگاه از جایگاه و معنای واقعی خود خارج شده، یا بهعنوان نقطه اتکای کامل نظام تلقی گشته، مسیرها به خطا رفتهاند و تجربه نشان داده است که برخی از دولتها هم در برهههای زمانی مختلف از معنای واقعی مذاکره در منظومه فکری انقلاب اسلامی که برآمده از همان منطق «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» است، منحرف شدند.
در فضای فکری انقلاب اسلامی، بسیاری از دوگانهها که امروزه رایج شدهاند، در حقیقت دوگانههای کاذباند: مذاکره یا مقاومت؟ میدان یا دیپلماسی؟ منافع ملی یا منافع اسلامی؟ اینها نه دو راه متضاد، بلکه دو ابزار متفاوت در تحقق یک آرماناند وآن هم ساختن تمدن اسلامی است. اگر مذاکره از موضع اقتدار و در چارچوب منطق انقلابی و ساخت تمدن اسلامی صورت گیرد، همانقدر ارزش دارد که ایستادگی در برابر ظلم؛ ارزش دارد.
تجربه سالهای گذشته نشان داده که جمهوری اسلامی همواره در بزنگاههای تاریخی، از ابزار گفتوگو بهره برده است؛ نه از سر ضعف، بلکه برای مدیریت صحنه، تفکیک جبهههای حق و باطل و حفظ منافع ملی. اما آنچه امروز نیاز به تبیین مجدد دارد، جایگاه حقیقی سیاست خارجی در منظومه حکمرانی انقلاب اسلامی است. دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی فقط مسئول مذاکرات نیست؛ همانطور که مقام عظمای ولایت با صراحت فرمودند که مذاکره یکی از دهها وظیفه وزارت امور خارجه است و نه همه آن. اگر همه ظرفیتهای دیپلماسی در یک مسیر و یک موضوع متمرکز شود، کشور از فرصتهای فراوان دیگر باز خواهد ماند. تکیه صرف بر یک فرآیند سیاسی و تشریفاتی و بدون پرداختن به معنای واقعی مذاکره، موجب شرطی شدن فضای عمومی کشور میشود؛ بازار، رسانه، افکار عمومی، همه معلق به نتیجهای که شاید نه بهدست ما باشد، نه در افق نزدیک قابل دستیابی!...
امروز زمان آن رسیده که سیاست خارجی از مدل سنتی «واکنش به غرب» خارج شود و به الگوی «ابتکار در تراز انقلاب اسلامی» وارد گردد. در شرایطی که قدرتهای جهانی فشار را نه از طریق نظامی، بلکه با ابزار رسانه و عملیات روانی اعمال میکنند، سکوت و انفعال فکری، بزرگترین تهدید است. بهجای نشستن در انتظار «چه خواهد گفت و چه خواهد کرد»، باید مدل نوینی از دیپلماسی را طراحی کرد که با رویکرد فعال و تهاجمی در عرصه روایت، اقتصاد، فرهنگ و سیاست، چهرهای دیگر از ایران به جهان نشان دهد و ازهمه مهمتر فعالسازی ظرفیتهای اقتصادی منطقهای و فرامنطقهای برای تقویت زیرساختهای اساسی جمهوری اسلامی ایران است.
رهبر انقلاب با اشارهای دقیق، روشن میسازند که مسیر تعامل جمهوری اسلامی با جهان، در گروی تغییر نگاه به سیاست خارجی است. اگر وزارت خارجه در یک مدل تمامنگر و چندوجهی تعریف شود، باید علاوه بر مذاکرات، به اولویتهای مهم دیگری نیز توجه کند که برخی از مواردی که به ذهن میرسد عبارت است از گسترش ارتباط با کشورهای غیرهمسو با جریان استکبار جهانی، تقویت دیپلماسی منطقهای و همسایگی، افزایش تجارت خارجی با محوریت شرق و آفریقا، دیپلماسی فرهنگی فعال در جهان اسلام و فراتر از آن، پاسخ به جنگ رسانهای و تولید روایت معتبر از ایران در فضای بینالملل، پیگیری حقوق ملت ایران در مجامع بینالمللی، فعالسازی دیپلماسی اقتصادی همراستا با الگوی پیشرفت ایرانی-اسلامی، آموزش و تربیت نسل نوین دیپلماتها با هویت انقلابی همچون شهید عزیزمان امیر عبدالهیان.
*علی اصغر تمن، مسئول سیاسی مرکز هماهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی کشور
*انتشار یادداشتها به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.