
جواد شمقدری: «آفتاب و عشق» روایتی سیال از حقیقت رابطه امام و امت بود / روح لطیف و شاعرانه امام خمینی در اشعارش مشخص میشود

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، مستند «آفتاب و عشق» به کارگردانی جواد شمقدری مروری دارد بر چند روز پس از درگذشت امام راحل و تشییع تاریخی پیکر او، مستندی که هنوز هم صحنههای آن تبدیل به خاطره جمعی بسیاری از ایرانیها و حتی مسلمانان جهان شده است.
جواد شمقدری در گفتوگو با خبرگزاری دانشجو به توصیف نوع روایت و حال و هوای مستند «آفتاب و عشق» پرداخت.
شمقدری در ابتدا گفت: حقیقتا شرح و توصیف آن روزها در کلام و بیان نمیگنجد.
وی ادامه داد: زبان هنر باید به کار گرفت. زبان شعر و موسیقی و زبان سینما و تصویر شاید بتواند رگههایی از آن شور و عشق به امام خمینی را در ذهن و روح مخاطب جاری سازد.
شمقدری در مورد نوع روایت فیلم مستند «آفتاب و عشق» توضیح داد: در این رابطه فیلم مستند که با بیان هنری به بازتاب آن روزها پرداخته، بهترین قالب برای انتقال آن حال و هوا و احساسات پر شور مردم است.
این فیلمساز و مدیر اسبق سازمان سینمایی در ادامه گفت: برای همین ما تلاش کردیم در مستند سینمایی آفتاب و عشق همه آنچه را آن روزها همراه مردم دریافت و احساس میکردیم در این مستند به نمایش بگذاریم ضمنا روشی را انتخاب کردیم که مخاطب بین المللی با فیلم ارتباط بگیرد و نیازی به دوبله یا زیر نویس هم نباشد. یعنی یک فرم شاعرانه و روایت سیال و بی واسطه همراه موسیقی و آواهایی که خود بیانگر احساسات و عواطف مردم به امام و رهبرشان باشد. حقیقت امام و امت در این ساختار و این مستند جلوه گر شد.
شمقدری در ادامه و در مورد وجوه شخصیتی امام خمینی هم اینگونه اظهار نظر کرد: بهترین و آسانترین مسیر انتقال همان زبان تصویر است کافی است امام را بی واسطه از عناصر بیانی مزاحم میتوان ساده و بی پیرایه به تصویر کشید. بستر تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی و سیاسی دوران حیات امام خود امر جداگانهای است که باید مورد توجه قرار گیرد. اینکه امام خمینی دین را از سیاست جدا نمیدانند و اساسا شأن اجرای احکام اسلام را متوقف بر حاکمیت اسلامی میدانند و یا مقابله با طاغوت زمان و استکبار جهانی همچون آمریکا را در بطن دستورات دینی و اعتقادی و عملی میدانند اینها اموری است که نمیتواند مورد غفلت واقع شود.
در عین این وجوه مبارزاتی و مجاهدت عملی، امام معتقد به تربیت انسان و تکامل روحی اوست. تا جایی که برای همان مبارزه در طول همه دوران طاغوت روش درست را تربیت انسانها و آگاهی بخشی به اقشار مختلف را لازمه کار میدانست و بحث مبارزه مسلحانه که با شور و شوق جوانی همخوانی داشت را هیچگاه تایید نکردند. راه تغییر و دگرگونی را در درون انسانها میدیدند. تحول الهی را اساس کار و محور برنامههای خود قرار داده بودند.
روح لطیف و شاعرانه امام که در اشعار و غزلهای باقی مانده از ایشان قابل مشاهده است بخش دیگری از شخصیت امام را شکل میدهد. زهد امام، مجاهدت و روح مبارزاتی، فقیه و مرجع بودن و عالم ربانی، شعر و فریادهای وا اسلامای امام همه و همه را باید خوب شناخت تا بتوان در یک اثر سینمایی و قالب هنری به مخاطب عرضه کرد.
امام خیلی زود و خیلی هوشمندانه راه و دلیل پیوست مقتضیات زمانه را با اصول و ارزشهای اسلامی و دینی مییافت و به آن عمل میکرد.
شمقدری در ادامه و در مورد رابطه امام خمینی و سینما هم گفت: وقتی امام در اولین سخنرانی به موضوع سینما پرداختند و یا وقتی در اواخر عمر پر برکت خود شطرنج را از دایره قمار و حرام دینی خارج کردند این نشانهایی از این ویژگی منحصربهفرد ایشان ناشی میشود موضوعی که برای جوان میتواند بسیار جذاب و شوق انگیز باشد.
او ادامه داد: البته همین امام در مقابل حرمت شکنی سلمان رشدی هم میایستد و به رهبر ابرقدرت آن روز هم نامه مینویسد و او را به معنویت و شناخت فطری انسان هم دعوت میکند و کمونیسم را در پایان راه و بن بست خود ترسیم میکند و از سوی دیگر آمریکا را شیطان بزرگ مینامد و اسراییل را غده سرطانی که باید محو گردد.